چاپ خبــر
به مناسبت ایام رحلت حضرت ام البنین (س)؛

شعری جانسوز در رثای مادر علمدار کربلا

شعری از شاعر توانمند کشورمان در رثای حضرت ام البنین علیها سلام تقدیم می شود.

به گزارش سایت تحلیلی خبری پونه‌زار به نقل از جام نیوز، در سالروز رحلت حضرت ام البنین سلام الله علیها شعری از شاعر توانمند کشورمان در رثای این حضرت تقدیم می‌شود:

بدون ماه قدم می زنم سحر ها را
گرفته اند از این آسمان قمرها را

چقدر خاک سرش ریخته است معلوم است
رسانده است به خانم کسی خبرها را

نگاه کن سر پیری چه بی عصا مانده
گرفته اند از این پیر زن، پسر ها را

چه مشکل است که از چهار تا پسرهایش
بیاورند برایش فقط سپرها را

نشسته است سر راه، روضه می خواند
که در بیاورد آه …آه رهگذرها را

ندیده است اگر چه ولی خبر دارد
سر عمود عوض کرده شکل سرها را

کنار آب دوتا دست بر روی یک دست
رسانده است به ما خانم این خبرها را

بشیر آمد و گفتی که از حسین بگو
ز عون دم زد و گفتی که از حسین بگو

ستاره بودی و یکدفعه آفتاب شدی
برای خانه مولا که انتخاب شدی

به خانه ولی الله اعظم آمدی و
دلیل عزت قوم بنی کلاب شدی

به جای اینکه شَوی مُدعیه همسری اش
کنیز حلقه به گوش ابوتراب شدی

تنور خانه حیدر دوباره گرم شد و
برای چرخش دستار انتخاب شدی

چهار تا پسر آوردی برای علی
که جای فاطمه ام البنین شدی

دلت همیشه چنین شوهری دعا میکرد
تو مثل حضرت صدیقه مستجاب شدی

اگر چه ضرب غلافی به بازویت نگرفت
میان کوچه به دیوار زانویت نگرفت

تو را به قصد جسارت کسی اسیر نکرد
به چادر عربیه تو خار گیر نکرد

تو را که فرق علی دیده ای و خون حسن
به غیر کرب و بلا هیچ چیز پیر نکرد

به احترام همان تکه بوریا دیگر
زمین خانه تو نیت حصیر نکرد

از آن زمان که شنیدی خزان گلها را
هوای کوی تو باغ دلپذیر نکرد

چه خوب شد که نبودی کربلا بینی
که دست دشمن نامرد رحم بر صغیر نکرد

به نعل تازه گرفتند تا بدنها را
به ضرب دست و لگد میزدند زن ها را

(لطیفیان)

Go to TOP