چاپ خبــر

اکثیر انقلاب برای دستیابی به قله‌های علم

ضمن این که دستاوردهای انقلاب مقایسه بین ایران قبل و بعد از انقلاب نیست بلکه مقایسه جایگاه ایران در جهان، قبل و بعد از انقلاب در عرصه‌های مختلف است، باید گفت مسیری که جمهوری اسلامی ایران برای رسیدن به قله‌های علم طی کرد از ایمان و از توجه حکومت الهی به مردم عبور کرد، چیزهایی که در دوران پهلوی اثری از آن نبود لذا اگر آن حکومت ادامه پیدا می‌کرد هیچ خبری از این رشدها نبود.

به گزارش پایگاه تحلیلی خبری پونه زار، امروز برای بیان دستاوردهای کشور شاخص‌هایی بیان می‌شود. مثلا گفته می‌شود رتبه ایران در جهان در صنعت قبل از انقلاب 64 بوده و اکنون 19 است یا این که گفته می‌شود حوزه پزشکی ایران آن روز رتبه 43 دنیا و امروز رتبه 10 دنیا است یا این که گفته می‌شود آن روز ایران در تولید علم، ساخت زیردریایی و هوافضا هیچ جایگاهی در جهان نداشته است اما امروز دراین حوزه‌ها به ترتیب رتبه 4 جهان، رتبه 6 جهان، رتبه 3 جهان و رتبه 8 جهان است.

یا این که در اخبار موفقیت‌های چشمگیری را از ایران می‌بینیم که فقط باید رتبه یک جهان را به آن اختصاص داد. مثلاً ایران در ساخت پهپاد تقریباً رتبه یک جهان است یا در ساخت جنگنده قاهر که روی دست F35 آمده است، یا ساخت ناوبندری که با سوختی نامعلوم هشت ماه دور دنیا را بدون پهلوگیری در هیچ اسکله‌ای دور می‌زند و به کشور برمی‌گردد.

رشد ایران در صنایع هسته‌ای، در نانوتکنولوژی و در سلول‌های بنیادی و غیره را هم مدنظر داشته باشیم و ببینیم در چند عرصه دیگر کشور به این پیشرفت‌های علمی جهانی دست پیدا کرده است.

اکنون عده‌ای می‌گویند این پیشرفت طبیعی است و در کل جهان بوده است و افتخاری ندارد. این سخن آن قدر مضحک است که انسان نمی‌داند دیگر به این افراد با چه منطقی سخن خود را بیان کند. جهل جماعت چیزی است که دشمن روی آن حساب باز کرده است وگرنه برخی چیزها مثل روز روشن است.

اولاً ما امروز ایران را تنها با آن روز ایران مقایسه نکرده‌ایم بلکه، جایگاه ایران در جهان را امروز با جایگاه ایران در جهان در زمان قبل از انقلاب مقایسه کرده‌ایم که مقایسه‌ای منصفانه است.

ثانیاً در نظر داشته باشیم همه این رشدها در شرایطی در کشور صورت گرفته است که ایران از سال 1357 یعنی سه چهار دهه پیش استارت دستیابی به این فناوری‌ها را زده است در حالی که مسیر دست یافتن به این‌ها خود بازه‌ای چند ده ساله است. مثلاً ایران ظرف مدت 30 سال در شرایط تحریم تکنولوژی و علم، خود به فناوری هسته‌ای دست پیدا کرد در حالی که سایر کشورهای جهان این گونه نبودند و چندین دهه زمان برد تا این فناوری را به دست آورند.

ثالثاً کشورهای جهان با بکارگیری متخصصین دنیا و با همکاری یکدیگر به این فناوری‌ها رسیدند و پیشرفت‌های خود را داشتند در حالی که ایران در شرایط تحریم‌های ظالمانه درآمدی، کالایی، علمی، تکنولوژیکی و غیره توانست به تنهایی به قله‌های این علوم و صنایع دست پیدا کند.

حال سؤال این جا است که اگر هنوز حکومت کشور در دست پهلوی بود، شاهد چنین پیشرفت‌هایی در کشور بودیم!؟ در حالی که این شاه حتی از ساخت جاده و حمام نیز در روستاها و شهرها برای مردم خود کوتاهی می‌کرد. کل جهان به سمت احداث زیرساخت‌های جدید مانند پل و مونوریل و مترو و غیره بودند ولی در ایران هنوز برای رفتن به روستاها باید با قاطر و اسب می‌رفتی و جاده‌ای در کار نبود.

مسئولانی که در تاریخ بحمدلله و به خواست خدا، خودشان احوالات خود را ثبت کرده‌اند و کتاب خاطرات خود را از مادر شاه گرفته تا مادر زنش و تا رفیق شفیقش حسین فردوست و از احمدعلی انصاری پسرخاله فرح و سایر درباریان گرفته تا سفرای کشورهای خارجی حاضر در ایران و از نویسندگان و جراید گرفته تا اسناد دولتی و حکومتی روزگارشان ثبت شده است، اغلب به پیروی از پادشاهشان اولویت‌شان رسیدگی به جیب خود و تأمین خود بوده است. این‌ها کجا و مدیریت جهادی و سازندگی برای کشور و رشد علم کجا!

آن چه به موفقیت دانشمندان ایرانی شتاب بخشید و به زمانشان برکت داد تا در بازه‌های کم به قله‌های علوم دنیا دست پیدا کنند، ایمانشان بود که تحت رهبری یک رهبر الهی، هوشیار و بیدار قرار داشت. همه دانشمندان و فعالانی که در علوم مختلف ایران را به خودکفایی رساندند جوانان مؤمنی بودند که تنها برخی از آن‌ها شناخته شده‌اند مانند حسن طهرانی مقدم، حسین شهریاری، مصطفی احمدی‌روشن، سعید کاظمی آشتیانی و غیره.

ایمانی که در دوران پهلوی هیچ اثری از آن در دستگاه حاکمیت دیده نمی‌شد و برعکس چیزی که دیده می‌شد بی‌ایمانی بود. الناس علی دین ملوکهم. شاهی که بی‌دین بود و در ظاهر شیعه بود ولی هیچ قید و بندی به دین نداشت و خودش و همسرش و اطرافیانش به انواع رذایل اخلاقی از جمله فساد جنسی آلوده بودند و این مسأله را مقابل چشم همگان داشتند بر این کشور حکومت می‌کرد.

او که علناً شراب‌خواری می‌کرد و در مجلس رقص با زنانی نامحرم و با همسران دیگر درباریان می‌رقصید و پول‌های نامشروع برداشت شده از بودجه این کشور و از جیب این ملت را صرف خوش‌گذرانی در کشورهای خارجی می‌کرد، کجا بویی از ایمان و غیره برده بود و چگونه این شاه بی‌ایمان می‌توانست قدرت ایمان را در کالبد جامعه جاری کند تا به رشدی برسد که امروز رسیده است!؟

انتهای خبر/

Go to TOP