چاپ خبــر

انقلاب در میانه راه/ ضرورت حرکت جهادی مردم برای تعریف مفاهیم نظری تمدن اسلامی

عموم مردم نسبت به این مسأله آگاه نیستند که انقلاب اسلامی ایران به طور کامل اتفاق نیافتاده است و برای تحقق این امر و رسیدن به تمدن اسلامی نیاز به جهاد عمومی علمی برای تدوین نظام‌های تمدن اسلامی است.

به گزارش پایگاه تحلیلی خبری پونه زار، «بیانیه گام دوم انقلاب» که امام خامنه‌ای در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی منتشر کردند توجه افکار عمومی را به مسأله‌ای جلب کرد که دور از اذهان بود.

عبارت «گام دوم» مردم را متوجه این موضوع کرد که عملیات وصال به انقلاب اسلامی هنوز به پایان نرسیده است هرچند یک گام از آن در طول چهل سال گذشته از 22 بهمن 1357 طی شده.

البته این موضوع مورد توجه خواصی بود که در حوزه استراتژیک و حوزه تمدن شناسی مطالعات داشتند اما مانند همه ابعاد نظام جمهوری اسلامی که از ضعف تبلیغات و اطلاع رسانی برخوردار است آن قدر در این رابطه روشنگری و تبیین صورت نگرفته بود که اکثریت مردم از آن چه باید اتفاق بیافتد و از مسیری که باید انقلاب طی کند تا به جامعه آرمانی برسد بی‌خبر بودند.

مردمی که گمان می‌کردند با سرنگونی رژیم شاهنشاهی در ایران و با شکل گیری نظام جمهوری اسلامی کار دیگر تمام است. آری کار تمام شده بود اما یک گام از انقلاب که تشکیل نظام اسلامی بود تحقق پیدا کرده بود. اکنون باید گزاره‌های داخل نظام را اسلامی می‌کردند و به عبارت صحیح‌تر باید تمدن اسلامی را نیز برقرار می‌کردند.

تمدن یعنی مجموعه همه سیستم‌های درون یک نظام، مانند سیستم آموزشی، سیستم بهداشتی، سیستم سیاسی، سیستم اقتصادی و غیره که در کشور ما همه این سیستم‌ها در طول دوران استعمار با قواعد و قوانین غرب شکل گرفته بود و همچنان نیز بر همان روال پیش می‌رود.

تمدن شناسی تخصص و علمی فرارشته‌ای و دربرگیرنده همه ابعاد زندگی مردم است. لازم بود بعد از انقلاب و یا حتی قبل از پیروزی انقلاب، پژوهش‌هایی در این رابطه صورت می‌گرفت و اندیشمندان و دانشمندان گرد هم آمده و سیستم‌های «تمدن ایرانی اسلامی» ما را تعریف و تعیین می‌کردند که مثلاً نظام آموزش و پرورش ما چگونه باشد که مطابق با اسلام و آن چه اسلام از ما انتظار دارد تنظیم شود و مثلاً به جای سیستم تنبیه و نظارت جبری کنونی در مراکز آموزشی، سیستم نظارت درونی و بر مبنای تقوا حاکم شود؛ مسائلی که باید با تدبر در اسلام حل شود.

اکنون چهل و سه سال از انقلاب گذشته و تنها وجوهی جزئی از نظام ما اسلامی شده است البته این موضوع به این معنی نیست که تفاوتی بین این نظام با نظام طاغوتی سابق وجود ندارد، نه اما بحث این جاست که کار انجام نشده نیز بسیار بر زمین مانده است.

اگر سیستم آموزشی ما اسلامی شده بود اکنون چه فرهیختگانی در دامن این نظام پرورش پیدا کرده بودند که در جهت رشد و تعالی واقعی بشریت گام برمی‌داشتند و اگر سیستم اقتصادی ما اسلامی شده بود اکنون قریب به اتفاق مشکلات اقتصادی وجود نداشت و البته زمینه ظهور حضرت حجت -عجّل الله تعالی فرجه- نیز بیشتر فراهم می‌شد.

زمانی که سخت از سیستم آموزشی اسلامی می‌شود ممکن است برخی بر اثر سیاه نمایی دشمنان علیه اسلام و بر اساس اقدامات جاهلانه برخی مسلمانان این طور گمان کنند که منظور از سیستم آموزشی اسلامی این است که تنها در مدارس علوم دینی تدریس شود؛ نه این نیست بلکه منظور از طراحی سیستم آموزشی اسلامی این است که روش آموزش و تدریس و تعلیم و تربیت بر اساس روش‌هایی باشد که دین مبین اسلام ارائه داده است و منظور حذف دروسی نظیر ریاضی و علوم تجربی و فیزیک و غیره نیست.

رهبر معظم انقلاب در طول چهار دهه بعد از انقلاب با عناوین مختلف مانند «الگوی ایرانی-اسلامی پیشرفت»، «تمدن اسلامی»، «تولید علم»، «جنبش نرم افزاری»، «سبک زندگی ایرانی اسلامی» و غیره ضرورت این موضوع را گوشزد فرموده‌اند ولی مسأله به اندازه لازم جای نیافتاده و مورد توجه قرار نگرفته است.

بسیاری از مردم این سؤال را دارند که آیا وضعیت اقتصادی که درون آن هستیم چیزی بود که قرار بود انقلاب برای ما به ارمغان داشته باشیم که در پاسخ به ایشان باید عنوان کرد هرچند انقلاب به وقوع پیوست و در عرصه سیاسی ملت از زیر بار ظلم شاهان و درباریان و ستم استعمارگرانِ چپاول‌گر رها شد و البته در همه عرصه‌ها توفیقاتی حاصل شد اما هنوز آن جه انقلاب در پی آن بود کامل محقق نشده است و در همین عرصه اقتصادی هنوز نظام اقتصادی و پولی و بانکی، سیستم قبل از انقلاب و سیستم غیراسلامی را داراست.

برای رسیدن به تمدن اسلامی هنوز در حوزه نظری نیاز به کار بسیار زیادی داریم و علم بسیاری باید تولید کنیم. باید تمام وجوه و سیستم‌های درون نظام را بر اساس اسلام که دستورالعمل زندگی صادر شده توسط خداوندی است که گیتی را خلق کرده تعریف و تنظیم کنیم و بعد در مقام پیاده سازی آن بربیاییم.

برای رسیدن به آن تمدن اسلامی راه طولانی در پیش است اما شمار کسانی که در این جهت تلاش می‌کنند بسیار اندک است لذا ضرورت دارد همگان نسبت به این امر احساس وظیفه کرده و به صورت جهادی وارد میدان شوند و بخشی از کار را در دست گیرند.

شاید بهتر باشد نظام نیز نهادی را برای بهره گیری از یک بسیج عمومی در جهت رسیدن به مفاهیم نظری تمدن اسلامی در نظر گرفته و آن را مسئول پیگیری این موضوع کند.

Go to TOP