چاپ خبــر
احوالات این روزهای دانشجویی/

دانش گاه و گاهی هم دانش!

اگر مدیریت بر اساس نیاز، مطالعه و تخصص و نه بر حسب تجربه فلان کشور و دلسوزی و رای آوری و قُمپز متملقانه فلان مسوول نبود بدون شک امروز جایگاه دانشگاه و دانشجو و سطح علم و فرهنگ و آگاهی کشورمان افق ۱۴۰۴ را هم در نوردیده بود.

به گزارش سایت تحلیلی خبری پونه زار به نقل از شبکه خبر اصفهان – محمود افشاری/ این روزها تب فراگیر دانش جویی و جو دانش جو شدن با سهل و کمرنگ تر شدن سدِّ بند شده کنکور با تعدد مراکز آموزش خیلی عالی سمت و سویی جدید و البته غیرکاربردی به خود گرفته است.
سمت و سویی که امسال شاهد نمونه ای بی نظیر در اعلام پذیرش داوطلبانی بودیم که گفته شد حتی اگر سر جلسه کنکور غائب هم بوده اند می توانند انتخاب رشته کنند و دانشجو شوند ومدارج عالی را طی کنند، بعدها هم حتما همین ها چرخ های سیاست و فرهنگ و اقتصاد را هم بچرخانند!
از سوی دیگر و با کاهش آمار جمعیت و بالطبع دانشجو و برداشته شدن آزمون های ورودی دانشگاه های مختلف از غیر انتفاعی و پیام نور گرفته تا آزاد و علمی کاربردی و البته این روزها دانشگاه های روزانه و شبانه تلاش های این مراکز برای جذب دانشجو به هر طریق ممکن ادامه دارد.
از گرفتن مجوز رشته های خوب در دانشگاه هایی با فواصل نزدیک به یکدیگر تا اجرای طرح های تجمیع در دانشگاه های آزاد که این روزها دنبال می شود و باز هزارالبته کار درستی است چون چاره ای هم نیست و اگر اینکار را نکنند خود به خود و بدون اجرای طرح هایی مانند تجمیع این اتفاق روی می داد. تنها تفاوتش بسته شدن دانشگاه های کم جمعیت و کم بازده و کم دانشجو بعد از دست و پازدن های بیهوده بود که باز هم به خودی خود به تجمیع و تعطیل می انجامید و نیاز به این همه تبلیغ و سر و صدا هم نداشت.
آن همه دانشگاه پیام نور که سابق بر این ساخته شدند به سرعت نور هم بیشتر شبیه مدارس تعطیل شده روستاها و شهرهای امروزند که سال ها بعد فرسوده می شوند و به مزایده در می آیند و اگر خیلی کاربریشان تغییر نکند به مانند یکی از مدارس نوساز سمیرم می شوند جایگاه معتادان بی نام!
باز هم یاد کردی از بیان طلاگونه یکی از استادانم بجاست که سال ها قبل گفت روزی را می بینم که ارشد و دکترا بقدری زیاد شوند که بار دیگر پُست دیپلُمیسم را شاهد باشیم و در به در دنبال افرادی بگردیم که مدرک تحصیلیشان پایین است.
و این روزها بعد از سال ها این اتفاق به بهای سنگین بی تدبیری مسوولان مدعی تدبیر در دولت های مختلف افتاده است و همه هم ماشاالله عند رافت و زکات عملشانند که برای جوانان و افزایش سطح علم و آگاهی کار کردیم اما نمی گویند کاری کردند که امروز بیکاران از دانشجویان بیشتر شده اند، تب کلاس داشتن دکتری و ارشد آمپر چسبانده، ساختمان های زیادی از پول بیت المال خاک می خورند و نسل هایی که سوختگیشان رنگ سیاهی و جای تاول ندارد اما معضلات اجتماعی و آمار بالای مجردی و انواع  و اقسام طلاق شاید یکی از دلائلش همین ها باشد که به یقین هم هست.
اگر مدیریت بر اساس نیاز، مطالعه و تخصص و نه بر حسب تجربه فلان کشور و دلسوزی و رای آوری و قُمپز متملقانه فلان مسوول نبود بدون شک امروز جایگاه دانشگاه و دانشجو و سطح علم و فرهنگ و آگاهی کشورمان افق ۱۴۰۴ را هم در نوردیده بود.
همان چیزی که دغدغه واقعی رهبری است اما به بازی سیاسی و باشگاه منافع حزبی در هر دولتی بدل شده و بازیچه این و آن قرار گرفته است. خب همین می شود که درب دانشگاه را باز می گذارند و به همه می گویند بفرمایید به صرف علم و دانش، بهایش هم تنها چند قران تومان است و چند مدتی عمر که این روزها ارزشش قابل محاسبه هم هست!
باز هم این سوال جدی و گویا بدون پاسخ را در انتها بیاوریم خالی از لطف نبوده و نیست که چرا همواره از مشکلات رد شده ایم اما حل شدنش را به که واگذار کرده ایم الله اعلم/
والسلام

  1. باسلام: جانا که سخن ازدل ما می گویی به نظر من باید برنامه ریزان وسیاست گزاران دهه هفتاد را به خاطر هدردادن این سرمایه ملی به محاکمه قضایی کشیدفرصتهای ازدست رفته ،سرمایه های مادی ومعنوی ،امیدبیجا،گسترش ساختمان بابیت المال درهرکوره دهی به نام دانشگاه پیام نوروآزادودربدرکردن بچه های مردم که آن هم اکثراٌازطبقه فقیرجامعه بودند همه این افراد با وامهای چنددرصدی این بچه هاراروانه این دانشگاهها کردندونتیجه چه شد عده ای افرادبیسوادبیکارمتوقع وناراحتی برای اولیاکه حالاکه به سن ازدواج رسیده اندچه کنند؟شمارابه خدا قسم میدهیم ازسوختن این فرصتها جلوگیری کنید دیگربس است.برای رضای خدا.ماکه همه چیزمان ،عمرمان،آرزوهایمان وسرمایه وسلامتییمان رفت وکاری وپناهی نداریم.

Go to TOP