برنامه 90 بخشی و ابزاری از یک پروژه بزرگ سیاسی مشکوک
درباره برنامه 90 و کارگزار سیاسیاش
نامهای به دکتر سرافراز
جناب آقای دکتر محمد سرافراز ریاست محترم سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
سلام علیکم
این نوشته و آنچه در ادامه میآید یک دغدغه و نگرانی ویژه برادران و همکاران شما در روزنامه «وطن امروز» نسبت به یکی از برنامههای سازمان تحت مدیریت جنابعالی است.
خداوند متعال شاهد است طرح این نگرانی تنها و تنها نشأت گرفته از تکلیف انقلابی و دلسوزی برای نظام اسلامی است و غیر از این هیچ ذائقه سیاسی یا منفعت حزبی در نگارش این نوشته دخیل نیست. آنچه در ادامه میآید خدای ناکرده قصد فشار به جنابعالی ندارد بلکه امید به «اصلاح» دارد و قطعا «صلاح» را به ریاست سازمان میسپارد.
جناب آقای سرافراز!
پیشتر در یک مورد– طرح ادعاهای رسانههای معاند درباره وقوع سونامی سرطان در برنامه فوتبالی 90!- نسبت به برخی رفتارهای خارج از قاعده و سیاسی این برنامه که به صورت مشخص تهیهکننده- مجری این برنامه مرتکب میشود، دغدغههایی را با جنابعالی به اشتراک گذاشتیم اما ارتکاب پیاپی رفتارهای نامربوط مجری برنامه فوتبالی 90 بویژه برنامه هفته گذشته و نیز اقدام محیرالعقول وی در گفتوگو با آقای جواد ظریف به بهانه ایجاد اداره دیپلماسی ورزشی باعث شد توجه شما را به نکاتی ویژه در قبال این برنامه جلب کنیم.
براساس آمارهای رسمی و غیررسمی میزان حضور مقامات دولتی در رادیو و تلویزیون در شبکههای استانی و سراسری بسیار چشمگیر و قابل توجه بوده است. در این میان تیم مذاکرهکننده هستهای به دلیل ماموریت خاص در حوزه مذاکرات هستهای قاعدتا سهم ویژهای در برنامههای رادیو و تلویزیون داشته و دارند و صدالبته این حضور لازم بوده و قاعدتا باید تداوم نیز داشته باشد، چرا که چه در قالب اطلاعرسانی و چه در چارچوب شفافسازی و هم در حوزه پاسخگویی مسؤولان مذاکرهکننده باید در رسانه ملی حضور یابند.
در این میان اما اقدام تهیهکننده و مجری برنامه 90 برای باز کردن پای آقای جواد ظریف به این برنامه فوتبالی قابل تامل بوده و به دلایل زیر پذیرفتنی نیست.
1- براساس آنچه تاکنون منتشر شده، بهانه برنامه 90 برای نشان دادن آقای ظریف به مخاطبان خاص این برنامه، موضوع دیپلماسی ورزشی و احتمال راهاندازی یک اداره برای این منظور در وزارت امور خارجه است. اگر اینگونه باشد اساسا ماجرا چه ارتباطی به برنامه 90 دارد؟ حضور آقای ظریف در برنامه 90 هیچ توجیهی ندارد حتی اگر موضوع مربوط به «دیپلماسی ورزش» باشد باز هم ارتباطی به این برنامه ندارد، چرا که «دیپلماسی ورزش» میتواند مقوله مطرح میان وزارتخانههای ورزش و جوانان و وزارت امور خارجه باشد. نمایندگان این وزارتخانهها میتوانند در رسانه ملی نیز درباره این مقوله به بحث بنشینند و اطلاعرسانی کنند.
برنامه 90 درباره فوتبال داخلی است که بخش کوچکی از مقوله وسیع «دیپلماسی ورزش» را دربرمیگیرد. چه کسی به مجری برنامه 90 اختیار و نمایندگی جامعه ورزش ایران را داده تا «دیپلماسی ورزش» را از وزیر امور خارجه پیگیری کند؟ حقیقتا با چه معجون عقلانی این 2 گزاره به یکدیگر چسبانده شده است؟
2- پیگیری ذائقه یک جریان سیاسی در قالب مسائل مختلف ورزشی، فرهنگی و اجتماعی در برنامه فوتبالی90 واقعیت تاسفبرانگیزی است که پیش از این با باز کردن بایگانی عملکرد مجری این برنامه و دادن آدرسها انجام میشد اما خوشبختانه مجری برنامه 90 فضا را به گونهای دیده است که اخیرا در برنامه «گلخانه» از شبکه سوم سیما به این ماجرا اعتراف و به پیگیری این ذائقه سیاسی در برنامه 90 اذعان کرد. او صراحتا گفت: در زمانی که کسی از دولت قبل انتقاد نمیکرد ما در برنامه 90 از عملکرد دولت انتقاد میکردیم.
و این یک اعتراف رسمی به همه آنچه پیش از این درباره پیگیری مواضع یک جریان سیاسی در برنامه 90 مطرح میشد، بوده است.
این اعتراف زمانی قابل تامل و البته رمزگشایی میشود که عملکرد این برنامه و عملکرد مجری آن در گزارشات ورزشی در قبال عملکرد دولت فعلی در حوزه ورزش، خاصه فوتبال داخلی بررسی شود. این نوشته قصد دفاع از عملکرد دولت سابق در حوزه ورزش و نقد عملکرد دولت فعلی در این حوزه را ندارد بلکه هدف اثبات این اعتراف سیاسی مجری برنامه 90 در مقایسه رفتار او درباره 2 دولت است. به عنوان مثال در دولت گذشته همزمان با سفرهای استانی هیات دولت، برنامه 90 بخش ثابتی با عنوان بررسی مشکلات ورزشگاههای استانی را به صورت مستمر پخش میکرد و به عنوان نمونه وضعیت دستشوییهای این ورزشگاهها را نشان میداد اما با تغییر دولت گویا مشکل دستشوییهای ورزشگاههای استانی مرتفع شد و دیگر خبری از طرح این انتقادات به سبک و سیاق سیاه قبل نیست!
رفتار برنامه 90 در قبال عملکرد ایران در مسابقات آسیایی 2010 و 2014 نیز یک تبعیض و رفتار دوگانه را نمایان میکند.
بزرگنمایی مشکلات و سوءمدیریت ورزشی در دولت سابق و کوچکنمایی و تخفیف سوءمدیریت ورزشی در دولت فعلی نیز واقعیت غیرقابل انکار دیگری درباره سیاسیکاری این برنامه است. در کنار این نمونههای کوچک و کلی، رغبت و میل بیش از اندازه مجری 90 به کنایه زدن به دولت قبل در برنامه 90 و در گزارشات ورزشی دیگر و در نقطه مقابل آن، تعریف و تمجیدهای خارج از قاعده از رئیسجمهور و وزیر امور خارجه دولت فعلی بویژه در جریان مسابقات جامجهانی 2014 فوتبال نیز یک شاهد واضح برای اثبات سیاسیکاریهای مجری برنامه 90 است. البته تمایل مجری برنامه 90 برای اذعان به تقابل خود با دولت سابق و بلافاصله گفتوگو با وزیر امور خارجه دولت فعلی به بهانهای غیرقابل قبول، خود گویای اصل ماجراست!
جناب آقای دکتر سرافراز!
همانگونه که مقام معظم رهبری بارها بر آن تاکید فرمودهاند، جریان انقلابی و جوانان حزباللهی کسانی هستند که در مواقع خطر در مقابل دشمن، خطرات و فتنهها در دفاع از مردم و نظام سینه سپر میکنند؛ با این حال ما این موضوع را پذیرفتهایم که رادیو و تلویزیون رسانهای ملی است و نه متعلق به یک جریان سیاسی. اما اینکه آنتن زنده برنامههایی که سازمان سالها برای پرمخاطبکردن آنها زحمت کشیده به صورت برنامهریزی شده به سود برنامههای «انتخاباتی» یک کلونی سیاسی مورد سوءاستفاده قرار گیرد؛ نهتنها برای ما قابل قبول نیست بلکه آن را نوعی «کلاهبرداری» تلقی میکنیم.
جناب آقای دکتر سرافراز!
اما شاید برای شما این سوال مطرح شود که چرا تا این اندازه نسبت به عملکرد یک برنامه تلویزیونی حساسیت وجود دارد. بگذارید ماجرا را به صورت کامل شفاف نکنیم اما میتوان گوشههایی از پرده را بالا زد.
الف – در فتنه88 اگرچه فتنهگران به بهانه تقلب و تقابل با رئیسجمهور سابق فتنه را کلید زدند اما اهداف اصلی آنها به سرعت نمایان و مشخص شد آنها کجا را نشانه گرفتهاند. این تجربه به ما آموخته است کسانی که اسناد شیطنتها و همراهی آنان با فتنه 88 نزد ما موجود است، میکوشند عملکرد خود را در پوشش تقابل با دولت سابق توجیه و فازهای بعدی آن را مشروع کنند!
ب– ما معتقدیم و برای آن دلایل و نشانههای محکمی داریم که ذائقه سیاسیای که در برنامه 90 تبلیغ میشود در مختصات تقابل با دولت سابق و حمایت از دولت فعلی نمیگنجد.
به عنوان چند مثال کوچک؛ آیا ترویج دوگانهسازی میان آقایان اصغر فرهادی و مسعود دهنمکی در برنامه فوتبالی 90 و حمایت بیپروا از آقای فرهادی و تخریب آقای مسعود دهنمکی در این برنامه، پیگیری توطئه ناجوانمردانه علیه جهان پهلوان حسین رضازاده و متهم کردن وی به آلوده کردن «وزنهبرداران» در برنامه «فوتبالی» 90، تبریک سالروز تولد یک کارگردان لیبرال و مسالهدار سینما در برنامه فوتبالی 90، تبلیغ یک سریال نمایش خانگی – که شائبههایی درباره تحریف تاریخ و مبرا کردن لیبرالهای جبهه ملی در آن مطرح شده است– در برنامه فوتبالی 90 و دنبال کردن دروغ «سونامی سرطان» و منشا آلودگی هوای تهران که یک اقدام مشکوک برای ناامنی روانی جامعه بوده در برنامه فوتبالی 90 را میتوان در قالب توجیهات ساختگی سیاسی و در قالب تقابل با دولت سابق پذیرفت؟!
ج– و اما نکته بسیار مهم و اساسی، اینکه متاسفانه برنامه فوتبالی 90 بخشی و ابزاری از یک پروژه بزرگ سیاسی مشکوک است. به عنوان مثال و درباره همین ماجرای گفتوگو با آقای جواد ظریف این نکته باید در نظر گرفته شود که همزمان با آغاز به کار دولت یازدهم، یک جریان سیاسی مسالهدار، بدون توجه به کارکرد وزیر امور خارجه، از همان ابتدای شروع به کار دولت تلاش کرده است جامهای فراتر از وزارت امور خارجه به قامت آقای ظریف بدوزد!
با شبیهسازیهای عجیب میان آقای ظریف و عناصر کلیدی جریان لیبرال همچون مرحوم مصدق و مرحوم بازرگان در رسانههای این جریان سیاسی، دم پروژه سیاسی- انتخاباتی این جریان بیرون آمد. دلیل این اقدام و اهداف آن کاملا مشخص است.
ما معتقدیم با توجه به جنس رفتارهای سیاسی صورت گرفته در برنامه فوتبالی 90، گفتوگوی اخیر با آقای جواد ظریف، در تداوم همین پروژه قابل تعریف است و اساسا حضور آقای ظریف در برنامه فوتبالی 90 در قالب توضیحات وزیر امور خارجه درباره «دیپلماسی ورزش» در رسانه ملی نمیگنجد!
ما معتقدیم توجه این جریان سیاسی به برنامه پرمخاطب 90، برای پرکردن خلأ نبود ابزار رابطه با بخشی از توده است و معتقدیم این جریان با معرفی چهرههای خاص سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در برنامه 90، به دنبال تربیت سیاسی دلخواه میلیونها فوتبالدوستی است که به دلیل رانتهای داده شده به برنامه 90 هر هفته پای این برنامه مینشینند.
جناب آقای دکتر سرافراز!
اگر حمایتها از برنامه 90 با این استدلال صورت میگیرد که این برنامه برای چند ساعت از نشستن بخشی از مردم پای برنامه ماهوارهای جلوگیری میکند، ما معتقدیم باید نسبت به این استدلال به صورت عالمانه تدقیق کرد.
این استدلال درباره برنامههایی مانند «خندوانه» که یک برنامه اجتماعی «پاک» و آموزنده است، صادق است، چراکه خندوانه به ترویج اخلاقیات و صفات انسانی و به طور کلی تربیت صحیح فردی و اجتماعی پرداخته است. آیا این ویژگیها درباره برنامه 90 صادق است؟! آیا برنامه 90 در حوزه اخلاقیات و هنجارهای فرهنگی، به وضعیت فوتبال ایران و بهبود فضای استادیومها و مناسبات میان فعالان این عرصه کمک کرده است؟! و بهطور کلی آیا برنامه 90 همانند خندوانه، «آورده»ای داشته است؟! و یا برعکس با ترویج دیدگاههای یک جریان سیاسی به ترویج «بیاعتمادی» در بخشی از جامعه کمک کرده است؟
قطعا برادر بزرگوار جناب آقای سرافزار که مواضع و مرزبندی مشخص با جریان سیاسی مزبور دارند و در ابتدای انتصاب به عنوان ریاست سازمان صداوسیما این مرزبندی را اعلام کردهاند، دیدگاههای این جریان سیاسی و آسیبهای آن برای جامعه و نظام اسلامی را بخوبی میدانند و بدون تردید از مناسبات این جریان با ماهوارههای ضدانقلاب نیز باخبرند! بنابراین قضاوت عالمانهای نسبت به این موضوع یعنی نسبت اهمیت و اولویت میزان مخاطب برنامه 90 و درجه حمایتها از این برنامه خواهند داشت.
البته نکات دیگری مانند اثرات منفی و هزینهساز رفتار مجری برنامه 90 بر سایر برنامههای رسانهملی و خدای ناکرده تثبیت بدعتهای این برنامه در برنامههای صداوسیما وجود دارد که جای آن در این مقال نیست.
در پایان بازهم بر این نکته تأکید میکنیم که این نوشته در راستای ادای تکلیف همکاران رسانهای شما در روزنامه «وطن امروز» است و خدای ناکرده کمترین ذائقه سیاسی یا خصومت شخصی در آن دخیل نیست.
برای جنابعالی و سایر مدیران توانمند و خدمتگزار رسانه ملی آرزوی موفقیت و سربلندی داریم.
والسلام
برادران شما در روزنامه «وطن امروز»
البته دکتر ظریف مرد بزرگ ایران چه با مصاحبه وچه بدون مصاحبه از دیدگاه مردمان اگاه دوست داشتنی ومورد قبول هستند .زنده باد دکتر ظریف
عادل فردئسی پور یکی از صادق ترین و در عین حال عادل ترین مجریان کشور است . انتقاد های بجای وی مورد قبول اکثر منتقدان و مردم عامه بوده و مطلب فوق ناشی از حسادت و یا در جهت حذف قدرت قابل تحسین این برنامه می باشد.
این سایت رو کردین تریبون بازپخش وطن امروز؟ وطن امروزیها بجای خجالت از عملکرد بی شرمانه دولت قبل در غارت ملت اکنون به جای پاسخگویی مدعی شده اند؟! همه را نفوذی و دشمن و بازی کننده در خط دشمن فرض کردن فقط به این دلیل است که مثل وطن امروز نمی اندیشند. متاسفانه صدا و سیما هم فریب وطن امروز را میخورد و منافع بلندمدت نظام را نمیبیند و به اسم مبارزه با فتنه خود فتنه انگیزی میکند.
باسلام من کاری به عقاید شما ندارم ولی وجدان خود راقاضی کنید وبگوئید که آیاغارتگران دولت قبلی ازغارتگران دولت فعلی کمتریا بیشترند.وبعد به آن دنیای خود فکرکنید این ها همه رفتنی است پس مامفتی دین ودنیای خود رانفروشیم.