به گزارش سایت تحلیلی خبری پونه زار به نقل از صاحب نیوز؛ هنوز مدت زیادی از نوروز 1404 و مسافرتهای نوروزی امسال نگذشته است. مسافرتهایی که هر ساله در حوزه گردشگری و میراث فرهنگی با انتقادات جدی روبرو میشود.
داستان را از این جا تعریف کنم که مناطق شمالی کشور یک زمانی بسیار بسیار جذابتر از امروز بود. میزان جنگلهای هیرکانی شمال در سطحی بسیار بیشتر از امروز بود. تنوع زیستی این جنگلها گستردهتر بود. سواحل دریا بسیار آرامتر و زیباتر بودند. تردد به شهرها و روستاهای شمال آسانتر صورت میگرفت. زمانی که در آن مناطق حضور پیدا میکردی تا چشم کار میکرد شالیزار بود. زندگی بومی لذتبخشی را میشد در آنجا دید و تجربه کرد.
آن زمان خودرو در کشور کم بود. مردم مثل امروز به این میزان به رفاهی نرسیده بودند که در هر تعطیلات دو روزه تمام مسیرهای منتهی به شهرهای شمالی کشور با ترافیک فوقالعاده سنگین روبرو شود.
کم کم سفرهای گردشگران به شمال آغاز شد. طبیعتاً در میان این انبوه گردشگر تعداد قابل توجهی افرادی بودند که پایبندی به حفظ طبیعت و غیره نداشتند و در شرایطی که زیرساختهای میزبانی از این افراد و مقابله با ناهنجاریهای احتمالی در آن مناطق فراهم نشده بود، سیل گردشگر به سمت شمال روانه شد.
آب و هوای دلپذیر شمال رفته رفته بسیاری از این گردشگران را به این فکر انداخت که خانه، ویلا، سوئیت، آپارتمان و خلاصه محلی در این منطقه برای خود خریداری کنند، لذا آرام آرام ویلاسازیها در شمال آغاز شد. زمینهای مسطح همه تبدیل به ویلا شدند. زمینهای کشاورزی تبدیل به ویلا شدند. درختان جنگلها بریده شدند و تبدیل به ویلا شدند. ویلاها به سمت کوهها نیز پیشرفت کردند و زیست آن منطقه را بهم ریختند.
جمعیتی که به شمال مهاجرت کرد و در آن جا به صورت موقت و یا دایم ساکن شد، بوم آن مناطق که یکی از مهمترین جلوههای زیبایی آن بود را به هم ریخت. ترکیب اجتماعی آن را دستخوش تغییر کرد و آسیبهای اجتماعی در شمال افزایش پیدا کرد.
شمال ظرفیت لازم برای این همه گردشگر و مسافر را کسب نکرده بود، لذا با معضلاتی مثلاً در دفع زباله روبرو شد. با افزایش تقاضا، مسکن گران شد و جوانان به سن ازدواج رسیده دیگر توان خرید مسکن را نداشتند، لذا نرخ ازدواج در این شهرها پایین آمد و رشد جمعیت گیلکی و مازنی منفی شد.
فضای گرم و صمیمی شهرهای شمالی با آن خانههای چوبی که برنج و مرغابی و غاز یکی از وجوه مشترک همه آنها بود، دستخوش تغییر شد. خانههای آپارتمانی ترکیب این مناطق را حتی در روستاها بهم ریخت و زیبایی ویژه سکونتگاههای شمال را از آنها ستاند.
بله گردشگر با خود سرمایه و هزینه و اشتغال و غیره به همراه دارد، اما اگر ظرفیت لازم و آمادگی مورد نیاز برای استقبال از گردشگر و هدایت او در چارچوبهای مجاز فراهم نشود، ممکن است کار کند که امروز با شمال کرده است و نیمی از زیباییهای آن را از بین برده است.
اغلب گردشگرانی که به شمال رفتهاند و ویلا خریداری کردهاند، کار خلافی انجام ندادهاند، آنها دوست داشتند محلی برای سکونت در مناطق خوش آب و هوای شمال داشته باشند، هزینه کردند و این محلها را خریداری کردهاند. اما باید درون خود این مناطق، از این امر پیشگیری میشد و حد و حدود و چارچوبی برای آن تعیین میشد تا امروز شاهد این همه خسارت به بوم و طبیعت جذاب شمال نباشیم.
امروز مردم شمال از این وضعیت رضایت ندارند. گاهی خود مردم ورود میکنند، ورودی برخی شهرها و روستاها را میبندند تا جلو ورود گردشگر را بگیرند تا از وارد آمدن خسارت بیشتر به سرزمین آبا و اجدادی خویش جلوگیری کنند.
از شمال بگذریم و سری به جنوب کشور بزنیم. چندین سال است ظرفیتهای گردشگری جنوب کشف شده و تعداد زیادی از گردشگران برای تعطیلات نوروزی به جنوب کشور سفر میکنند. البته جنوب کشور به دلیل داشتن فاصله زیاد تا شهرهای بزرگی مانند تهران و اصفهان و گرم بودن در اکثر روزهای سال، به اندازه شمال مورد توجه گردشگران قرار نگرفته است ولی در ایام پیک گردشگری مانند تعطیلات نوروز با حجم زیادی از مسافر و گردشگر روبرو بوده است.
امسال نابودی زیباییهای ساحل جزیره هرمز یکی از سوژههای پرتکرار کاربران شبکههای اجتماعی بود. جزیره زیبای هرمز که به جزیره رنگها نیز شهرت دارد، دارای خاک بسیار زیبایی است. سواحل نقرهگون این جزیره دلربایی خاصی داشت.
اما متأسفانه حضور انبوه گردشگران و بردن صفها، خاک و سنگهای رنگین این جزیره برای یادگاری، زیبایی ویژه ساحل هرمز را برای همیشه از آن گرفت و انبوهی از افسوس را به ویژه برای ساکنان این جزیره به جای گذاشت.
تا جایی که ساکنان این جزیره، فعالان محیط زیست و غیره از گردشگران خواستند، زیباییهایی که از این جزیره به یادگاری با خود به سراسر کشور بردهاند، را با پست به هرمز بازگردانند.
اما توسعه گردشگری بدون تأمین زیرساختها و بدون فرهنگسازی گردشگری، موجب وارد آمدن خساراتی به میراث فرهنگی و آثار تاریخی نیز شده است.
در همین روزهای نوروز 1404 بود که فیلمی از یادگاری نوشتن یک گردشگر بر روی پل تاریخی خواجوی اصفهان در فضای مجازی منتشر شد و واکنش منفی بسیاری از مردم این شهر و دوستداران میراث فرهنگی را برانگیخت. یا فیلمهای دیگری که از یادگاری نوشتن بر روی کتیبه تاریخ بیستون کرمانشاه و یا آثار تخت جمشید در فضای مجازی منتشر شد.
یادگاری نوشتن بر روی اثر تاریخی چند صد ساله و یا اثر تاریخی دو هزار ساله، نشاندهنده اوج ناآگاهی و اوج کمکاری نهادهای مسئول در رابطه با فرهنگسازی بازدید از میراث فرهنگی است.
امروز که این نوشتار در حال تحریر است، در طرح آمایش سرزمینی، راه توسعه بسیاری از نقاط کشور، گردشگری عنوان شده است. شهرها و مناطق مختلفی در سراسر کشور در حال تبلیغ برای جذب گردشگر هستند.
اکنون که این نقاط بکر ماندهاند و جذابیتهای گردشگری و تاریخی خود را دارند باید بدانند اگر بدون تأمین زیرساختهای لازم برای حفاظت از جاذبههای خود، وارد حوزه گردشگری شوند، ممکن است با تجربیات تلخ پیامدهای گردشگری کنترلنشده روبرو شوند و دیری نخواهد پایید که متوجه اشتباه خود خواهند شد.
این مسأله باید هم در حوزه بومی و سرزمینی این مناطق و هم در سطح ملی توسط وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی مورد توجه قرار گرفته و پایش شود.
انتهای خبر/