به گزارش سایت خبری تحلیلی پونه زار به نقل از ندای برخوار، شهید مرتضی زارعان در سال ۱۳۴۷ در یک خانواده مذهبی در روستای محسن آباد برخوار متولد شد. وی تا مقطع متوسطه ادامه تحصیل داد و پس از پایان خدمت سربازی وارد سپاه شد و مدتها در جبههها حضور فعال داشت.
شهید مرتضی زارعان سرانجام سوم اسفندماه سال ۱۳۶۵ با شرکت در عملیات کربلای پنج در منطقه شلمچه به فیض شهادت نائل گشت.
وصیتنامه شهید مرتضى زارعان
بسم الله الرحمن الرحیم
وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ حَتَّیٰ نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِینَ مِنککمْ وَالصَّابِرِینَ وَنَبْلُوَ أَخْبَارَکُمْ
فَلا تَهِنُوا وَتَدْعُوا إِلَی السَّلْمِ وَأَنْتُمُ الأَعْلَوْنَ وَاللَّهُ مَعَکُمْ وَلَنْ یَتِرَکُمْ أَعْمَالَکُمْ.
با سلام بر حضرت حق و با سلام و درود بر امام زمان مهدی موعود (عج) و با سلام بر نایب بر حقش امام امت پیر جماران و با درود بر شهیدانی که با ایثار خون خود اسلام را طراوتی دیگر بخشیدند.
معبودا مدتی را در غفلت و خموشی به سر بردم بهدور از ایمان حقیقی یا ارحم الرحمین و یا غفار الذنوب دست عنایتت را بر این پیکر آلوده در گناه کشیدی و عشق حسین را در دلم جایگزین کردی؛ حسین جان اگر لیاقت همراهی با کاروان تو را ندارم اما با تمام وجود حاضرم در مسیر کاروانت قرار بگیرم.
عزیزان بدانید دنیا دنیای وداع است، ارزش دلبستن به آن را ندارد. بگذار این سرها در راه محبوب فدا شوند؛ این روزها گوئی سیمای رزمندگان تلألؤ نور وجود مبارک اباعبدالله است.
معبودا به حق حسین توفیق ده که با آغوش باز به استقبال شهادت بروم، برادران دعا از یادتان نرود که بهترین درمانها برای تسکین دردهاست؛ برادران از امام و از روحانیت متعهد در خط امام جدا نشوید که اگر چنین کردید، روز بدبختی مسلمانان و روز جشن ابرقدرتهاست.
وای جوانان نکند در رختخواب ذلت بمیرید که حسین (ع) در میدان نبرد شهید شد، هان ای مردم جهان، ای مسلمین قدر این امام انقلاب را بدانید که این انقلاب با هزارانهزار شهید رشد کرده است؛ مبادا خون این شهدا را پایمال کنید.
ای مسلمین قدر این امام امت را بدانید که سلاله زهرای اطهر است و لبیکگوی ندای پیامبرند و از او اطاعت کنید که اطاعت از او رضای خداوند را در بر دارد.
چندکلمهای با پدر و مادرم؛ پدر و مادر گرامی و عزیزم میدانم که هرگز حق بزرگی که بر دوش من گذاشتید به جا نیاوردم (فرصت بجا آوردن نبود، چرا که حسین مرا فراخواند) پدر و مادرم، زندگیام سراسر قصور و کوتاهی نسبت به شما عزیزان بود و حق شما را ادا نکردم؛ پدر و مادرم که برای بزرگ کردن من چهبسا زحمتها کشیدی و تو ای پدر که مرا مشتاقانه روانه جبهه ساختی، بعد از شهادتم غمگین نباشید که این سعادت نصیب همهکس نخواهد شد و مرا به بزرگواری خویش ببخشید و افتخار کنید که چنین هدیهای را به پیشگاه خداوند هدیه نمودهاید.
پدر و مادر گرامی و عزیزم به جهت زحمتهایی که برایم کشیدید، حلالم کنید و از تقصیراتم بگذرید که رضای شما رضای الهی را به دنبال خواهد داشت و این را بدانید که مرگ حق است؛ انا لله و انا الیه راجعون همه از خداییم و بهسوی او بازمیگردیم و اما شما برادران و خواهرم قدر پدر و مادر را بدانید چرا که برای بزرگ کردن شما چهبسا زحمتها کشیدهاند تا شما را به این حد رساندهاند.
پدر و مادر گرامیم نمیگویم در شهادت من گریه کنید، برای امام حسین (ع) گریه کنید و مواظب باشید با گریه خود دل دشمنان را شاد نکنید و اما خواهرم و برادرانم میدانم که در زندگی خیلی عیب دیدهاید و از دست من چهبسا ناراحتیها کشیدهاید، از شما میخواهم که این حقیر را حلال کنید و از خدا هم بخواهید که مرا ببخشد و برایم طلب مغفرت کنید و از تمام خویش و اقوام هم میخواهم که اگر از دست من ناراحتی دیدهاید، به بزرگواری خود مرا ببخشید و از خدا برایم طلب مغفرت کنید و از تمامی مردم محسن آباد میخواهم که اگر از من اشتباهی و یا کار ناپسندی سرزده است، بهخاطر خدا مرا ببخشید؛ انشاءالله در روز جزا خداوند شما را اجر دهد.
دیگر عرضی ندارم، به امید پیروزی رزمندگان اسلام.