چاپ خبــر
شهيد غلامرضا رفيعی:

مثل كسانی نباشيم كه تا مال و ثروت و وسايل خوردن و خوابيدن دارند اسلامی هستند

وی قبل از انقلاب در مجالس مذهبی و تظاهرات حضور پیدا می‌کرد و با شروع جنگ بعد از دیدن آموزش‌های نظامی در سپاه، عازم کردستان شد. در دفعه‌ی دوم حضورش در جبهه بعد از مجروحیت در دارخوین حین انتقال به تهران به همراه شهيدان فلّاحی، فكوری، نامجو، كلاهدوز و جهان‌آرا بر اثر سانحه‌ی هوایی به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

شهيد غلامرضا رفيعی فرزند بختیار در سال 1339 در خانواده‌ای مذهبی و از قشر متوسط در فريدونشهر ديده به جهان گشود و تحصيلات ابتدايی تا دبيرستان را در زادگاهش فريدونشهر سپری کرد.

این شهید والامقام قبل از انقلاب همواره در تظاهرات و مجالس مذهبی شركت می‌نمود و بعد از پيروزی انقلاب اسلامی ايران و تشكيل سپاه پاسداران به عضويت این نهاد مقدس در‌آمد و پس از گذراندن دوره‌های آموزشی، عازم کردستان شد. وی در كردستان به مبارزه با دشمنان داخلی و منافقان كوردل پرداخت و پس از 4 ماه مجاهدت به فريدونشهر بازگشت.

او مجدداً عازم جبهه‌های نبرد حق عليه باطل گردید و به منطقه‌ی دارخوين در آبادان رفته و همان جا مجروح شد و به دلیل شدّت جراحات برای درمان با هواپيما در تاريخ 1360/7/7 به همراه جمعی از فرماندهان سپاه و ارتش هم‌چون شهيدان فلّاحی، فكوری، نامجو، كلاهدوز و جهان‌آرا به تهران اعزام گردید که این پرواز در حوالی كهريزك تهران دچار سانحه‌ی هوايی شده و موجب سقوط هواپیما گردید.

در این حادثه دويست نفر از مجروحين، 5 فرمانده‌ی مذكور و شهيد غلامرضا رفيعی به درجه‌ی اعلای شهادت نائل گردیدند.

 

فرازهایی از وصیت نامه

اكنون كه وصيت نامه‌ی مرا باز كرده‌ايد و می‌خوانيد می‌دانم چشمانتان اشكبار است چون ذاتاً در نهاد هر خانواده‌ای موجود است كه وقتی فرد از خانواده‌اش شهيد و يا به مرگ عادی و طبيعی از دنيا برود در لحظه‌ی اوّل غمگين می‌شوند سپس با صبر خداوندی استقامت می‌كنند. چند جمله‌ی ساده‌ را يادداشت می‌كنم و شما را قسم می‌دهم كه با همين چند جمله‌ی ساده مرا ياد كنيد زيرا اين برداشت كلی من است كه شهادت شربتی است كه هركس توان نوشيدن آن را ندارد كه بنوشد مگر اين كه خود را از تمام قيد و بند ظاهری اعم از مال و جان  خود گذشته و در راه حق عليه باطل فدا كند. بله اين راه، راه سعادت و راه پيروزی است. از خدای ربّ العالمين طلب كردم تا زمانی كه لياقت شهيد شدن را ندارم شهيد نشوم و زمانی كه فيض آن را دريافتم مرا شهيد كند و اين را می‌دانم كه آخرين لحظه خوشيم در اين دنيا همان لحظاتيست كه چشمانم بسته می‌شود و ديگر اين كه خوشحالم كه جانم را نثار اسلام و مكتب محمّد-صلّی الله عليه و آله و سلّم- و علی-عليه السّلام- می‌كنم و افتخار می‌كنم كه ايدئولوژیم اسلام است. اسلامی كه به من درسی داد كه توانستم به راه واقعی اسلام بيايم كه پا به سپاه پاسداران نهادم و از وجود درونی سپاه استفاده كنم و بهتر به مكتبم آشنا شوم تا آن جا كه خونم نثار اين مكتب كنم.

اينك چند جمله‌ای با خانواده‌ام: سلام بر پدر و مادرم و درود بر شما پدر و مادری كه چنين فرزندی را تربيت كرديد و به جبهه فرستاديد خداوند إن شاء الله به شما سلامتی و صبر عنايت بفرمايد. مادر جان، پدرجان و برادرها و خواهرهای عزيزم اگر قسمت شد و ديگر من برنگشتم به خانه و به فيض شهادت رسيدم شما را قسم م‍‌‍ی‌دهم به خدا كه ناراحت نباشيد و گريه نكنيد چون هر چه شما ناراحت باشيد ضدّانقلابی‌ها خوشحال می‌شوند و ديگر اين كه هر چه گريه كنيد، من در عذابم. من از شما می‌خواهم كه راهم را ادامه دهيد و اسلحه‌ام را بر زمين نگذاريد. چون همه‌ی ما می‌دانيم كه همه‌ی افراد بشر يك روزی به دنيا می‌آيند و يك روزی هم از دنيا می‌روند پس چه بهتر كه اين راه را انتخاب كنيم تا مثل كسانی نباشيم كه تا مال و ثروت و وسايل خوردن و خوابيدن دارند اسلامی هستند و وقتی يك ناراحتی برايش پيش آمد از اسلام سرپيچی می‌كند و می‌گويد كه اين هم انقلاب نشد.

بدانيد ای مسلمانان جهان -به خصوص مردم ايران- كه در اسلام جنگ و ستيز و ناراحتی دارد. اسلام هميشه در حال جنگ با كفار است و اين انقلاب ما هم كه با رهبری امام امّت، اين بت شكن زمان، نايب امام زمان-عجل الله تعالی فرجه الشّريف-، خمينی بت شكن انجام گرفت و اين اسلام مرده را زنده كرد خسارت‌ها و ناراحتی‌های زيادی را به بار آورد. امّا كسانی كه ايمان آن‌ها قوی بود از همان اوّلِ انقلابْ بودند و حالا هم هستند امّا كسانی هم بودند كه اوّلْ انقلابی بودند و حالا ضدّانقلاب و ضدّاسلام هستند. و كسان ديگری كه اوّل انقلابی نبودند و حالا انقلاب و اسلام را شناختند و دارند از اسلام پاسداری می‌كنند. پس بنابراين بدانيد كه انقلاب كردن آسان است، انقلابی ماندن سخت است.

امّا شما ای خانواده‌ی محترمم و شما دوستان، همسايگان، خويشانْ اسلام را دريابيد و بشناسيد. اسلام است كه شما را نجات می‌دهد. پس وحدت  و برادری را كه تا حال حفظ كرديم و به پيروزی رسيديم از ياد نبريد. روح اُخوّت و صميميّت را هر چه بيشتر بين خودتان محكم و تقويت كنيد. از يك برادر شما كه هميشه با شما بوده و الان از ميان شما رفته اين سخن را بشنويد كه فكر دنيا و مال و ثروت و ظواهرش را تا می‌توانيد از خودتان دور كنيد و در بين خودتان نفاق نياندازيد چون اين‌ها همه فانی و زودگذر است و وقتی مُرديم غير از يك پارچه‌ی سفيد چيز ديگری را نمی‌بريم. پس بيائيد اين تكليف شرعی و اسلامی را بدون كم و زياد عمل كنيم و اين راه را كه با هزاران شهید در خون شناور و اين اسلامی را كه با خون اين عزيزان آبياری شده همه اين راه را انتخاب كنيم تا در بين ما ضدّانقلاب داخلی و خارجی نفوذ نكند و به انقلابمان ادامه دهيم تا پيروزی نهايی.

از همه طلب بخشش می‌كنم.

خدايا خدايا تا انقلاب مهدی خمينی را نگه دار

روح منی خمينی بت شكنی خمينی

خدا نگه‌دار همه‌ی شماها باشد

والسلام

شهید عزت الله اصلانی

  1. مدیر پونه زارلطفا متن زیر را اصلاح کنید شهید عزت الله اصلانی

  2. mohammad گفت:

    این عزیزان رفتن جونشون رو واسه امامشون و انقلاب و کشورشون دادن

    اما یه سریا الان دارن با دزدی و سوء استفاده از مقامشون و ظلم در حق مردم روی خون شهدا پا میزارن

    • رضا گفت:

      شهدا وظیفه‌ای احساس کردند و تا اهدای خون خود وظیفه خود را انجام دادند حالا وظیفه من و شماست احساس وظیفه کنیم و جلوی سوء استفاده کننده‌ها و دزدان را بگیریم. بزرگی می‌گوید: آنان که رفتند کاری حسینی کردند و آنان که مانده‌اند باید کاری زینبی کنند، و گرنه یزیدی اند! و تا قیام قیامت هم حسین‌ایها هستند و هم یزیدی‌ها!

  3. محسن گفت:

    ضمن تشکر از پونه زار
    با توجه به سیاست سایت پونه زار در خصوص پوشش اخبار شهرستان فریدونشهر
    لطفاً وصیت نامه و زندگی نامه تمام شهدا شهرستان با توجه به زمان شهادت بارگذاری گردد.
    تا خدایی نکرده این موضوع باعث ایجاد اختلاف جمعیت شهرستان و فاصله از سیاست پونه زار نگردد.

  4. رضا گفت:

    سلام
    پدر من هم جزء یکی از مجروحان دارخوئین در این هواپیما بود که خوشبختانه با معجزه ی امام زمان جان سالم به در برد.
    قراره وبلاگی ایجاد کنم و اسامی کلیه ی افرادی که در آن هواپیما بوده اند را ذکر کنم
    با تحقیقات من 22 نفر از آن هواپیما زنده مانده اند که پدرم هم جزء آنان است. ضمنا در حال جمع آوری خاطرات بازماندگان آن سانحه می باشم.
    کلیه عزیزانی که مطالبی در این خصوص دارند از طریق ایمیل زیر بنده حقیر را در انجام این کار یاری کنند.
    alirezashirzad@mihanmail.ir

Go to TOP