تدبیر خداوند در حل چالش حضور زن به عنوان تنها یک انسان در اجتماع با دستور حجاب
چالش حضور یک مرد در اجتماع به عنوان یک انسان بدون توجه به جاذبههای جنسیاش که مخصوص نهاد خانواده و خاصاً همسر خود است و مهمتر از آن چالش حضور یک زن در جامعه به عنوان یک انسان بدون جاذبههای جنسیاش (که آن نیز از آن همسر خود در نهاد خانواده است) که از قضا حسب تدبیر خداوند نسبت به مرد ظریفتر و ضعیفتر هم هست مسأله مهم خلقت است که خداوند باید با وضع قوانینی آن را حل میکرد.
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری پونه زار، نگاهی به ابعاد جهان هستی عظمت و اوج حکمت و درایت خداوند بلندمرتبه را نشان میدهد. در نظم خارقالعاده این جهان که هر کس با تأمل و تدبر در آن بلکه تنها با تماشای آن، انگشت حیرت بر دهان میگیرد بقای حیات هر موجودی با زاد و ولد و تولید مثل از خانواده و از پدر و مادر صورت میپذیرد، از انسان گرفته تا انواع حیوانات و ماکیان و حتی گیاهان.
خداوند سبحان برای تداوم زندگی بشر در این کره خاکی که آزمایشگاه بزرگ هستی برای انسانها است، نهاد خانواده را خلق کرد و بستر زاد و ولد و رشد جسمی انسانها و تربیت ایشان را در این نهاد و بر عهده پدر و مادر قرار داد.
باریتعالی درون این نظم برای جذب زن و مرد به سمت یکدیگر و تمایل ایشان برای ازدواج و تشکیل خانواده، جاذبههایی قرار داد اعمّ از جاذبههای روحی و جسمی. تسکین و آرامش گرفتن دختر و پسر در کنار یکدیگر با ازدواج کردن، کسب آرامش جنسی ایشان بعد از ازدواج کردن، افزایش رزق و روزی هر یک از این دو بعد از ازدواج کردن و غیره از این قبیل است.
خداوند با خلق هر یک از این نیازها و تمایلات در درون زن و مرد کاری کرد که همواره بشر به دنبال ازدواج کردن و رسیدن به آرامش باشد و شاید بر همین اساس هم بتوان حدیث رسول اکرم -صلّی الله علیه و اله- را بهتر درک کرد که فرمودند نیمی از ایمان انسان با ازدواج کردن حفظ میشود.
اما خداوند بعد از خلق این نیازها باید با وضع قوانینی، تنها آن را در خدمت تشکیل خانواده به کار میبست و اجازه انحراف این نیازها از مسیر صحیح خود را نمیداد.
خداوند زن را با جاذبه جنسی برای مردان خلق کرد تا تمایل به ازدواج در بین ایشان همواره وجود داشته باشد و به دنبال تشکیل خانواده بروند اما نباید این جاذبه سبب شود آرامش و امنیت زن در جامعه تحت شعاع این میل جنسی طبیعی که در وجود مردان قرار داده است، قرار گیرد.
این یک چالش برای نظام خلقت بود. باید در عین وجود این تمایلات زنده جنسی درون وجود هر مرد و زنی در اجتماع، مردم جامعه آن را کنترل کرده و آن میل را تنها در مسیر مشخص درون خانواده آزاد کنند. چالش حضور یک مرد در اجتماع به عنوان یک انسان بدون توجه به جاذبههای جنسیاش که مخصوص نهاد خانواده و خاصاً همسر خود است و مهمتر از آن چالش حضور یک زن در جامعه به عنوان یک انسان بدون جاذبههای جنسیاش (که آن نیز از آن همسر خود در نهاد خانواده است) که از قضا حسب تدبیر خداوند نسبت به مرد ظریفتر و ضعیفتر هم هست مسأله مهم خلقت است که خداوند باید با وضع قوانینی آن را حل میکرد.
خداوند با خلق کردن و قرار دادن حیا و عفت در زنان و مردان و با وضع قانون پوشش این چالش را حل کرد. باریتعالی دستور داد مردان و زنان با پوششی مشخص در اجتماع ظاهر شوند تا نگاه دیگران به ایشان تنها نگاه به یک انسان باشد نه نگاه به یک جاذبه و از طرف دیگر حضور ایشان در اجتماع سبب برانگیختن این جاذبهها که باید در مسیر مشخص خود و در راه تشکیل و قوام خانواده مورد استفاده قرار گیرد، نشود.
چون جاذبه زنان برای مردان بسیار بیشتر از جاذبه مردان برای زنان بود، خداوند با قرار دادن حیای بیشتر در زن به عنوان عامل کنترلی بیشتری نسبت به مردان، سبب شد فطرت ایشان نیز پوشش را بیشتر بپذیرد تا عدم پوشش را لذا این گونه این پازل تکمیل شد.
دستور خداوند بر پوشش قرار داده شد، حیا درون زن خلق شد تا پوشش با فطرت وی نیز سازگار باشد، زن با رعایت پوشش در جامعه هم خود به عنوان یک انسان حضور پیدا کرده و ایفای نقش میکند و هم سبب برانگیختن تمایلات جنسی مردان نمیشود.
انتهای پیام/