وقت خود را تلف نکنید، همه می دانند اثرات گرانی بنزین چیست
میدان هفت تیر از هفت صبح تا هفت شب در تمام هفت روز هفته شلوغ، پررفت و آمد و پرهیاهوست. هفت ماه قبل در یکی از کوچه های این میدان دفترساده ای میزبان اسحاق جهانگیری معاون اول کنونی رئیس جمهور بود.
در تمامی روزهای هفته او از صفحات خبری روزنامه ها تا وبسایت های تحلیلی را مطالعه می کرد. آخرین اطلاعات اقتصادی نیز از طریق فعالان بخش خصوصی و مدیران دولتی به او می رسید. تقریبا تمامی مدیران اقتصادی دولت یازدهم مانند او طی هشت سال گذشته در معرض آخرین اطلاعات و گزارش های اقتصاد ایران بوده اند. همگی هم در دهه پنجم، ششم و حتی هفتم عمر خود بیش از دهه سوم زندگیشان که در سال های پس از انقلاب به مقام وزارت و معاونت رسیدند، آموخته اند. آنقدرها به دانسته های ذهنی و زندگیشان اضافه شده که گاهی با واسطه و در بسیاری موارد بی واسطه صفحات فیس بوک برای خود راه اندازی می کنند تا برخلاف روال اداری همیشگی نظام مدیریتی ایران خود را کنار مردم قرار دهند هرچند که کامنت های فیس بوکی آنها را از جایگاه کناری به نقطه مقابل مردم تغییر جهت می دهد.
برهمین اساس بی پیرایه ترین مکانی که ایرانی ها برای اظهارنظرهای صادقانه، عصبانی و خشم آلود یافته اند، صفحات فیس بوک، تویتر مسولان دولتی در دنیایی مجازی است. محلی که معاون اول رئیس جمهور یا وزیرامور خارجه در اندازه شهروندی عادی ظاهر می شوند که امکان انتقادهای تند و خالی کردن خشم برسرشان وجود دارد.
در همین فضازی مجازی برای اولین بار موضوع حدف یارانه های نقدی و اثرات افزایش قیمت بنزین مورد نظرسنجی عمومی قرار گرفت. نظرسنجی که نشان می داد، عمده کاربران اینترنتی مخالف رشد قیمت ها به شمار می آیند. بررسی کامنت های آنها نیز نشان می دهد همین گروه گاهی قصد تعلیم رفتار به مدیران دارند و گاهی به نقد آنها می پردازند ولی شاید هر دو گروه بی اطلاع از اتفاقاتی باشند که در فضای واقعی اقتصاد ایران رخ می دهد.
«همه تصمیم گیران می دانند وضعیت اقتصادی کشور چه زمانی خوب و چه زمانی بد است. همه هم می دانند که چه سیاست هایی می تواند وضعیت را بهبود بخشد و چه سیاست هایی می تواند وضع را بدتر کند. اینکه بخواهید به تصمیم گیری بگوید، شما اثرات رکود تورمی را نمی دانید، اقدامی بی خاصیت است. با این حال وقتی می بینید در مرز بین مکزیک و امریکا دو نوع زندگی متفاوت جاری است، معنایش این است که آن وضع اسفناک مکزیک به نفع عده ای است و وضع زندگی بهبود یافته امریکا هم به نفع عده ای دیگر.» توصیه کلیدی عجم اوغلو نوبلیست ترک بیش از آنکه به سیاست گذاران باشد به کاربران صفحات مجازی است که وقت خود را برای انتقاد از مدیران اقتصادی کشورها تلف می کنند. کاربرانی که تصور می کنند مخاطبان آنها از کف اطلاعات اقتصادی آگاهی ندارند یا اینکه در قید اصلاح روندهای اقتصادی نیستند. گفته های اقتصاددان ترک به کسب نوبل برای او و تعیین تکلیف برای عده ای دیگر منجر شده است، نظریه ای که نشان می دهد نیاز به ثبت کامنت های بیشمار در صفحه فیس بوک معاون اول رئیس جمهور و نمایش خشم پای خبرهایی مربوط به رشد قیمت حامل های انرژی نیست.
همه مدیران اقتصادی ایران به منابع تحلیلی دسته اول در مورد عواقب افزایش قیمت بنزین دسترسی دارند. روند انتشار خبرها نشان می دهد که اساسا آنها خرده اطلاعات در مورد عواقب گرانی بنزین را به رسانه ها و مردم می دهند. در چنین شرایطی اندرز و هشدار دادن به آنها در مورد عواقب اجرای فاز دوم طرح هدفمندی یارانه ها قدری بی اساس به نظر می رسد. اقتصاددان ترک تکلیف را روشن کرده است، اگر تصمیم اقتصادی اتخاذ می شود، حساب منافع و زیانهاست. مضراتی که گاهی برای فرد، دسته، گروه، کشور و حتی آینده تعیین می شود. کاربران اینترنتی و مردم گلایه مند نیز می توانند به همان توصیه محسن رنانی رجوع کنند:« زمان برای اجرای فاز دوم طرح هدفمندی مناسب نیست.»
اگر همچنان به این نظریه شک دارید به گفته های منکیو نویلیست امریکایی رجوع کنید:« هیچ اقتصاددان و مدیری در اعلام نظر اقتصادی بی طرف نیست. هر کسی از مدیران و تصمیم گیران که حرفی می زنند در پس ذهنشان به منافع گروهی توجه بیشتری دارند. مثلا توجه کنید به مجادلات برسرتعیین دستمزد در امریکا. اقتصاددانی که مشاور سه کارخانه است می گوید دستمزدها کمتر شود و اقتصاددانی که برای اتحادیه های کارگری تحقیق می کند می گوید دستمزدها زیاد شود. بیطرفی فعلا حرف بی اساسی است.» همه می دانند عواقب اجرای فاز اول و دوم طرح هدفمندی یارانه ها چه بوده و چه هست. تنها جایگاه قضاوت متفاوت است. حتی کسانی که اجرای قانون را نهایی می کنند اگر از آنسوی میز به این سوی میز تغییر مکان دهند شاید بازهم نظراتی متفاوت ارائه کنند.