
مواظب باشید منافقان در لباس مسلمان از خون مطهّر شهدا سوء استفاده نکنند
شهید والامقام سیدسعید انوری فرزند سیدکمال در سال ۱۳۴۰ در شهر فریدونشهر متولد شد. وی دوران تحصیلات ابتدایی تا متوسطه را در فریدونشهر طی نمود و در سال ۱۳۵۸ در رشته ریاضی در مرکز تربیت معلم اصفهان پذیرفته و مشغول به تحصیل گردید.
این شهید بزرگوار پس از پایان تحصیلات دانشگاهی در اداره آموزش و پرورش شهرستان فریدونشهر مشغول به کار شد و چند سال اوّل خدمتش را در روستاهای محروم این شهرستان سپری نمود.
شهید سید سعید انوری در سال ۱۳۶۰ ازدواج کرد و ماحصل زندگی مشترک ولی کوتاه او دو فرزند پسر بود.
اوّلین حضور این شهید بزرگوار در جبهههای نبرد حق علیه باطل به سال ۱۳۶۱ باز میگردد که پس از حضور چند ماههی خود در خطّ مقدّم در عملیات والفجر مقدماتی مجروح میشود.
شهید سیدسعید انوری در سال ۱۳۶۲ به سمت مسئول پشتیبانی جنگ اداره آموزش و پرورش فریدونشهر منصوب و در جهت ثبت نام، سازماندهی، آموزش و اعزام نیروهای داوطلب بسیجی و همچنین جمعآوری و ارسال کمکهای مردمی به جبههها فعالیتهای گستردهای انجام میدهد.
شهید انوری در سال ۱۳۶۵ برای آخرین بار به جبهه اعزام میشود و به عنوان غواص در گردان یونس از گردانهای خط شکن لشکر امام حسین–علیه السّلام- شرکت مینماید و به همراه تعدادی از همرزمان و دوستانش با نثار جان شیرین به جمع کربلاییان میپیوندد.
ایشان علاقهی خاصی به مادرش حضرت زهرا-سلام الله علیها- داشته و همواره از خدا میخواست همانند مادرش گمنام و مفقود باشد تا سرانجام در عملیات کربلای ۴ در سال ۱۳۶۵ در جزیره ام الرصاص آرزوی این شهید بزرگوار اجابت میشود و پیکر پاکش مفقود و پس از ۱۲ سال فراغ به خانوادهاش باز میگردد.
بخشی از وصیت نامه
آری چه زیباست در صف منتظران نشستن و عارفانه چشم به در دوختن تا در باز شود و جلوهی حق را دیدن، چه زیباست لحظهی ملاقات با معشوق و فریاد ملائک که «یا ایّتها النفس المطمئنه الرجعی إلی ربّک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی»
چه زیباست معامله با خدا و چه سودمند است بیع با خدا، چه زیباست زندگی پوچ و بی ارزش دنیا با همهی زیباییها و دلبستگیهای پوچ و موقتی را به زندگی جاویدان و ابدی آخرت معامله کردن و چه زیباست به جای این که خانههای دنیوی خود را که بعد از چند سال خراب میشود و به دست دیگران میرسد رها کردن و به مرمّت و تعمیر خانهیآخرت پرداختن و چه زیباست از شعار به شعور رسیدن و از حرف به عمل رسیدن و چه شکوفا لحظهای است در صفوف حسین قدم نهادن و حسینوار زندگی ننگین دنیا را فروختن و در راه خدا…
… بشناسید افرادی را که پس از شش سال جنگ فقط شعار دادند و هیچ قدمی برای جبهه و جنگ برنداشتهاند. بشناسید افراد نق زن منافق را و بیخبر از مسائل و مشکلات روز اسلام و ارتباطتان را برای خدا از آنها قطع کنید. ببینید چه کسانی دور شما را گرفتهاند و آیا حرفهای آنان الهی است یا شیطانی؟ مواظب باشید یک عدّه منافق با لباس مسلمان از خون مطهّر شهدا سوء استفاده نکنند و سنگ شهدا را بر سینه نزنند.
… پدر، مادر، چه افتخاری از این بیشتر که انسان امانتی را که خداوند خود به او داده سالم تقدیم معبود کند خوشا به سعادتتان و امید است با استقامت خود منافق را کور و رسوا کنید.
… برادران فرهنگی مبادا وابستگی به دنیا رسالت پیامبرگونهی خود را از یاد ببرید شاگردانتان را با عملتان درس بدهید تا مثمر ثمر باشد و اگر نمیتوانید معلّم خوبی باشید و این رسالت بزرگ را بر دوش بکشید شما را به خون شهدا سوگند میدهم این مسئولیت را به دیگران بسپارید تا فرهنگ اسلامیان رشد کند و اگر فرهنگ اسلامی رشد کرد، جایی بای فرهنگ استعماری نمیماند…
سید سعید انوری ۱۳۶۵/۳/۱۳
عکس شهدا را می بینیم…عکس شهدا عمل می کنیم…
واقعا چه خوب فهمیده بود این شهید … بالاخره حتما دیده بود دیگه
این سخنان ، واقعیت شهید بود و در زندگی خود نیز همه چیز را زیبا وخدایی می دید .
خدایا مارا مدیون این شهدا نکنی…..
هرساله باید در شهرستان وروستاهای شهید پرور،یادواره شهدا وتجلیل از ایثارگران را با شکوهتر برگزارگنیم.
که یادمان نرود این آرامش وسربلندی را مدیون چه کسانی هستیم وبتوانیم درخت غیرت ومردانگی را در نسل جدید بکاریم.
سلام وصلوات خدابراین شهید عزیزباد.