چاپ خبــر
از صف های نفت تا صف برای مایه حیات در فریدن؛

فریدنی‌ها به جای آب نیترات می‌خورند

برخی از روستاهایمان با آمدن گاز فکر نمی کردند دوباره تانکرها برگردند اما برگشتند ولی اینبار نه به خاطر سوخت فسیلی بلکه برای مایه حیات یعنی آب، آن هم یکی در وسط روستا؛ مواد شیمیایی، برداشت بی رویه و…. باعث شده بود که آب های زیر زمینی آلوده به نیترات شوند و دولت برای تامین آب بهداشتی شهرستانی که دریای از آب بود تانکرهای سیار آب را در نظر گرفت.

به گزارش پایگاه تحلیلی خبری پونه زار به نقل از فریدن نیوز، روزهای بارانی و برفی در فریدن آغاز شده و همه ذوق زده از باران می گویند و تصاویر پیاپی در شبکه های اجتماعی به اشتراک می گذارند.

سال ها پیش در فریدن، بارش های پی در پی نزولات آسمانی ارتفاع برف را به یک متر تا دو متر می رساند و شبی بود که بیش از دو سه بار باید به پشت بام می رفتیم تا برف پارو کنیم و چه صحنه های شیطنت آمیزی که در این حین رقم نمی خورد.

برف های که با پارو کردن پیاپی ارتفاع شان تا لب پشت بام خانه های قدیمی می رسید و بازی بچه ها پریدن از پشت بام بر روی برف ها بود که تا گردن داخل برف فرو می رفتند.

در روستاها بخارهای نفتی به جای بخاری گازی خود نمایی می کردند، عالمی داشت این بخاری ها، تشکیل صف های طولانی بیست لیتری کنار جاده در روبروی شرکت نفت روستا از کارهای هر روز اهالی ده بود.

بعدها تانکرهای نفت وارد حیاط شدند، تانکرهای ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ لیتری که هر دوماه یکبار پر می شدند؛ آن زمان اکثر بخاری ها قطره ای و کاربراتوری بودند.

بخاری های قطره ی دردسرهایشان بسیار ولی خاطره ساز بودند؛ نزدیک غروب آفتاب که می شد، بیست لیتری را پر از نفت می کردیم که نصف شب در سرمای استخوان سوز نرویم بیرون اما موقعی پیش می آمد که بخاری خاموش می شد.

آری سوختش تمام شده بود و شبی که بیست لیتری زاپاس پر نشده باید در سرمای که دست را به دستگیر در می چسباند، برای آوردن نفت به حیاط می رفتیم.

سرما باعث می شد سر از لحاف بیرون بیاوری و موذیانه نگاه کنی کسی پیدا می شود برای آوردن نفت برود یا نه؟؛ سردی آن شب ها با پر آبی  بهارش به خاطره ها بدل می شد و خنده بر لب می نشاند.

سال ها در پی هم سپری می شدند، دیگر خبری از بارش برف های سنگین نبود اما تا دل تان می خواست برداشت بی رویه از آبهای زیر زمینی صورت می گرفت و مجوز چاه های آب در نزدیکی هم صادر می شد، غنات ها خشک می شدند، رودخانه ها و چشمه ها دیگر آب نداشتند.

با آمدن گاز، بخارهای نفتی در فریدن جای خود را به بخاری های گازی دادند و بلافاصله مردم تانکرها و بشکه ها را راهی انبارها کردند.

برخی از روستاهایمان با آمدن گاز فکر نمی کردند دوباره تانکرها برگردند اما برگشتند ولی اینبار نه به خاطر سوخت فسیلی بلکه برای مایه حیات یعنی آب، آن هم یکی در وسط روستا؛ مواد شیمیایی، برداشت بی رویه و…. باعث شده بود که آب های زیر زمینی آلوده به نیترات شوند و دولت برای تامین آب بهداشتی شهرستانی که دریای از آب بود تانکرهای سیار آب را در نظر گرفت.

حال در برخی از روستاهایمان مردم به جای آوردن نفت از وسط حیاط باید بروند از میانه روستا آب بیاورند، آری اینبار به جای بیست لیتری، دبه به دست به سمت تانکرهای آب حرکت می کنند؛ البته قدیمی ها از چشمه های زلال منطقه هم آب می آوردند ولی دیگر از چشمه ها نیز خبری نبود.

مدتها پیش که استاندار به شهرستان فریدن آمد خواست بار دیگر تانکرها را از روستاها ریشه کن کند بنابراین قول تامین آب از منابع پایدار را داد.

حال تامین آب شرب شهرستان فریدن از چشمه لنگان فریدونشهر به یکی از مطالبه های مهم شهرستان بدل شده بود اما گویا این روزها همه فراموش کردند که برخی در این خطه آب نیتراتی می نوشند.

حضور برخی چهره های سیاسی در کنار هم و سخنرانی های که هیچ گاه حرفی از درد مردم در آن نیست، شده سریال های تکراری فریدن و البته این روزها تراژدی قدیمی شهرستان با مهمانی های شبانه احزاب آغاز شده یعنی سیاست بازی، سیاست زدگی برای اینکه بگویند کی شوراء شود؟ کجا شود و …..

خانه ای سنگی فریدن نیز با یک خواب عمیق به پیشواز فصل زمستان رفته است البته در شبکه های اجتماعی به این سکوت می گویند آرامش قبل از طوفان انتخابات، هر چند دیگر این روزها برجام، حاشیه های برخی نمایندگان و دولت مردان کاملا مطالبات مردم را تحت الشعاع خود قرار داده و گویا فراموشی به سراغ همه آمده است و محو شوهای سیاسی سیاستمداران شدیم.

Go to TOP