چاپ خبــر

پژوهش‌ها از رضایت و عملکرد زناشویی زنان ایرانی چه می‌گویند؟

وجود رابطه جنسی مطلوب به‌نحوی که بتواند تأمین رضایت طرفین شود، نقش بسیار مهم و اساسی در موفقیت و پایداری کانون خانواده دارد. با شناخت چگونگی عملکرد جنسی و مؤلفه‌های آن، می‌توان به رضایت جنسی و در نهایت به رضایت زناشویی که در سازگاری همسران تأثیر به‌سزایی دارد رسید. 

 به گزارش سایت تحلیلی خبری پونه زار به نقل از مهرخانه، ازدواج معمولاً اصلی‌ترین و مهم‌ترین زمینه‌ای است که عملکرد و اثر صمیمیت و روابط اجتماعی رشدیافته در آن تجلی پیدا می‌کند. هدف از ازدواج، برطرف‌شدن نیازهای طرفین است و اگر نیازهای زوجین برطرف نشود و به راه‌حل مثبتی جهت دست‌یابی به نیازهایشان نرسند، استرس، ناکامی، سرخوردگی، خشم و در نهایت دلزدگی بروز پیدا می‌کند.

برای اکثر بزرگسالان، شادمانی در زندگی، بیشتر به ازدواجی موفق و روابط زناشویی توأم با رضایت وابسته است تا سایر جنبه‌های زندگی. سازگاری زناشویی می‌تواند به‌طور کامل بر کیفیت زندگی تأثیر بگذارد و تحقیقات انجام‌شده، اهمیت تأثیر این موضوع را به انواع نتایج بالینی مانند بهداشت روانی، بهداشت جسمانی و حتی طول عمر تأیید کرده‌اند. همچنین رضایت زناشویی در زندگی، می‌تواند با رضایت کلی از زندگی رابطه داشته باشد.

برای توصیف چگونگی روابط زناشویی از اصطلاحات متعددی مانند، سازگاری، رضایت‌مندی، سازش، خشنودی، موفقیت و کیفیت زناشویی استفاده شده است. یکی از بهترین تعاریف رضایت زناشویی توسط هاکنیز ارایه‌ شده است، او رضایت زناشویی را احساسات عینی از خشنودی، رضایت و لذت تجربه‌شده توسط زن یا شوهر، زمانی که همه جنبه‌های ازدواج‌شان را درنظر می‌گیرند، تعریف می‌کند. رضایت، یک متغیر نگرشی است و خصوصیت فردی زن و شوهر محسوب می‌شود. طبق تعریف فوق، رضایت زناشویی درواقع نگرش مثبت و لذت‌بخشی است که زن و شوهر از جنبه‌های مختلف روابط زناشویی دارند. بنابراین سازگاری زناشویی را می‌توان به‌عنوان منبع نظام خانواده یا حتی بخشی از نیروهای تأمین حیات و احیاکننده خانواده دانست. در یک ازدواج سالم، وجود رابطه جنسی مطلوب؛ به‌نحوی‌که بتواند موجب تأمین رضایت طرفین شود، نقش بسیار مهم و اساسی در موفقیت و پایداری کانون خانواده دارد.

پژوهش‌ها از عملکرد جنسی زنان چه می‌گویند؟

در مورد چگونگی وضعیت زنان از لحاظ عملکرد جنسی و مشکلات مربوط به آن در داخل و خارج از ایران، پژوهش‌های مختلفی انجام شده است. از جمله هیمن و همکاران در سال 2004 نشان دادند که 25 تا 63% جمعیت عمومی دچار مشکل هستند. درحالی‌که بن‌کرافت، لاتوس و لانگ در سال 2003 این مقدار را 25% اعلام کردند. لامن، فارر و پن در سال 2007 در مورد چگونگی وضعیت مؤلفه‌های عملکرد جنسی در زنان نشان دادند که یک‌سوم آن‌ها میل پایین جنسی، یک‌چهارم مشکل ارگاسم، یک‌پنج آن‌‌ها مشکل مربوط به رطوبت (لغزنده‌سازی) و یک‌پنجم مشکل مربوط به رضایت جنسی دارند.

همچنین فرانک، میسترتا و ویل در سال 2003 نشان دادند که 43% زنان تنها دارای شکایات جنسی و 39% آن‌ها مشکل در فعالیت جنسی دارند. در پژوهش بیسون نشان داده شد که 30 تا 35% زنان دچار مشکل عدم میل جنسی هستند.

به‌طورکلی 83 % زنان ایرانی دارای اختلال جنسی هستند

در ایران پژوهش‌های متعددی در مورد چگونگی وضعیت عملکرد جنسی زنان انجام شده است. ازجمله، پاشا حاج‌احمدی که نشان دادند 6.59 % کاهش میل جنسی و 1.72 % کاهش مقاربت جنسی در زمان بارداری در زنان دیده می‌شود و ضغیمی، محمدی و غفاری نتیجه گرفتند که 64 % فقدان میل جنسی و 48 % کاهش انگیزش در زنان سرطانی وجود دارد.

همچنین نصیری، امیری، حاجی‌احمدی و باکویی نشان دادند که عملکرد جنسی در زمان شیردهی کمتر ار دوره بارداری است. نتایج مطالعات نجفی، میرحسینی، مغانی لنکرانی و آثاری نیز نشان داد که 76 % کاهش میل جنسی در بیماران دیابتی وجود دارد و محمدی، حیدری و فقیه‌زاده نتیجه گرفتند که به طورکلی 83 % زنان ایرانی دارای اختلال جنسی هستند.

روش پژوهش

این تحقیق از نوع همبستگی و چندمتغیری بود. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش دانشجویان ساکن خوابگاه متأهلین دانشگاه تربیت مدرس در بازه زمانی آبان‌ماه تا آذرماه سال 1388 بودند که 60 زوج به صورت تصادفی (طبقه‌ای) از بین آنان انتخاب شدند.

از 3 مجتمع مسکونی دانشجویان متأهل که هریک دارای 4 طبقه است، 20 زوج انتخاب شدند و در صورت اعلام عدم تمایل به همکاری از طرف یک زوج، زوج دیگری که در همان مجتمع ساکن بود، انتخاب می‌شد. بنابراین تنها شرط ورود به نمونه بعد از انتخاب تصادفی، تمایل زوج به اداه همکاری با پژوهش بود.

میانگین سنی ازدواج 26.21 و همسرانشان 29.62، میانگین مدت ازدواج 4.15 سال، کم‌ترین مدت ازدواج 1 سال و بیشترین 13 سال بود.

اکثر زوجین مورد بررسی بدون فرزند یا دارای یک فرزند بودند و کم‌ترین فراوانی درصدی مربوط به آزمودنی‌های دارای دو فرزند بود. 50 % زنان نمونه خانه‌دار، 30 % دانشجو و بقیه مربوط به مشاغل متفرقه بودند. 87 % مردان مردان دانشجو و بقیه شاغل بودند. 80 % زنان دانشجوی لیسانس یا فوق‌لیسانس و 70 % مردان دانشجوی دکتری بودند.

یافته‌های پژوهش

میانگین کل عملکرد جنسی در زنان 29.24 و بالاتر از نقطه برش مقیاس عملکرد جنسی بود. میانگین سازگاری زناشویی در زنان 105.16 و در مردان 105.7 و از نقطه برش مقیاس سازگاری بالاتر بود. به منظور بررسی رابطه بین عملکرد جنسی و مؤلفه‌های آن در زنان با سازگاری زناشویی آنان و همسرانشان از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد و نتایج نشان داد که به غیر از مؤلفه درد و میل، میان همه مؤلفه‌های عملکرد جنسی با همدیگر همبستگی مثبت معنی‌دار وجود داشت.

تأثیر برانگیختگی و رضایت جنسی در سازگاری زناشویی زنان

همچنین نتایج نشان می‌دهد که از میان مؤلفه‌های عملکرد جنسی، مؤلفه‌های برانگیختگی و رضایت جنسی، به‌طور معنی‌داری قادر به ‌پیش‌بینی سازگاری زناشویی در زنان بودند.

برای بررسی نقش پیش‌بینی‌کنندگی مؤلفه‌های عملکرد جنسی زنان در سازگاری زناشویی همسرانشان از رگرسیون چندگانه استفاده شد و مؤلفه‌های عملکرد جنسی زنان به‌طور همزمان وارد تحلیل شدند که تقریباً 34 % از واریانس سازگاری زناشویی در همسران را تبیین کردند. علاوه‌برآن، نتایج نشان می‌دهد که از میان مؤلفه‌های عملکرد جنسی، مؤلفه‌های برانگیختگی و درد به‌طور معنی‌داری قادر به پیش‌بینی سازگاری زناشویی در همسران بودند.

میانگین به‌دست‌آمده برای عملکرد جنسی زنان، بیان‌گر عملکرد جنسی مثبت زنان مورد پژوهش است. همچنین در مورد ابعاد جنسی، نتایج نشان داد که میل جنسی پایین‌ترین و رضایت جنسی بالاترین میانگین را در زنان مورد پژوهش به خود اختصاص داده است.

رابطه میان درد جنسی در زنان و سازگاری زناشویی

علاوه‌برآن، بین همه مؤلفه‌های عملکرد جنسی به‌جز درد و میل، بین عملکرد جنسی زنان و سازگاری زناشویی آنان همبستگی مثبت معنی‌دار وجود دارد. بین بعد درد جنسی در زنان و سازگاری زناشویی در همسران آنان همبستگی معنی‌دار منفی وجود دارد.

در پایان با توجه به نتایج به‌دست‌آمده از این پژوهش و سایر پژوهش‌های انجام‌شده در رابطه با چگونگی عملکرد جنسی در زنان و نقش آن در سازگاری زناشویی آنان و همسرانشان، پیشنهاد می‌شود که آموزش مسایل جنسی به هر دو زوج قبل از ازدواج اجباری شود که این امر مهم جز به دست مسئولان اجرایی امکان‌پذیر نیست؛ چراکه فقر اطلاعاتی در زوج‌های جوان نسبت به رفتار جنسی و بهداشت جنسی، باعث بروز مشکلات عدیده‌ای همچون اختلالات روانی، ناسازگاری زناشویی، طلاق و حتی بی‌بندوباری می‌شود.

همچنین، باتوجه به نقش تبلیغات که جایگاه خود را در دنیای امروزی به خوبی نشان داده است و می‌تواند اذهان مردم را به خود جلب کند، پیشنهاد تبلیغاتی گسترده در این زمینه را خواستاریم. رادیو، تلوزیون، نشریات، کتب و برگزاری همایش‌هایی که بتواند زوجین را نسبت به اهمیت عملکرد جنسی در زندگی زناشویی آگاه سازد، در بهبود سلامت خانواده و جامعه بسیار مفید خواهد بود.

لازم به ذکر است پژوهش حاضر با عنوان کامل «رابطه عملکرد جنسی زنان با سازگاری زناشویی» توسط مهناز علی‌اکبری‌دهکردی انجام و سال 1389 در فصلنامه علوم رفتاری منتشر شده است.

 

Go to TOP