به گزارش سایت تحلیلی خبری پونه زار؛ این روزها پرتکرارترین تیتر رسانههای جهان، مسأله مذاکره ایران و آمریکا است. کشور ما به عنوان منشأ و رهبر حرکت مقاومت و ایستادگی در برابر استکبار جهانی، بعد از 47 سال زورگویی، دشمنی، توطئه، تهدید و ظلم شیطان بزرگ، با وساطت عمان، پای مذاکره غیرمستقیم با آمریکا یعنی سردمدار استعمار و استکبار جهانی نشسته است.
چشمهای زیادی به این نشستها دوخته شده است تا ببینند نتیجه آن چه میشود هر چند این اولین باری نیست که این اتفاق در حال رخ دادن است و پیش از این هم چنین مذاکراتی و حتی در دوران ریاست جمهوری حسن روحانی به صورت مستقیم صورت گرفت که به برجام منتهی شد ولی با پایبند نبودن غرب و آمریکا به مفاد تفاهمنامه صورت گرفته، برجام که حاصل چندین سال مذاکره بود، از بین رفت و دستاوردی دست کم برای کشور ما به همراه نداشت.
امروز ایران با تجربه مذاکره برجام، به منظور نشان دادن حسن نیت و رفتار خود، پای میز مذاکره نشسته است تا صرفاً راجع به مسأله هستهای خود، شبهات و مسائلی که وجود دارد را از بین ببرد و متقابلاً تحریمهای ظالمانهای که به این بهانه بر کشور ما اعمال شده است را لغو کند.
برای بررسی هر چه بیشتر این اتفاق با زهیر اصفهانی، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل سیاسی، به گفتگو نشستیم:
– پونهزار: آیا امکان موفقیت مذاکرات ایران و آمریکا وجود دارد؟
– یک اصل مهم در مسائل سیاست خارجه همه کشورها حل مشکلات از طریق مسائل دیپلماسی و پرهیز از جنگ و نزاع است که این اصل سرلوحهی دیپلماسی و دکترین روابط بینالملل همه کشورها محسوب میشود. روابط ایران و آمریکا هم با توجه به اتفاقاتی که به خصوص در 47 سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی رخ داده است، مسیر پر فراز و نشیبی بوده است.
اما این که ما بخواهیم در دنیا به این فکر کنیم که با دوستی بخواهیم دوست ابدی داشته باشیم و یا با دشمنی دشمن ابدی داشته باشیم حرف بیربطی است و در تعاملات بینالمللی هیچ کشوری دوست ابدی و هیچ کشوری دشمن ابدی ملتها نیست. بلکه این منافع ملی هر ملت در هر زمان است که آینده کشوری را ترسیم میکند.
در مورد روابط خارجی ایران و آمریکا هم ما شاهد همین مسئله هستیم. متأسفانه اتفاقاتی که در یکی-دو سال اخیر در غرب آسیا و در غزه رخ داده است و متقابلاً شاهد وجدانهای خاموش دنیا و سکوت مسئولین دنیا نسبت به نسلکشی در فلسطین هستیم نشان میدهد که متأسفانه قانون جنگل در دنیا حاکم است و هر کس از آن مؤلفههای قدرت کمتر برخوردار باشد زودتر لگدمال میشود.
در مورد سیاستهای ایران نیز همین مسائل حاکم است. ما اگر بتوانیم در راستای مؤلفههای قدرتمان و یا اصل اتفاق و وحدت در درون کشور قویتر و محکمتر باشیم به مراتب چشم طمع دشمنان رفع میشود.
– پونهزار: چه ارادهای برای به نتیجه رسیدن این مذاکرات مشاهده میکنید؟
– دولت ترامپ برخلاف دولت قبل ایشان رویهای که انتخاب کرده است بر جنگ روانی استوار است. کلاً رؤسای جمهور در دوره چهار ساله حکومت خود در دولتهای دوم در آمریکا یا در هر کشور دیگر سعی میکنند، دستاورد چشمگیری از خودشان به جای بگذارند تا بتوانند هم برای حزب خودشان و هم برای سابقه خودشان در دنیا حرفی برای آینده داشته باشند.
ترامپ برخلاف دوره اول ریاست جمهوری که سعی میکرد از جنگ سخت استفاده کند در این دوره با استفاده از یک تیم قدرتمند رسانهای، به نحو احسن یک عملیات روانی را پیش گرفته و در حال اجرای آن در دنیا است. سیاستهای دولت جمهوریخواه ترامپ در زمینه تعرفهها را دیدیم که به اصطلاح ادبیات ما به مرگ گرفت که به تب راضی بشوند. دیدیم که در ابتدا چه تعرفههای سنگینی وضع کرد و بعد با کاهش آن شدت، سعی کرد بهرهبرداری خودش را بکند.
در مورد رؤسای جمهور آمریکا یکی از بزرگترین موفقیتهایی که مشتاق هستند در رزومه عملکردشان به آن دست پیدا کنند، مسئله صلح در غرب آسیا و خاورمیانه است. هم در دوران اوباما این تلاشها بود، هم در دوران بیل کلینتون و در دوران جورج بوش و حتی بوش پدر. خود ترامپ هم در دوره اول خود بسیار تلاش کرد پیمان صلح ابراهیم را محقق کند تا بتواند در این زمینه خودش را از دیگر رؤسای جمهور آمریکا متمایز کند.
از این طرف در جمهوری اسلامی ایران هم آن مؤلفههای قدرتی که ما به خصوص در زمینههای اتکا به دانش و قدرت داخلی داریم چه در زمینه مسائل نظامی و چه در زمینه دانشبنیان، گاهاٌ بسیار برای ما مثمرثمر بوده است ولی من در کل این را پیشبینی میکنم که هم برای جمهوری اسلامی ایران و هم برای ایالات متحده آمریکا دستیابی به یک راه حلی که بتواند تا حدودی ایدههایشان را تضمین کند و از جنگ و نزاع دور کند، بهترین گزینه خواهد بود.
– پونهزار: با توجه به خواستههای سیریناپذیری که از طرف آمریکایی مثلاً در مذاکراتش با زلنسکی رئیس جمهور اوکراین دیدهایم و با نظر به این که کشور ما طبیعتاً زیر بار چنین زیادهخواهیهایی نخواهد رفت، آیا میشود به نتیجه مذاکرات خوشبین بود؟
– هر کشوری را با توجه به شرایط خودش و موقعیت ژئواستراتژیک خودش باید بررسی کنیم. من با توجه به شخصیت آقای ترامپ که یک شخصیت تا حدودی لجوج است و از همه مهمتر سوابق قبلی او و این که بسیار بسیار مشتاق برقراری صلح در منطقه غرب آسیا است پیشبینی میکنم که این مذاکرات به این موفقیت دست پیدا میکند.
اما این که بگوییم که در این مذاکرات آیا میتوانیم اطمینان کنیم یا خیر؟ با توجه به سابقه خروج ترامپ از برجام در سال 2019 پذیرش این مسأله برای ما سخت است. من به مذاکرات خوشبین هستم چون هم شرایط ما و هم شرایط ایالات متحده آمریکا به گونهای پیش رفته است که دو طرف برآیند تحلیلهایشان بیش از پیش بر این است که از رویارویی دوری کنند و آن را به هیچ عنوان به سود خودشان نمیدانند.
ترامپ به عنوان یک تاجر این را خوب درک کرده است که اگر منطقه غرب آسیا دچار آشوب و جنگ شود، اقتصاد آمریکا از این مسأله بسیار متأثر خواهد بود و ضرر میبیند. از طرف دیگر با توجه به تحریمهای ظالمانه و گستردهای که اقتصاد ایران را در طول سالهای بعد از انقلاب تحت فشار قرار داده است، از این نکته نمیشود غافل شد که مردم ایران به لحاظ مسائل اقتصادی و معیشتی در شرایط سختی قرار گرفتهاند.
من اعتقاد دارم که با توجه به دو نشستی که در این مذاکرات صورت گرفته است اراده طرفین در این قضیه محکمتر است. البته باید گوشزد کنم که دوران 47 سال گذشته در دولتهای مختلف شاید ما به جز ترور سردار شهید حاج قاسم سلیمانی که در دولت جمهوریخواه ترامپ صورت گرفت، بیشترین ضربات و تحریمها را از دولتهای دموکرات و رؤسای جمهور دموکرات دیدیم. یک اصطلاح سیاسی وجود دارد که میگویند دموکراتها با پنبه سر میبرند.
زمانی که قانونهای مربوط به تحریمهای اولیه، ثانویه، داماتا و کاتسا را بررسی میکنیم میبینیم همهاش در دوران دموکراتها تصویب شده است. یا زمانی که تعاملات جزئی و غیرمستقیم ایران و آمریکا در منطقه مثلاً در زمینه افغانستان و عراق را میبینیم، پی میبریم که این همکاریهای غیرمستقیم نیز در دوران رؤسای جمهور جمهوریخواه بوده است.
من با توجه به شرایطی که این مذاکره تا الان داشته و رویکرد دو طرف و مسیری که در آن طی شده، احساس میکنم که اراده قویتری به خصوص در طرف آمریکایی وجود دارد که بخواهد نتایجی خوبی از این مذاکرات حاصل شود. به خصوص که چهار سال فرصت ترامپ برای این مسأله دوران کوتاه و زودگذری خواهد بود لذا سعی میکند تا آنجایی که بتواند حتما دستاوردی مهم کسب کند.
– پونهزار: پس میتوانیم بگوییم که ترامپ هم علاقمند به موفقیت این مذاکرات است و هم چارهای جز این ندارد؟
– سیاست ترامپ بیشتر بر اساس رونق و کسب و کار داخلی مردم آمریکا است و این متضمن این است که بتواند به لحاظ سیاست خارجی و تبادلات اقتصادی، دست برتری در دنیا داشته باشد. با توجه به اهمیت منطقه غرب آسیا در تجارت جهانی و اقتصاد دنیا، هر آشوب و نزاعی در این منطقه بسیار بسیار به این سیاستهای به خصوص کاسبکارانه او ضربه میزند.
برخلاف پروپگاندای شدیدی که ترامپ در پیش گرفته است هدف اولش از این مذاکرات این است که بتواند از عنصر تبلیغات و رسانه برای رسیدن به هدفش بهرهبرداری کند. اما در مورد کشور ما این قضیه زیاد صادق نیست چون اصول اولیه در جمهوری اسلامی ایران، بر مبنای ارزش اخلاقی و دینی و به خصوص در سیاست خارجه بر اساس عزت، حکمت و مصلحت است.
ترامپ و تیمش میدانند که ایران و به خصوص ایرانیان با توجه به تاریخ و تمدن کهنی که دارند چه مردمان بافرهنگ و شجاعی هستند و به سادگی در مقابل هر بیگانه یا دشمنی سر خم نمیکنند.
انتهای خبر/