آناهید باسقیان خادم کلیسا مریم مقدس خویگان : افتخار می کنم ایرانیم/آزادی کامل دارم/نصف نهج البلاغه را حفظم
فریدونشهر را همه به طبیعت زیبا به سرزمینی برف گیر به آب های روان و سرچشمه های پاک و زلال به کوه های استوار به آبشارهای بلند به مناظر بکر و دیدنی و به آسمانی آبی می شناسند .
هر چند فریدونشهر به داشتن مردمانی با اصالت و فرهنگ نیز معروف است و خیلی ها می دانند که در این منطقه اقوام مختلفی در کنار یکدیگر به خوبی در آرامش و دور از تعصب های قوم گرایانه زندگی می کنند ولی در این میان وجه دیگری نیز هست که کمتر مورد توجه قرار گرفته است که آن زندگی راحت وامیخته با فرهنگ منطقه و فرهنگ روستا نشینی اقلیتی است که دین و اعتقادهای آن با سایر اقوام ساکن در سطح شهرستان وجه اشتراکی ندارد ولی سالیان متوالیست در کنار این مردم به خوبی و به دور از تعصب های کورکورانه زندگی می کنند که این هم نشئت گرفته از همان فرهنگ و اصالت مردمان این منطقه است .
ارامنه سالیان متوالی است که در روستای خویگان علیا زندگی می کنند و هرچند در سالیان اخیر از جمعیت آن ها کاسته شده که آن نیز در تمام منطقه به دلیل مشکلات خاص خودش وجود دارد ولی همچنان با اعتقادات و رسوم خود و در چارچوب قانون نظام جمهوری اسلامی ایران طی طریق می کنند .
روستای خویگان علیا در فاصله 160کیلومتری غرب مرکز استان (شهر اصفهان ) و در فاصله 18 کیلومتری شمال غربی شهرستان فریدونشهر (شهر فریدونشهر) واقع است که بخشی از اقلیت ارامنه شهرستان که مسیحیان دارای مذهب گریگوری ارمنی هستند در این روستا زندگی می کنند.
با توجه به حمله تبلیغاتی غرب برای متهم کردن ایران به بی تفاوتی به اقلیت ها و زندگی سخت و محدود نشان دادن این اقلیت ها و نشان دادن آزادی کم مذهبی و سیاسی اجتماعی آن ها و باتوجه به وجود سه کلیسا در روستایی با جمعیت حدود 1700 نفر کنجکاو شدیم هم برای کمک به معرفی و شناساندن یکی از این کلیساها به عنوان مکانی تاریخی و هم بررسی وضعیت این اقلیت در منطقه سری به آن ها بزنیم و گفتگویی با یکی از فعال ترین اشخاص آن ها در منطقه انجام بدهیم .
از قبل برای مصاحبه و دیدن کلیسا هماهنگ کرده بودیم با نیم ساعت تاخیر به روستا خویگان رسیدیم چیزی که جلب توجه می کرد خانه های قدیمی و بزرگ روستا بود، پس از گذر از چند کوچه به محل کلیسا رسیدیم.
دیواره گلی و بلند کلیسا بیشتر از همه به چشم می زد بعد از زدن درب و امدن خانم اناهید و وارد شدن ، حیاط زیبای این کلیسا ارامش خاصی به ما داد و بیشتر از آن چهره ارام و صبور خانم اناهید و مهمان نوازی ایشان یخ برخورد اول را شکست و با راهنمایی ایشان وارد کلیسا شدیم و ایشان به توضیح رسمها و محل های کلیسا پرداختند و از آداب این دین برایمان گفتند .
کلیسا روی دوازده ستون چوبی بنا شده بود و قدمت آن برمی گشت به 1892 میلادی البته خانم اناهید میگفت قدمتش بیشتره و به 230 سال پیش برمیگرده ، سقف چوبی و بافت قدیمی کلیسا نظر هر بیننده ای رو جلب می کرد تمثیل حضرت مسیح و حضرت مریم (س) و اشیای قدیمی و نوشته هایی به زبان ارمنی در طاقچه های کلیسا نیز بخش جالب دیگری از کلیسا بودند.
خانم اناهید به آرامی و با لهجه خاص ارمنی ها در مورد هر کدام از اجزاء و وسایل داخل کلیسا توضیح میداد . نکته قابل توجه حساسیت وی به توضیحات و کامل کردن آن ها بود و اجازه ورود و سوال کردن را تا پایان صحبت هایش را نمی داد ماهم بی خیال سوال کردن شدیم و در انتظار پایان یافتن توضیحات ماندیم . بعد از آن به طرف حیاط کلیسا رفتیم تا در محل مناسبی گفتگوی خود را شروع کنیم .
در حیاط کلیسا که مملو از گل های با طراوت و شاداب بود روی صندلی های چوبی نشستیم وگفتگو با خانم اناهید باسقیان خویگانی 62 ساله که سه سالی می شود مسئول و خادم سه کلیسای روستای خویگان شده را شروع کردیم . ایشان فعالیت های فرهنگی و اجتماعی زیادی داشته و جزو افرادی است که همیشه به آینده امیدوارند و مثبت اندیشی را یاد گرفته و همیشه و در همه حال شاکر خداوندند
او به جای دیدن کمبودها و نقص ها ، خوبی ها را میبیند و برای حل مشکلات همت والایی دارد بطوریکه بعد از آمدن به روستای خویگان توانسته با کوشش فراوان کلیسای مریم مقدس را مرمت کند و علاوه براینکه آنجا را از ویران شدن نجات داده کلیسا را تبدیل به مکانی مناسب جهت بازدید و نیز زیارت برای مسیحیان کرده است . درزیر متن مصاحبه با ایشان را می خوانید .
برای شروع خودتون رو معرفی کنید
آناهید باسقیان خویگانی هستم البته من را به اسم های آناهیتا ، آنا ، آنو هم صدا می کنند
چند سال اینجایید میشه کمی از گذشتتون بگید؟
سه ساله . من قبلا تهران بودم و مادرم چون معلم بوده به این روستا برای تدریس می ان و با پدرم که کشاورز خوبی بوده ازدواج می کنه و ابتدا به اصفهان میرن و بعد از مدتی برمی گردن خویگان و بعد به تهران میرن و من انجا به دنیا میام ودوباره به خویگان میان و بازم به اصفهان برمیگردن و من تا 14 سالگی اونجا درس خوندم و بعد به تهران میریم تا سه سال پیش هم همراه برادرم به خویگان برمیگردیم.
البته همیشه به اینجا سر میزدیم من تا کلاس هفتم درس خوندم و درس هام خوب نبود به خاطر برادر کوچکم که باید نگه داریش میکردم.ولی چون مادرم فرهنگی بوده و برادر خواهرم تحصیلات داشتن دور از اجتماع نبودم و کتاب زیاد خوندم و خیاطی هم کردم .
به زندگی خود هم افتخار می کنم و با توجه به مشکلات زیادی که داشتم ولی احساس خوشبختی می کنم .
شکر خدا دشواری های قبلی زندگی من را ساخته ومن را برای زندگی در روستا اماده کرده .
یه کم از اینجا بگید که چند ساله اینجا ترمیم شده و کمک دولت چقدر بوده و… ؟
سه سال پیش ترمیم شده اینجا تنها ماکن تاریخی شهرسانه و از تمام دنیا برای دیدن اینجا میان و با کمک های مردمی و دولت ترمیم شد
حدود 4 میلیون تومن بابت ترمیم اینجا از استاندار اقای ذاکرگرفتیم که بعد از اتمام کار و ارسال فاکتورها و امضا گرفتن های زیاد پرداخت شد همچنین میراث فرهنگی اصفهان سقف اینجا رو مرمت وترمیم کرد ولی بازم خراب شده و باید درستش کنیم .
اینجا دیدم که توریست ها برای اقامت میان آیا منبع درامدی از این موضوع دارید؟
غیر از ارامنه هیچ کس نمیتونه اینجا بمونه و چون خانه خداست نرخ نداره و هرکس دوست داره هرچقدر میخواد به کلیسا کمک می کنه اینجا هتل یا کاروانسرا نیست ولی هزینه های نگه داری زیاده مثلا رادیاتور نداریم . درسته که هزینه برق و اب و گاز نداریم چون دولت تصویب کرده از مکان های مذهبی هزینه ای دریافت نشه ولی با این وجود هزینه های جاری اینجا کم نیست.
چند سوال مذهبی سیاسی و بی مقدمه : شنیدم بعضی ارمنی های روستا در بعضی مراسم مثل عاشورا به خاطر احترام به امام حسین شرکت میکنن و حتی کمک مالی میدن شما در مراسم مذهبی مسلمانان شرکت می کنید ؟
نه به هیچ عنوان من احترام میزارم ولی شرکت نمی کنم البته من زیاد مذهبی نیستم من نهج البلاغه رو نصف حفظ هستم و هر جا سخنی از حضرت علی می بینم یادداشت می کنم .
علاقه شما به حضرت علی (ع) اعتقاد دینیست یا صرفا به عنوان یک فرد بزرگ و تاثیر گذار ایشان رو دوست دارید؟
نمیدانم فقط حس خوبی نسبت به ایشان دارم من اسلام را دوست دارم و قبولش دارم چون قران کریم را قبول دارم به عنوان یک کتاب مقدس و وقتی یک قوم از آن پیروی میکند من هم باید به آن احترام بزارم به نظر من هرکس دین خودش را بشناسه و کتاب مقدسش رو بشناسه وایمان یه خدا داشته باشه هیچ وقت سمت دین دیگه ای نمیره مگر با جبر و زور.
اگه کسی به سمت شما بیاد و بخواد دینش رو عوض کنه ؟
قبولش نمی کنیم و آیین ما این کار رو نمیپذیره .همین!
خانم شما برای دینتون تبلیغ هم کردید اینجا بخواید کسی رو به سمت دین خودتون بیارید؟
نه نداریم چون به همه ادیان احترام می زاریم و به نظر من کار درستی نیست چرا باید اینکار رو بکنیم
رابطه مسئولین شهرستان با شما باتوجه به اینکه شما ارمنی هستید چگونه بوده ؟
عالی بوده از استاندار و کارکنانشان بسیار بسیار تشکر می کنم از امور مالی شرکت زایند اب که کمکمون کردند تشکر می کنم که برخورد خوبی با ما داشته اند همچنین از مسئولین شهرستان از فرماندار تا مسئولین مربوطه خیلی ممنونیم. از نماینده مجلس هم بسیار تشکر می کنم که میشه حامی ما بوده اند و امیدوارم سری به ما بزنن چون قول دادن.
دوست دارم بدونم که آیا مذهب و آیین شما عاملی برای برخورد سرد و یا کارشکنانه مسئولین بوده یا نه؟
اصلا شاید هم به خاطر این موضوع بیشتر به ما رسیدن همان اندازه که به مساجد اهمیت میدن به ما هم اهمیت میدن هرچند مقایسه این دو اشتباهه چون مسجد و کلیسا هر دو متعلق به ملت و دولت ایرانندو نیزاز نظر قانون جمهوری اسلامی هیچ تبعیضی بین این دو نیست .
ایران ؟ نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی و ازادی از دید شما ؟
من یک ایرانی خالصم و افتخار می کنم ایران کشور منه و جمهوری اسلامی قانون کشور من است و من اون ازادی کامل رو به عنوان یک اقلیت مذهبی دارم و هیچ محدودیتی ندارم و حتی این روسری و روپوش من را اذیت نمی کنه و خیلی راحتم چون ادم درونش باید ازاد باشه و حق شناس باشه ازادی ظاهری مهم نیست.
همه چی که عالیه پس انتقاد؟ پس این حرف و حدیث ها که میگن چیه ؟ فشار روی اقلیت ها ؟ برخورد و کم توجهی و رفتار بد مسلمانان و از این حرفا ؟
نه درست نیست البته نماینده ما از رییس جمهور اقای روحانی خواسته که از اقلیت ها در امور مهم کشور نیز استفاده بشه و رهبر ما هم باتاکید بر سال اقتصادی و سیاسی خواستن که با کم کردن خرج های اضافی و سیاست خوب مشکلات رو حل کنیم و اجازه ندهیم سوئ تفاهم ها بهانه ای از سوی دشمنان علیه ما درست کنه . ما راه خودمان رو میریم و ایران ما وقت پاسخ دادن به این حرف ها رو نداره و خود به خود همه چیز درست میشه .
آیا اقوام دیگر هم مانند مسئولین با شما برخورد می کنن یا رابطه آن ها طور دیگه ایست اونا با شما چطورند؟
برخورد عالی وخوب بوده ما با تمام اقوام اینجا محبت خاصی داریم و همدیگر رو دوست داریم و هیچ مشکلی باهم نداریم البته به علت نادانی و جهل در دانش گاهی اختلاف هایی هست ولی زیاد مهم نیستن. مردم روستا ما رو دوست دارن ماهم.
ممنون که با صراحت جواب میدید دوست دارم بدونم اینجا چند خانوار ارمنی زندگی می کنن؟
6 خانوار که دوازده نفر میشن البته فرزندان این خانواده ها به شهر مهاجرت کرده اند و گه گاه به اینجا سر میزنند.
مشکلاتی هست که بخواید به گوش مسئولین برسه چه مشکلات شما و چه مشکلات روستا؟
شکر خدا همه داناتر شدن و می دونن چطوری مشکلات خود را به گوش مسئولین برسونن و باتوجه به اینکه کشور ما درشرایط خاصی است اومدن و اجرای طرح ها و تخصیص بودجه دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره هرچند قانون تخصیص بودجه برای روستاها باید تغییر کنه چون اینجا منطقه سردسیریست و تا بودجه به دست ما می رسه هوای سرد نمیزاره کاری بکنیم .البته تشکر باید کنم از فرمانداری و ادارات مربوطه به علت حل یکی از بزرگترین مشکلات روستا یعنی آب آن که به علت بالا بودن نیترات کمی مردم روستا رو اذیت کرد ولی با یاری مسئولین این مشکل رفع شد.
هدفتون چیه و به چی فکر می کنید در آینده به چی میخواید برسید؟
به خاطر روح پدر و مادرم و همه خویگانی ها وظیفه خود میدونستم به اینجا بیام و اینجا رو درست کنم. البته مقابل ادم های بزرگ ما هیچیم . خیلی کار داریم قبلا فکر می کردن مسیحیان که از اینجا رفتن کلیسا هم باید خراب بشه برای همین ساختمان اینجا ده سال پیش خراب شد و می خوام که اینجا رو هر روز درست تر کنم و قسمت کتابخانه و محل بالا رفتن به سمت ناقوس ها را ترمیم کنیم خیلی کار داریم اگه خدا عمر بده که میده باید اینجا رو درست کنم.
حرف آخر ؟
آرزوی موفقیت ، سلامتی وصلح برای شما صلح برای همه کشورها و صلح جهانی و ارزو میکنم روح شهدای ما شاد باشه اگه آن ها نبودند معلوم نبود چه بلایی سر ما می اومد .