اغتشاشات اخیر و تلاش دشمن برای انقلابِ بیاخلاقی در جامعه ایرانی/ زامبی سازی نسل زد، مرحله به مرحله در حال اجراسازی است
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری پونه زار، دو ماه گذشته در تاریخ ایران، یک برهه زمانی پر از نکات قابل توجه است. برههای که در آن لایههای درونی جامعه سربرآورد و تناقضی که در درون جامعه در اثر جنگ نرم دشمن طی سالهای گذشته ایجاد شده بود، رخ نشان داد.
در این رابطه میتوان از یک نفاق جمعی سخن به میان آورد که تحت کنترل دشمن به وسیله ابزارهای در اختیارش همچون رسانه، نیروهای نفوذی در مسئولیتهای نظام و غیره ایجاد شده، فاصله بعد درونی و ضدانقلابی افراد تحت تأثیر روز به روز با اسلام و حکومت اسلامی افزایش داده شده و سرانجام در زمان مقتضی با یک همگرایی، در قالب اغتشاشات اخیر رخ نمایان کرد.
نفاق تا پیش از آغاز جنگ ترکیبی و جنگ نرم تنها به صورت فردی و در مسائل جزئی و شخصی بود اما این گونه از نفاق جمعی که به موجب آن شاهد تربیت عدهای به ویژه در نسل جوان با یک نظام فکری مجزا از عموم جامعه هستیم تاکنون مسبوق به سابقه نبوده است و این نشان دهنده پیشرفت دشمن در این جنگ پنهان است.
این چهره زیرین جامعه البته به صورت جزیرههای جداگانه فردی در سطح جامعه دیده میشد اما همگرایی آن به این شکل و به صورت اعلام علنی کمی دشوار به نظر میرسید غافل از این که دشمن در حال پیاده کردن طرحی گام به گام برای رساندن جامعه ایران به این نقطه است.
اغتشاشات ابتدا با درگذشت مهسا امینی در ساختمان پلیس آغاز شد و هرچند فیلم دوربینهای مدار بسته ثابت کرد پلیس هیچ تعرض و ضرب و شتمی نسبت به این خانم نداشته، اما این اتفاق جرقه اغتشاشاتی که ضدانقلاب انتظار آن را میکشید زد.
در ابتدا اغتشاشات با شعارهایی علیه پلیس و گشت ارشاد و حجاب آغاز شد اما وقتی هدایت کنندگان این حرکت دیدند برهنگی و حجاب دلیل خوبی برای اقناع افکار عمومی برای به خیابان کشیدن مردم نیست، مسائل دیگر را به صورت راست و دروغ به روی دایره ریختند، از وضعیت اقتصاد تا دروغ بستن به مسئولان نظام و غیره.
اما چند نکته در این اغتشاشات خاص بود. یکی این که اکثر اغتشاشگرانی که به خیابان آمده، ناامنی ایجاده کرده و نظم جامعه را تحت هدایت لیدرهای آموزش دیده بهم ریختند دهه هشتادیها و به عبارتی دیگر نسل جدید پس از انقلاب بودند.
نسلی که از ابتدای نوجوانی با انواع عروسکها و بازیهای رایانهای و تحت تأثیر شبکههای اجتماعی مجازی و سلبریتیها توسط دشمن در یک جنگ نرم تلاش شده بود کاملاً از حقیقت یک انسان که مفهومی تعریف شده در کاملترین دین خدا یعنی اسلام است فاصله بگیرند.
در بین دهه هشتادیهای با تلاش دشمن عدهای تربیت شدند که دختر و پسر آن در مکالمات بین خودشان از الفاظ رکیک استفاده میکردند، بارها و بارها فیلمهای خشونت علیه یکدیگر را در فضای مجازی منتشر کرده بودند، در زیر لایههای رویین جامعه اتفاقات دلخراشی در بین ایشان از تجاوز و تعدی به یکدیگر به گوش میرسید، ناهنجاریهای اخلاقی بین ایشان تبدیل به معروف و معروفی نظیر رعایت حیا و حجاب بین ایشان تبدیل به منکر شده بود.
نه تنها افرادی از این رده سنی که از ابتدا تحت بمباران فرهنگی و ادراکی دشمن بودند بلکه عده زیادی نیز در سنین بالاتر که برهههای زمانی کمتری را تحت تربیت غیرمستقیم دشمن قرار گرفته بودند به این رذایل اخلاقی گرفتار شدهاند.
در صفحات مجازی سیل فحاشیها و الفاظ رکیک از شناخته ترین چهره حامی اغتشاشگران تا کم فالورترین آنها روانه پیجها و اشخاص مذهبی و یا طرفدار انقلاب میشد.
این واقعه اجتماعی بروز بیاخلاقی بود که در اثر تربیت شدن این عده تحت تاثیر دشمنی که تلاش میکرد اسلام و انسانیت را از مردم این سرزمین برباید بر این جمعیت حاکم شده است.
اکنون نیز که این افراد این چنین بدون ترس و واهمه چنین اقداماتی را انجام میدهند و از قضا حالا دیگر معترض وضع اقتصادی هستند که به سبب تبلیغ خودشان برای رأی آوردن شخصی مانند حسن روحانی کشور بدان مبتلا شده است، دولت بر سر کار نه از جنس خودشان بلکه یک دولت مذهبی و حزب اللهی است.
اغتشاشگران در شرایطی این قدر بی مهابا دست به این اعمال ضداخلاقی مانند به آتش کشیدن مامور پلیس و یا شکنجه جمعی فرد بسیجی و یا تعرض به خانم چادری میزنند که نه حکومت را در اختیار دارند و نه حتی دولت یا مجلس را، بدا و وای به آن روز که این عده بر مردم مسلط نیز بشوند.
تصور این که روزی کسانی که امروز به کف خیابانها آمده و چنین اقدامات بی رحمانه و شنیعی انجام میدهند بر جان و مال مردم مسلط شوند بسیار دردناک و وهم آور است.
انتهای پیام/