پرابهامترین زن تاریخ ایران
به گزارش سایت تحلیلی خبری پونه زار به نقل از مشرق، ملک جهان خانم دختر محمدقاسم خان قاجار پسر سلیمان خان اعتضادالدوله، داییزاده آقا محمد خان قاجار از زنان مشهور تاریخ معاصر ایران است که در عصر خویش از قدرت و نفوذ فراوانی برخوردار بود.
او در سال ۱۲۲۰ق دیده به جهان گشود و در سال ۱۲۳۶ق یعنی در شانزده سالگی به عقد محمد میرزا فرزند بزرگ عباس میرزا نایبالسلطنه درآمد. او از این ازدواج صاحب دو فرزند به نامهای ناصرالدین میرزا و عزتالدوله گردید. ملک جهان خانم که از قضای روزگار همسر ولایعتهد ایران شده بود، پس از به دنیا آوردن اولین فرزند خویش بنا به رسم معمول عصر قاجار تا آن زمان به مهدعلیا ملقب شد.
این لقب از لقب زنان با نفوذ دربار صفوی اخذ شده بود و تا آن زمان به مادر ولایتعهدها گفته میشد. شایان ذکر است ملک جهان خانم پس از فوت شوهرش محمدشاه با هوش و درایت خویش توانست مدت ۴۰ روز زمام امور را در دست گیرد و تا رسیدن فرزندش ناصرالدین میرزا از تبریز حکومت کند. او پس از سلطنت پسر نیز درباری در دربار ایجاد کرد و به نوعی حکومت مینمود. متاسفانه جنبههای منفی شخصیت این زن به حدی است که همواره در تاریخ به اعمال و رفتارهای خصمانه و قدرتجویانه او توجه شده است. اما باید گفت که این زن دسیسه جو یکی از پایههای استحکام سلطنت ناصرالدین شاه به حساب میآمد. وی با ولخرجیهای بسیار و پخش انعام و هدایا دوستانی برای پسرش خریداری و از اخبار پشت پرده مطلع می شد گاه عرایض ایل قاجار و زنان درباری را به عرض شاه میرسانید، و به ضمانت افراد پرداخته آنان را به مشاغل گوناگون میگمارد.
قدر مسلم سایه او در ورای حوادث تاریخی عصر ناصری مشهود است. اما همین زن بنا به گفته اسناد و منابع از زنان هم عصر خویش باسوادتر و با معلوماتتر بوده است. وی به ادبیات فارسی تسلط داشت و در بیان مطالب بسیار توانا بود. توانایی او در ادبیات فارسی و سبک روان و ساده نگارشش از نامههای به جامانده از او به خوبی مشخص است. این نامهها حاوی جملات کوتاه و روان و ساده بود. به طوری که از اسناد موجود برمیآید در بیان سخن اهل درازی نبود و نامههایش به ناصرالدین شاه لحنی مؤدبانه و صمیمانه دارد، اما در مورد دیگران از لحنی آمرانه و تند استفاده میکند.
مهد علیا در اواخر عمر نسبت به انجام امور مذهبی متمایل گشته بود. وی در املاک پدری خویش در حضرت عبدالعظیم، مدرسهای ساخته و دکاکین اطرافش را موقوفه قرار داد. و در عمارت خود حسینیهای بنا نمود و بساط تعزیهای همه ساله ایجاد میکرد و به انجام مراسم تاسوعا و عاشورا اهتمام میورزید. در ماه صیام بانوان درجه اول حرمسرا را جمع می نمود و بر سر سفره افطار می نشانید و پس از آن برای مقابله قرآن مجید، انجام اعمال شبهای احیا و خواندن ادعیه در تالار مخصوص گرد می آورد. گاه خود به تلاوت قرآن می پرداخت و گاه شاه به طور سرزده در جمع شرکت میکرد و به مقابله میپرداخت. در ماههای محرم و صفر نیز همه روزه چند تن از روضهخوانهای خوش صوت یکی پس از دیگری بر این مجالس عزا گرد میآمدند و به ذکر مصیبت میپرداختند. مهدعلیا همچنین به اعیاد ملی و مذهبی توجه داشت و جشنهایی در آن روزها برگزار مینمود و هدایای به اهل حرم میداد. اسناد باقیمانده از قروض مهدعلیا پس از مرگ بیانگر این نوع کارهای اوست.