بیا سوته دلان با هم بنالیم
درابتدای تاسیس انجمن (سال ۱۳۸۷) افراد بسیاری با شوق وذوق در سنین مختلف، برای پیشبرد اهداف انجمن وحمایت ازطبیعت ومحیط زیست جذب انجمن شدند و درشرایط مختلف تحمل سختیها و زحمات را بدوش کشیدند و تاکنون صمیمانه تلاش کرده وانتظارهیچگونه اجر ومزدی هم ازکسی نداشته اند. تنها توقع اعضا رعایت قانون وصداقت متولیان وکارگزاران اجرائی درحد توان ودلسوزی بی شائبه آنها برای منابع طبیعی ومحیط زیست است ودیگرهیچ ! آن هم بموجب اصل پنجاهم قانون اساسی که درظاهر همه خود را ملتزم به آن میدانیم !
سالهای قبل روزهای تعطیل بهاری بچه های انجمن با ماموران اجرایی در جهت راهنمایی و هدایت گردشگران طبیعت همکاری و در پاسگاههای کنترل نیز با آنان مساعدت می نمودند، در جریان کار مشخص شد که آنچه در پاسگاههای کنترل از سودگران طبیعت گرفته می شد، فردای آن روز سر از جایی دیگر درمی آورد. چون نتیجه مطلوب حاصل نمی شد انجمن از همراهی در این قبیل کنترل ها بشدت دوری جست و بیشترین توجه خود را معطوف گفتگو با مسافران و طبیعت گردان در جای جای عرصه ها نمود. اداره منابع طبیعی برای تعدادی از فعالین انجمن احکام قرق بانی افتخاری صادر نموده و کتبا از آنان خواست تا موارد تخلف را به آن اداره گزارش نمایند. در اجرای مفاد همان حکم قرق بانی یکی از اعضای انجمن موارد تخلف فروش مرتع و چرای غیرمجاز و ورود دام چندین برابر ظرفیت مرتع را گزارش نمود، می دانید نتیجه کار چه شد؟ عضو انجمن و گزارشگر تخلف را با تمهیدات قبلی احضار و بعنوان مطلع روانه دادگاه نمودند و مورد بازجویی و سوال و جواب قرار دادند و “نماینده حقوقی” آن زمان اداره بعنوان وکیل مدافع تجاوزگر ایفای نقش نمود!.. گر چه گذر زمان بسیاری از مسایل را حل و آشکار می نماید به قرار اطلاع نماینده حقوقی مذکور از اداره رانده شده و اکنون در حد دلال سوداگران کرفس قبل از سال نو به تخریب و نابودی طبیعت مشغول است!!!
در موردی دیگر، دو سال قبل مراتع اطراف پیست اسکی فریدونشهر را دلالان مرتع فروختند و چند دسته دامدار غیرمجاز مشغول چرای محل شدند، فنس های حفاظتی پیست را به غارت بردند و هریک برای گله ی خود آغلی از فنس درست کردند! و سگان گله اطراف ساختمان پیست و چشمه های آن حوالی را قرق کرده بودند. مراتب طی شرحی مفصل برای حداقل چهارده واحد اداری و ارگان دولتی استان و شهرستان ارسال شده و درخواست رسیدگی نمودیم. باورتان می شود تاکنون هیچکدام از آنها کوچکترین عکس العملی نشان نداده اند! و قانون شکنی و گستاخی بوقوع پیوسته در ۳ کلیومتری مرکزی شهرستان را ندیده و نشنیده انگاشته اند و بقول شما با “سکوت” رنج آور از کنار آن گذشتند.
یکی از برنامه های چندین ساله انجمن درختکاری در عرصه ملی طبیعی و از جمله، ایجاد کمربند سبز حاشیه ای شهر فریدونشهر می باشد. در دو، سه سال قبل دامنه شمالی دانشگاه پیام نور بادام کاری شد. سال بعد، پس از رویش جوانه های بادام هم آنانی که در کاشت مشارکت داشتند و هم دیگر همشهریان از رویش جوانه های بادام در دامنه غربی چشمه سراب احساس خوشحالی و لذت می نمودند، اما چندماهی طول نکشید که عشایری با رمه و گله اش روبروی دانشگاه و در مجاورت زمین چمن فوتبال ساکن شد. مراجعات مکرر انجمن برای رفع تهدید چرای بادام ها به یگان حفاظت منابع طبیعی نتیجه ای نداد و عشایر مذکور هم با سوء استفاده از غیبت نمایندگان قانون و رهاسازی گله در کنار تابلوی “ورود دام ممنوع” بیش از نیمی از جوانه های تازه روییده بادام را چراند. حال گودال های خالی بجا مانده از زحمات بر دامنه جنوبی کوه گویای برباد رفتن تلاش مردمی برای احیای طبیعت می باشند!..
پایین دست همان مکان دو طرف جاده خاکی چشمه سراب به طرف چشمه لاک پشتی نیز همان زمان درختکاری شد. نهال های کاشته شده توت و بلوط و دیگر درختان پا گرفتند و با هزار خواهش و تمنا و مشارکت بچه های انجمن با کمک شهرداری چند نوبت آبیاری شد ولی سال گذشته تقاضاهای پی در پی برای آبیاری درختان مذکور راه بجایی نبرد و بسیاری از آنها خشک شدند.
مورد مشابه دیگری نیز بالای صد دستگاه بوقوع پیوست و محل درخت کاری شده را به عشایر فروختند و همه زحمات و آروزی ایجاد سرسبزی حاشیه شهر در نتیجه سهل انگاری مسئولان مربوطه و عدم همکاری آنان نابود شد.
بدبختانه سکوتی وهم انگیز و سنگین سراسر عرصه طبیعی و محیط زیست فریدونشهر را فرگرفته است و مخربان طبیعت و محیط زیست در سایه این سکوت غم انگیز به سوداگری و تخریب و نابودی طبیعت، این امانت آیندگان و فرزندان مان، مشغولند و فریادرسی نیست.
آنچه اختصارا بیان شد خودتان فکر کنید چه تاثیری بر روحیه پاک تلاشگران بی مزد و منت عرصه طبیعی خواهد داشت و مسئولیت این همه نامهربانی ها به عهده مسئولان ذیربط استان و شهرستان می باشد.
چه خوش بی مهربانی هر دو سر بی که یک سر مهربانی دردسر بی
با سلام و عرض ادب
مرثیه ای حزن انگیز بود بسیار متاثر شدم که چرا باید گروهی به شکل افتخاری اینگونه دغدغه طبیعت و حفظ محیط زیست داشته باشند و ارگانهایی که رسما وظیفه این موضوع را دارند خاموش باشند و بیخیال…
ولی خداوند شاهد وناظر اعمال همه ماست .
باسلام وتشكر از جناب اقاى تواضع به مناسبت درج مقاله بسىار ارزشمند ومسىولانه فوق الذكركه بسىار اثرگذار واگاه كنند بود وبه اميد اينكه پاسخى از ناحيه مسيولين مر بوطه جهت اطلاع افكار عمومى در همين سايت درج گردد.
واقعا که جای تاسف داره.چرا این مسئولین به فکر نیستن آخه
سلام
آ نصرت الله
درختاي سرداب ياد رفته