زندگی فقط کنکور و المپیاد و درس نیست
به گزارش سایت تحلیلی خبری پونه زار به نقل از کاشان اول، این جوان کاشانی به رتبه تک رقمی در کنکور ریاضی فیزیک امید داشته ولی به دلیل دلدرد و حال نامساعد در صبح جلسه کنکور، مقداری از آمادگی اش کم شده است. با این حال هنوز پیش بینی رتبه بین ۱۰ تا ۱۵ ریاضی را دارد و میخواهد برق شریف بخواند.
میگوید اگر فقط به درس و مدرک نگاه کنی، مطمئناً به مشکل برمیخوری و وقتی متوجه میشوی که دیگر دیر شده است. از لحن صحبتش برمیآید که چندان ذوقزده نیست و وقتی در بعضی جزئیات ریز میشویم، جواب میدهد: «کنکور و المپیاد همه چیز نیست و حتی اگر در همه رشتهها هم اول بشوی -که البته امکان قانونیاش نیست- چه فایده دارد؟ تا کی میتوانی زندگی کنی؟ درس خواندن برای چه؟ فقط میخواهی بروی دانشگاه و مدرک بگیری و شغل داشته باشی؟ همین؟ چرا؟ هدفت چیست؟
در مورد کنکور زبان که میپرسیم، با خنده میگوید خیلی عادی و با آرامش سرجلسه رفتم و ۷۰ تست زبان را در ۲۰ دقیقه زدم که فقط یک اشتباه داشتم و میخواستم از جلسه بیرون بیایم. اما پدرم توصیه کرده بود سر جلسه بمانم!
گفتگوی کاشان اول با پویا همدانیان، قبل از اعلام نتایج عمومی کنکور و در همان روزی است که سازمان سنجش نفرات برتر هر رشته را معلوم میکند. سؤالاتی را از او میپرسیم که تقریبا همانها را از نفر اول کنکور ریاضی سال ۱۳۹۲ هم پرسیده بودیم. یک کاشانی دیگر به نام محمد استادمحمدی.
اما پویا همدانیان جوابهای مفصلتری دارد و بیشتر اهل تحلیل و البته خوشبیان است!
– کاشان اول: به نظرت کنکور چقدر میتواند استعداد واقعی دانشآموز را بسنجد؟
شکی نیست که کنکور اشکال دارد. ولی نزدیکترین و راحتترین راه موجود برای سنجش همین است. به نظرم تأثیر دادن معدل اشتباه است. حتی همین ۲۵درصدی که الان اثر میدهند. چون شرایط برگزاری عادلانه امتحانات فراهم نیست. پیشنهاد من کنکور دو مرحله ای است. کنکور سراسری در یک چنین سطح برگزاری قابل اعتمادتر است.
– کاشان اول:چطور شد که زبانت خوب شد؟!
(میخندد) شروعش از کنجکاوی خودم بود. از بچگی وقتی بازی کامپیوتری میکردم، کنجکاو بودم که انگلیسیهایش را بفهمم. پدرم برایم توضیح میداد و با راهنمایی والدینم از ۸ سالگی تا ۱۲ سالگی کلاس زبان میرفتم.
– کاشان اول:شغل و تحصیلات پدر و مادرت چیست؟
هر دو عضو هیئت علمی دانشگاه کاشان و استاد شیمی فیزیک هستند.
– کاشان اول:پیش بینی این رتبه را میکردی؟
میدانستم قرار است رتبه خوبی بیاورم. گرچه هفتهای نیم ساعت بیشتر برای زبان وقت نمیگذاشتم و فقط با راهنمایی معلمم آقای ارشدی، آماده میشدم.
– کاشان اول:اگر میتوانستی به گذشته برگردی، تغییری در برنامههایت میدادی؟
بله! کمتر فشرده برنامهریزی میکردم! برنامهریزی برای هر قسمت کوچک باعث شد بار استرسم زیاد شود.
– کاشان اول:چند ساعت درس میخواندی؟
روزهایی که مدرسه میرفتم، ۶ ساعت و بقیه روزها۱۰ تا۱۱:۳۰ ساعت
– کاشان اول:تفاوت خودت با بقیه را در چه چیزی میدانی؟
کنجکاوی! مهم نیست چه کاری باشد. از بنایی و گلکاری گرفته تا محاسبات کوانتومی و برنامهریزی ژنتیک را جدی و کنجکاوانه انجام میدهم! کنجکاوی حتی بیشتر از هوش و پشتکار باعث میشود جلو بروم.
– کاشان اول: وجه اشتراک نفرات برتر کنکور؟
پشتکار. اینکه وسط راه خسته نمیشوند و نمیبُرند. تا آخر مسیر را میروند و ول نمیکنند.
– کاشان اول: به نظرت نخبه کیست؟
هرکسی میتواند نخبه باشد. در هر شغل و رشته و جایگاهی میشود نخبه بود. فلانی در والیبال، یکی در ارتباط اجتماعی و … . به نظرم ۹۵درصد آدم ها نخبهاند. هر آدمی باید کاری را که در آن استعداد و علاقه دارد پیدا کند. همه چیز درس و المپیاد و کنکور نیست. نخبه هم کسی نیست که اشتباه ندارد. بلکه کسی است که تا به جواب نرسد، ول نمیکند.
– کاشان اول: ارتباطت با معلمها چطور بود؟
من به خاطر اینکه تابستان پارسال در دوره المپیاد کشوری بودم، حدود ۳ ماه دیرتر برای کنکور شروع کردم. دربعضی درسها امید نداشتم که بتوانم خودم را برسانم؛ مخصوصاً در عربی. اما آقای دکتر صحیحی کاری کرد که بتوانم عربی کنکور را ۱۰۰درصد بزنم! بقیه معلمها هم هرکدام خیلی کمک کردند و با ما خوب کار کردند. از همه معلمان دبیرستان تیزهوشان کاشان؛ آقایان چاکری، حسن زاده، ارشدی، صانعی، شریف، نگهدار، نخودکار، بامداد، نوروزی، کریمشاهی، عبدلی و… و از مدیر و کادر مدرسه تشکر میکنم. آقای ذاکری مدیر مدرسه همیشه میپرسید پویا چه خبر؟ چه کار میکنی؟ چه کاری میتوانم برایت انجام دهم؟ چه امکاناتی لازم داری؟
– کاشان اول: چه کسانی بیشتر از همه در این موفقیت تو سهیم بودند؟
در درجه اول پدر و مادرم. اگر نبودند، خیلی چیزها را از دست میدادم. آنها شرایط خوبی برای من فراهم کردند و در درجه بعد، مشاوری به نام آقای حلی.
– کاشان اول: تفریحت چی بود؟
بازی کامپیوتری! در حد یک ربع یا نیم ساعت! البته الان روزی ۳، ۴ ساعت بازی می کنم.
– کاشان اول: رفیق صمیمی داری؟
بله! پارسا دلاوری. از سوم راهنمایی با هم دوست صمیمی هستیم.
– کاشان اول: نقش پارسا در زندگی و موفقیتهایت چی بوده؟
من در دورانی با او آشنا شدم که یک اصفهانی بودم بین ۲۳ نفر کاشانی در کلاس. کاشانیها هم که خیلی از اصفهانیها خوششان نمیآید! ولی پارسا خیلی در شخصیت من تأثیر گذاشت و باعث شد عاقل بشوم! پارسا ذهن من را از حالت یک بعدی بودن خارج کرد. الان هم خودش جزو امیدهای رتبه ۲ رقمی است. امیدوارم دانشگاه هم باهم باشیم.
– کاشان اول: به نظرت نقش تنهایی در زندگی آدمها چیست؟
همیشه وقتش هست که آدم تنها باشد. تنهایی نیاز است. تنهایی لازم است برای اینکه شخصیت انسان درست شکل بگیرد.
– کاشان اول: بزرگترین راهنمای زندگیت؟
مادرم. هرجا احساس میکردم نمیتوانم جلوی خودم را ببینم و تصمیمی بگیرم و در هر مسئله کمکم میکرد. سعی نمیکرد من را لوس بار بیاورد. هیچ موقع نمیگفت: «دیگه بسه و تا همین حد هم کافیه.»
– کاشان اول: در موقعیتهای دشوار زندگیت چه حال و فکری داشتی؟
در قدم اول به خدا میگفتم «خد! نمی دونم چه خبره! کمکم کن!» بعدش عزمم را جزم میکردم و تحلیل میکردم که مشکل از کجاست و برنامهریزی میکردم تا حل بشود.
– کاشان اول: کلاس کنکور هم میرفتی؟
هیچ کلاس کنکوری نمیرفتم. فقط کتاب و مدرسه.
– کاشان اول: اگر از یک دانشگاه اروپایی یا آمریکایی دعوتنامه داشته باشی برای تحصیل در خارج، قبول میکنی؟
در مقطع لیسانس بعید میدانم. به احتمال خیلی زیاد قبول نمیکنم. همه چیز بستگی به آینده دارد. رشته من الکترونیک است که در ایران زمینه تحقیق و توسعهاش فراهم نیست. ولی به هر حال من ایرانیام و به پدر و مادر و کشور و فرهنگم تعلق دارم.
– کاشان اول: تصویری که از دانشگاه در ذهن داری چیست؟
دیدگاهی که نسبت به دانشگاه دارم، جایی است که میتوانم ایدههایم را بسازم.
– کاشان اول: چه ایدههایی؟ از چند موردش اسم میآوری؟
پروژههایی مثل موتور استرلینگ که ایده دوستم پارسا دلاوری بود و در راهنمایی و دبیرستان شرایط ساختش فراهم نشد و یک سری چیپستهای الکترونیکی و هاورکرافت و هاورگلایدر و…
– کاشان اول: به نظرت خوشبختی در چیست؟
لذت بردن و استفاده از وقت و لحظهای که در آن هستی. مهم نیست کجا هستی و چه هرکاری انجام میدهی.
– کاشان اول: به ازدواج دانشجویی فکر کردهای؟
بله! راستش پدر و مادر خودم هم ازدواج دانشجویی کردهاند. ازدواج دانشجویی گرچه مشغلههای آدم را زیاد میکند، ولی آیندهات ترسیم میشود. گرچه باید در شرایطش قرار بگیرم.
– کاشان اول: موفقیتت را به چه کسی تقدیم میکنی؟
به پدر و مادرم. شاید کلیشهای و تکراری باشد. ولی آب خوردن هم تکراری است. چه اندازه آب در زندگی انسان نقش دارد؟
– کاشان اول: گفتی که درس خواندن همه چیز نیست و در زندگی آدم باید هدف داشته باشد. هدف خودت چیست؟
کمک به جامعه و زندگی کردن با خوشبختی با استفاده از فرصتهایی که به من داده شده است.
اگر مسلمان هستیم باید قبول کنیم که خدمت به مردم مهم است. و بالاتر از آن هم مسائل اعتقادی است. الان خیلیها هستند که باورهای ضعیفی دارند. خیلیها هم باورهایشان قوی است. فکر کنید خدا وجود نداشت. خیلی وقتها به این فکر میکنم و تنم میلرزد. هیچ چیز وجود نداشت. هدف خلقت چه بوده؟ چرا آمدهام؟ چرا باید بروم؟ آیا میتوانم کار مفیدی انجام بدهم؟ من به اینسؤال ها فکر می کردم و فکر میکنم.
– کاشان اول: به عنوان حرف آخر صحبتی داری؟
زندگی مثل یک تابع سینوسی، پایین و بالا دارد. به ازای هر قله، قعری وجود دارد. هر وقت بالا میروی، نباید مغرور شوی و خودت را گم کنی؛ چون سقوط میکنی و پایین میآیی. هر وقت هم که اوضاع خوبی نبود نباید ناامید بشوی چون در اوج سیاهیها، روشنایی پدید میآید.