چاپ خبــر
اسرار سقوط 5

ماجرای جذاب ترس ساواک از«غُنوید» قمی!/ نیروهای گارد پهلوی روزهای آخر وحشیانه حمله می‌کردند

رژیم پهلوی چنان در حق ملت ظلم کرده بود که مردم مشتاقانه وارد مبارزات می‌شدند، خود من زمانی که فقط 16 سال داشتم قرار شد اعلامیه‌ای را به‌جایی برسانم تا چاپ و تکثیر شود اما مجبور بودم از میان نیروهای رژیم عبور کنم اعلامیه را در آستین پیراهنم جاسازی کردم و بدون ترس و با توکل به خدا به‌راحتی از مقابل آن‌ها عبور کردم

به اذعان همه بزرگان قم کانون و مرکز مبارزات انقلابی بود و به قول امام خمینی (ره) قم مرکز صدور شهامت و شجاعت است، مرکز مبارزات علیه رژیم طاغوت در قم هم خیابان‌های اطراف حرم حضرت معصومه(س) ازجمله خیابان چهار مردان بود که به علت نقش فعال این خیابان  در پیروزی انقلاب آن را به خیابان انقلاب نام‌گذاری کردند.

کسبه خیابان چهار مردان خود از مبارزان علیه رژیم طاغوت بودند و  خاطرات فراوانی نیز در این زمینه‌دارند.

مهدی صادقی برادر شهیدان محمد و علی صادقی ازجمله مبارزان انقلابی است  که مغازه شیرینی فروشی در خیابان چهار مردان دارد که پدر ایشان در زمان مبارزات انقلابی در این مغازه مشغول فعالیت بودند، گفتگوی خواندی با این مبارز انقلابی داشتیم.

ثامن: خودتان را معرفی کنید.

صادقی: مهدی صادقی متولد سال 1337چندین نسل است که در خیابان چهار مردان مغازه شیرینی فروشی داریم، و بزرگ‌شده همین خیابان هستم.

ثامن: از سابقه مبارزاتی خودتان بگویید.

صادقی: دوران نوجوانی ما همزمان شد با تحولات انقلاب ، فعالیت‌های ما از هیئت‌های مذهبی و مساجد شروع شد در این دوران دوستان مخصوصاً بچه‌های محله چهار مردان خیلی با همبستگی داشتند، بیشتر فعالیت ما این بود که نامه‌ها و بیانیه‌های حضرت امام خمینی(ره) را تکثیر کرده و پخش می‌کردیم.

بچه‌های محله چهار مردان بسیار پیگیر دریافت اعلامیه‌های حضرت امام بودند تا به‌موقع به دست مردم برسد، حتی به روستاهای اطراف شهرمی رفتیم تا آن‌ها هم از آخرین اعلامیه‌ها امام خمینی مطلع شوند.

ثامن: همرزمان مبارز شما چه کسانی بودند؟

صادقی:شهید علی ورزنده، شهید ابوالفضل بذرکار، حاج علی صادق خانی، آقای مرتضی روحانی، حاج تقی جعفری و بسیاری از دوستان دیگر که برخی‌ها در دفاع مقدس شهید شدند.

ثامن: با توجه به قساوت نیروهای ساواک و بی‌رحمی نسبت به معترضان رژیم ،نمی‌ترسیدید؟

صادقی: هرگز، زیرا اطمینان قلبی داشتیم که راهی که می‌رویم چیزی جز حق و حقیقت نیست،  رژیم  پهلوی چنان در حق ملت ظلم کرده بود که مردم مشتاقانه وارد مبارزات می‌شدند، خود من زمانی که فقط 16 سال داشتم قرار شد اعلامیه‌ای را به‌جایی برسانم تا چاپ و تکثیر شود اما مجبور بودم از میان نیروهای رژیم عبور کنم اعلامیه را در آستین پیراهنم جاسازی کردم و بدون ترس و با توکل به خدا به‌راحتی از مقابل آن‌ها عبور کردم.

ثامن: خانواده شما موافق مبارزات شما بودند؟

صادقی : بله من و دو برادر شهیدم در این مبارزات شرکت می‌کردیم، خانواده ما مقلد امام خمینی بودند و زمانی که ما به سن تکلیف رسیدن با اندیشه‌های امام خمینی مخصوصاً اندیشه‌های سیاسی ایشان آشنا شدیم.

پدرم یک مغازه در تهران  داشت، زمانی که بردن نام امام خمینی جرم محسوب می‌شد ایشان عکس بزرگی از امام خمینی نصب‌کرده بودند که بارها تهدید شدند  و بعد از 15خرداد 42 اخطار گرفتند مأمورین به پدرم  گفتند اگر عکس را برندارید برخورد دیگری با شما می‌کنیم ایشان عکس را از دیوار برداشتند اما روی میز گذاشتند.

ثامن: رابطه مردم و کسبه چهار مردان با روحانیون حوزه علمیه چگونه بود؟

صادقی: مردم و کسبه با روحانیت اصیل رابطه خوبی داشتند البته آن زمان هم روحانیون درباری وجود داشتند اما مردم بصیر قم باراهنمایی‌های امام خمینی، روحانیت اصیل و آن‌هایی که پیرو ولایت بودند را تشخیص داده بودند و از آن‌ها پیروی می‌کردند، کسبه فعال  چهار مردان ازجمله سید عبدالله برقعی بودند که بسیار فعال بودن و درنهایت شهید شدند.

ثامن: چرا چهار مردان کانون فعالیت انقلابی شد؟

صادقی: همبستگی خاصی بین مردم این محله بود، تا جایی که وقتی بچه‌های مبارز از دیگر محله‌های قممی امداد وسیله پذیرایی برایشان فراهم بود، شاید این نکته کمتر گفته‌شده باشد اما نباید نقش زنان و مادران قمی در انقلاب فراموش شود، زنان قمی چادربه‌سر کرده و ساعت‌ها پشت درب خانه‌ها می‌نشستند تا اگر تظاهرات منجر به درگیری شد فوراً درب منازل را باز کنند و مبارزان وارد شوند و درب را می‌بستند تا جوانان  از طریق پشت‌بام منازل فرار کنند.

ثامن:سابقه دستگیری داشتید؟

صادقی: نه من همیشه فرار می‌کردم، البته نیروهای رژیم چندین بار من را تعقیب کردندمثلا سر کوچه محله سیدان قم  وقتی یکی از مأمورین گارد شاهنشاهی من را تعقیب کرد یک ماشین پارک شده بود به دلیل بافت خیابان چهار مردان اگر یک ماشین در کوچه پار می‌شد دیگر عابر پیاده نمی‌توانست عبور کند  یک‌پایم روی زمین و یک‌پایم روی کاپوت بود من چنان از روی ماشین پارک شده پریدم که مأمور درجایش میخ‌کوب شد و نتوانست من را دستگیر کند.

ثامن:روزهای بهمن 57 چه فعالیت‌هایی داشتید؟

صادقی: شب و روز فعال بودیم، البته بیشتر اتفاقات در قم قبل از12 بهمن 57 رخ‌داده بود، بچه‌ها کلانتری‌ها و مناطق حساس را به دست گرفتند قم زودتر از شهرهای دیگر تثبیت شد.

ثامن: چرا رژیم طاغوت نسبت به قم حساسیت داشت درحالی‌که بیشتر پادگان‌ها در پایتخت و استان‌های دیگر بود؟

صادقی: می‌توان گفت مرکز هسته‌ای در آن زمان قم بود ابتدا به خاطر این‌که قبل امام خمینی در قم بودند و شاه هم از نفوذ روحانیت در میان مردم آگاه بود، سطح آگاهی مردم قم بسیار بالاتر بود استارت انقلاب اسلامی از قم زده‌شده بود پس طبیعی بود رژیم طاغوت به قم حساس باشد.

ثامن: هنوز به کارهایی که انجام دادید اعتقاددارید؟

صادقی: البته!همه‌کاره‌ای ما برای رضای خدا بود و هرگز پشیمان نمی‌شوم ،مبارزه ما مادی نبود بعد از پایان انقلاب هیچ چشمداشتی نداشتیم و به کار خودمان مشغول شدیم، مبارزان واقعی انقلاب بادل کارکردند حالا شاید عده‌ای پست و مقام گرفتند و عده‌ای و کارهای خلاف کردند  فساد کردند نباید جوانان این‌ها را پای انقلاب بگذارند.

 انقلاب گنجینه عظیم بود همان‌ها که 8سال با دست‌خالی در مقابل دنیای تادندان‌مسلح ای سادگی کردند فارغ‌التحصیل  مکتب انقلاب  اسلامی بودند، جنگ را بچه‌های انقلاب اداره کردند.

ثامن: بعد از انقلاب چه فعالیت‌هایی انجام دادید؟

صادقی: بااینکه افراد و گروه‌های لیبرال مانند بازرگان می‌گفتند ما نیاز به نیرو و تجهیزات نظامی نداریم و به خاطر همین تفکراتشان لطمه‌های زیادی به این کشور وارد کردند اما ما می‌دانستیم این انقلاب دشمن دارد ما به سربازی نرفته بودیم به همین خاطر با دوستان خود که 15 نفر بودیم نزد یکی از نیروهای ارتش آموزش نظامی دیدیم و زمانی که کومله و دمکرات در کردستان آشوب به پا کردند در منطقه حضور داشتیم و زمانی که عراق به ایران حمله کرد آماده بودیم.

ثامن: مبارزات شما چگونه بود؟

صادقی: امام فرموده بودن مبارزات مسلحانه نداشته باشیم و عمده فعالیت ما راهپیمایی و شعار بود الآن هم با شعار مرگ بر اسرائیل و مرگ بر آمریکا پیروز می‌شویم.

ثامن: وظیفه امروز مردم قم برای حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی چیست؟

صادقی: جوانان باید از تجربیات قدیمی‌ترها درس بگیرند البته قدیمی‌ها باید تجربیات خود را در اختیار جوانان و نسل جدید قرار دهند، قم هنوز هم ثابت کرده در دفاع از ارزش‌ها و پیروی از ولایت پیش‌قدم است، جوانان قمی باید رشت و زیبا را از هم تشخیص دهند و همه‌چیز را به‌پای انقلاب نگذارند.

ثامن : اگر خاطره خاصی از مبارزات به یاد دارید برایمان بگویید.

صادقی: در روزهای نزدیکی پیروزی انقلاب نیروهای شاهنشاهی به‌صورت وحشیانه به مردم و تظاهرکنندگان حمله می‌کردند، ما هم برای دفاع از خود نارنجک‌های دستی درست می‌کردیم که نامش را سه‌راهی گذاشته بودیم، و به‌طرف گاردی‌ها پرتاب می‌کردیم، دریکی از درگیری‌ها این سه‌راهی‌ها به دستمان نرسید و نیروهای گارد در حال نزدیک شدن بودند، غنوید در خانه همه قمی‌ها پیدا می‌شود(با خنده)یکی از دوستانم این غنوید را با یکپارچه بسته‌بندی کرد و به سمت  ماشین‌های گارد پرتاب کرد آن‌ها هم از بس بزدل و ترسو بودند گمان کردند سه‌راهی پرتاب‌شده است از ترس پراکنده شدند و فرار کردند.

علی صادقی فرزند آقای صادقی که پدرش نام عموی شهیدش را برای او انتخاب کرده است در همان مغازه شیرینی فروشی خیابان انقلاب  مشغول کارشده است بیان می‌کند: من هم باافتخار راه پدران خود را ادامه خواهم داد زیرا این راه حقیقت است.

منبع: پایگاه خبری ثامن

Go to TOP