تصاویر دورهمی جمعی از گرجیهای ایران در کوه تاریخی «تسیخه» +ماجرای نبرد تسیخه
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری پونه زار، روز جمعه بر اساس فراخوانی خودجوش، جمعی از گرجیهای کشورمان به یاد «کشتار گرجیان فریدونشهر در کوه تسیخه» در این کوه گرد هم آمده و یاد و خاطره ایشان را زنده کردند. نواختن موسیقی زنده گرجی و شعرخوانی از برنامههای اجرا شده در این روز بود.
سعید گوگونانی، محقق تاریخچه فریدونشهر و مؤلف دو جلد کتاب در این باب، در گفتگو با پونه زار در مورد واقعه کوه تسیخه، این حادثه را مربوط به حدود 250 سال قبل دانسته و ماجرا را این گونه بیان میکند:
«آن چه سینه به سینه از واقعه آن روز سیاه نقل شده بیانگر این است که مردم فریدونشهر توسط پادشاهان گذشته از پرداخت مالیات و خراج معاف شده بودند تا زمانی که کریم خان زند بر تخت حکومت ایران زمین نشست.
بخشی از همسایگان فریدونشهر از دادن مالیات به دولت مرکزی امتناع میکردند لذا شاه، لشکری را برای گرفتن مالیات و خراج راهی این مناطق میکند. لشکر کریم خان زند به فرماندهی یکی از سردمداران نظامی وی، به مناطق همجوار فریدونشهر عزیمت کرده و اقدام به دریافت مالیات و خراج از این مناطق میکند.
خبر مالیات ندادن مردم فریدونشهر را نیز به گوش ایشان میرسانند و آنها بعد از رسیدگی به وضع دیگر مناطق، وارد فریدونشهر گرجی نشین شده و از مردم میخواهند مالیات و خراج سالانه را پرداخت کنند و اصرارهای مردم برای نپرداختن مالیات نیز نتیجه بخش واقع نمیشود.
[آن چه با شناخت از مردم گرج نشین فریدونشهر میتوان تحلیل کرد این است که این مردم، در عین داشتن فنون نظامی و قدرت مبارزهای که از پیشینیان خود به ارث برده بودند و حتی افرادی از ایشان همچون الله وردی خان به همین سبب به رأس قدرت نظامی حکومت وقت رسیده بود، عموماً صلح طلب و خواهان آرامش بوده و هستند که ثبت نشدن حتی یک فقره قتل، فساد فی العرض و از این قبیل توسط این مردم مؤید این مطلب است و قطعاً عاملی همچون قحطی یا فقر برای زیربار نرفتن پرداخت مالیات وجود داشته است به ویژه این که این مردم که هم اکنون نیز به نجابت شهرت دارند، لشکر مجهز نظامی حکومت را نیز دیده بودند]
مردم که اصرارهای خود برای نپرداختن مالیات را بی نتیجه میبینند ناچار به سمت کوه تسیخه(به معنای قلعه در زبان گرجی) پناه میبرند. این کوه مخروطی شکل بوده و تنها از دو سمت قابل دسترس است به همین جهت گرجیها آن را قلعه مینامند و آن جا را برای پناه بردن انتخاب میکنند.
از آن جا که سند مکتوبی برای این ماجرا وجود ندارد، به طور دقیق مشخص نیست نبرد چگونه آغاز شده اما با آغاز جنگ، گرجیها از تاریکی شب استفاده میکنند که از بخشی از کوه که پرتگاهی بوده و مسیری در آن جا وجود داشته، بگریزند که در این حین به علت دشواری مسیر و تاریکی هوا، تعدادی از زنان از کوه به پایین سقوط کرده و جان خود را از دست میدهند. از سویی نیز لشکر حکومتی به بالای کوه راه پیدا کرده و اقدام به قتل مردم میکنند.»
* برای مشاهده تصاویر در اندازه واقعی، بر روی آنها کلیک کنید.
** تصاویر کامل نیست.
سلام و احترام؛
خیلی مراسم خوبی و پسندیده ای است اما من در صحت و سقم این داستان تردید دارم. آیا اسناد تاریخی موثقی وجود دارد که کریم خان اصلا پایش به این منطقه رسیده است؟ آیا مطمئن هستیم این شخص واقعا کریم خان زند بوده است و خان دیگری نبوده است؟ اصولا چرا باید گرجی ها این همه از شهر دور بشوند و در این منطقه خود را محصور کنند؟ اگر هدف آنها فرار از شهر بوده است چرا اینجا؟ خیلی ممنون اگر کسی از همشریان بتواند در این خصوص پاسخ مستندی ارائه کند.
سلام بر دوستان وقتی منابع کتبی وجود نداشته باشه سوالای زیادی مطرح میشه و اما وقتی هم خونی ریخته شد تا هزار سال هم از نسل کشی و بی رحمی یاغی ها و زورگوها یاد میشه و فراموش نخواهد شد