سکوت «CQC» انگلستان در برابر جنایتها و شکنجههای یک دختر
«جرمی کورالسکی» 28 ساله راز ترسناک آسایشگاه خانوادگیشان که مخصوص نگهداری از دیوانگان بود، را فاش کرد.
«سیوبان کورالسکی» 30 ساله به دلیل شکنجه روحی روانی و جسمی بیماران دیوانه و همچنین ترساندن آنها در آسایشگاه خانوادگیشان به نام «روند استون» در شمال یورکشیر، انگلستان دستگیر و مجرم شناخته شد.
آقای «جرمی کورالسکی» برادر متهم «سیوبان کورالسکی» می گوید: من اکنون همه چیزخود را از دست داده ام .اما بالاخره کسی باید همه چیز را افشا می کرد تا از بیماران ضعیف و پیری که خواهرم آنها را شکنجه میداد. حمایت می شد.
آقای«کورالسکی» چند سال کوتاه بعد از اینکه او و خواهرش به همراه پدر و مادرشان «مارگارت و ریموند» در سال 2004 به این خانه آمده بودند و آن را به آسایشگاه تبدیل کردند ، متوجه تغییر رفتار خواهرش و اعمال عجیب او شد. آقای «کورالسکی»در آسایشگاه خانوادگیشان به عنوان آشپز و خواهرش «سیوبان» به عنوان مدیر فعالیت داشتند.
این آسایشگاه به 120 بیماری که دچار دیوانگی حاد هستنند، پناه داده و قول داده بود که بهترین خدمات تخصصی و درمانی و مراقبتی را برای آنها فراهم کند اما در نهایت بیماران ساکن این آسایشگاه دستخوش مجموعه ای از بدرفتاری ها و شکنجه های وحشتناک جسمی و روحی توسط «سیوبان کورالسکی» دختر خانواده شده بوند.
همسر آقای «جرمی کورالسکی» ، «جنیفر پرایس» نیز از سال 2012 در این آسایشگاه شروع به کار کرده بود و پس از آن شاهد اتفاقات ناخوشایندی در آسایشگاه دیوانگان بود.
«آقای کورالسکی» در دادگاه ادعاکرد که خواهرش «سیوبان» به آزار و اذیت وحشیانه بیماران متهم است . او و همسرش خانم «رایس» قصد نداشتند اقدامی انجام بدهند چرا که به گفته آقای « کورالسکی» به عنوان خواهرش و عمه 5 فرزندش امیدوار بودند «سیوبان» اعمال وحشیانه اش را با بیماران متوقف کند، در صورتی که او روز به روز بدتر می شد.
اقدامات وحشیانه متهم «سیوبان کورالسکی» از ماه جولای سال 2012 شدت گرفت. زمانی که یکی از بیماران دیوانه ساکن آسایشگاه به نام «کنت پینکنی» 88 ساله مادر 67 ساله او را به نام «مارگارت کورالسکی» شلاق زده بود و «سیوبان» تصمیم گرفته بود تا از از آن مرد دیوانه و بیمار انتقام بگیرد.
خانم ” پرایس” همسر آقای “جرمی کورالسکی” به دادگاه گفت : ” سیوبان ” به دور پیرمرد بیمارو دیوانه می رقصید و او را شلاق میزد و سپس پیر مرد را به بر روی زمین انداخت و با پاشنه کفش ضربات مهلکی به بدن بیمار روانی که مثل بچهها گریه میکرد و اشک میریخت وارد ساخت.
وی افزود: “سیوبان” پس از این اعمال وقیحانه، پیرمرد را با آتش سیگار سوزاند و موهایش را با انبر کند تا به شدت عذاب بکشد.
آقای کورالسکی ” در ادامه گفت : در این حین پیرمرد دیوانه و بیمار فریاد می زد و دخترش را می خواست .او اغلب زمانی که بسیار ناراحت می شد نام دخترش را فریاد می زد و تلاش می کرد تا از روی زمین بلند شود اما خواهرم ” سیوبان ” او را به سمت زمین هل دادو پاهایش را گاز گرفت.
” آقای کورالسکی ” و همسرش خانم ” پرایس” نامه ای بی نام و نشان برای کمیته کیفی آسایشگاه های روانی(CQC) نوشتند و از آنها کمک خواستند. نگهبان کمیته نامه آنها را پس داد و خاطرنشان کرد شما باید اطلاعات بیشتری بدهید در این صورت نامه شما پیگیری نخواهد شد و به این ترتیب بازهم کسی نبود تا جلوی رفتار وحشیانه این دختر جوان را با بیماران روانی بگیرد. با سکوت CQC پرایس متوجه شد که بی قانونی در جای جای این شهر حکمفرمانی میکند.
این زوج مطمئن نبودند چه کاری را باید انجام دهند . بعد از دیدن رفتار”سیوبان” با بیماران دیوانه که بدتر و بدتر می شد. آنها سپس به پسر یکی از بیماران آسایشگاه توصیه کردند که پدرش را از این آسایشگاه ببرد و بعد نامه ای را که برای کمیته فرستاده بودند به آن پسر نشان دادند که “سیوبان” چه بلاهایی به سر بیماران روانی میاورد.
در همان شبی که این زوج با پسر یکی از بیماران صحبت کرده بودند ، پلیس به درب خانه آقای ” کورالسکی ” و همسرش آمد و ماجرا را از آنهاپرسو جو کرد.روز بعد پلیس به آسایشگاه آمد و خواهر و مادر آقای” کورالسکی” را دستگیر و درب آسایشگاه را پلمپ کرد.
آقای ” کورالسکی” می گوید : مادرو پدر پیرم به دلیل اینکه ماجرا را افشا کرده بودم ، مرا با دشنامهای بسیار بد خطاب کردند و گفتند: دیگر نمی خواهند با من ارتباطی داشته باشند و این خیلی برای من درد آور بود. تنها نگرانی آنها آسایشگاه بود که برای همیشه بسته خواهد ماند، نه برای خواهرم که متهم شده بود.
در طول محاکمه 7 روزه متهم اصلی ” سیوبان ” و مادرش ،دادگاه همچنین گزارش داد که چطور ” سیوبان ” یکی دیگر از بیماران را به نام ” الیزابت هال ” 59 ساله مجبور می کرد تا پس مانده های چایی را به زور بخورد که در آن فضله حیوانات ریخته بود و با چیزهای نجس آلوده ساخته بود.
خانم ” پرایس” همسر آقای ” کورالسکی” در دادگاه بیان کرد : من دیدم که ” سیوبان ” مخلوطی از باقی مانده نوشیدنی ها و پس مانده های چایی را آماده می کند و به زور در دهان خانم ” هال” که از بیماری ” سندروم داون حاد ” و مشکلات ذهنی و دیوانگی رنج می برد، می کند .خانم ” هال” گریه می کرد و فریاد می زد که نمی خواهد این مخلوط تهوع آور و سبز رنگ را بخورد اما ” سیوبان” دستش را برروی دهان او گذاشت و به او گفت ” خفه شو ” اگر نخوری شب باید کنار موشها بخوابی. سپس ” سیوبان ” کمربند شلوار او را گرفت و او را روی زمین کشید .”سیوبان ” اغلب این کار را با خانم ” هال ” می کرد و او را محکم روی زمین می کشید .سپس” هال” فریاد زد و نمیخواست تا ” سیوبان ” او را با کمربندش بکشد.بنابراین ” سیوبان ” خانم ” هال ” را برروی زمین انداخت و با پاهای خود و کشیدن موهای آن زن ، او را به طور وحشیانه ای به اتاقش پرت کرد و مورد ضرب و شتم قرار دادو همچنین بارها دیدم که ” سیوبان ” برای ساکت کردن خانم ” هال” در دهانش دستمال مصرف شده، می گذاشت.
همچنین دادگاه گزارش می کند که “سیوبان” با بیماران دیگری نبز که دچار بیماری جنون هستند. رفتارهایی وحشتناک مشابه رفتارش با خانم “هال” انجام می داد. و انها را به طرز وحشیانه ای شکنجه می کرد، مثلا عدهای را وادار میکرد روی صندلی داغ بنشینند و یا عدهای عریان میساخت و با ریختن اب یخ بر روی آنان و گریه آنان لذت میبرد.
مادر متهم “سیوبان کورالسکی ” و آقای “جرمی کورالسکی “، ” مارگارت کورالسکی ” از این اتهامات مبرا شد اما دادگاه دخترش ” سیوبان” هنوز ادامه دارد. خانم ” مارگارت کورالسکی” 67 ساله و همسرش ” ریموند کورالسکی” بعد از این جریانات دیگر با پسرشان که راز آنها را افشا و موجب بسته شدن آسایشگاه شده بود، صحبت نکردند و رابطه خود را با او و همسرو فرزندانش قطع کردند.
آقای ” جرمی کورالسکی” می گوید: مادر و پدرم من و 5 نوه شان را ازدست داده اند اما به نظر نمی رسد که برای آنها اهمیتی داشته باشد.آنها رابطه خود را با ما قطع کردند.من هیچ راه دیگری نداشتم و باید به نحوی به این شکنجه های وحشیانه خواهرم در اسایشگاه پایان می دادم . امیدوارم حالا تمام بیماران در امنیت باشند و با وقار تمام و آنطور که شایسته شان است با آنها برخورد شود.
گفتنی است، تا کنون دستگاه قضا نیز در رابطه با این دختر جناتیکار حکم قطعی نداده و جلسه محاکمهای را تعیین نکرده است که این موضوع باعث خشم خانوادههای بیماران شگنجه شده و سایر کسانی که از این خبر مطلع بودند، شده است و وکلا معتدقند که اگر بازهم فساد قضات مانع حکمی قطعی نشود، “سیوبان” باید مابقی عمرش را در پشت میلههای زندان بگذراند.
این گونه افراد بزرگ شده دستان کثیف استعمار هستند ونشان میدهند که جقدر شکنجه و آزار دیگران برایشا ن لذت بخش است . پس نباید تعجب نمود از سیستمی که تماما درآن کشت وکشتار و رعب و وحشت حاکم است . و سخنی چند با دستگاه قضا این کشور ،این گونه برخوردها نشاندهنده ی سیستمی فاسد و حاکم بر انگلیس است زیرا اگر واقعا به دنبال عدالت بودند بایستی با حکم ابد به اعمال ناشایست این دختر و تمام کسانیکه این گونه اعمال را انجام میدهندپایان دهند .زیرا فقط در این یک آسایشگاه این اعمال انجام نمیشود .بلکه نشاندهنده ی فراگیر بودن آن درجامعه سراپا وحشت است . ونیز این را نشان میدهد که مفهوم خانواده چقدر در این جوامع بی ارزش است . و تمام آن نشات از بی بندو باری خانواده ها در جوامع است .و رفتار پسر نشاندهنده ی این است که افرادی بابه خطر انداختن ، جان و زندگی خودشان باعث بشوند که مردمی دیگر راحت زندگی کنند . و به نظر من او نباید ناامید باشد بلکه به فضل خدا امیدوار و زندگی اش ازنظر اقتصادی به امید خداگشایش می یابد و باز تمام آنهایی که اورا طرد نموده اند به او محتاج میشوند.