چاپ خبــر
قابل توجه جناح‌های سیاسی کشور؛

نگذارید تروریست‌ ها جام را بالای سر ببرند!

همه ما در روزهای پس از آزادی مرزبانان در زمین تروریست‌ها و به نفع آنان بازی می‌کنیم و مرتب به دروازه خودی گل می‌زنیم تا شاید آقای گل این بازی شویم؛ غافل از اینکه در پایان‌ این تروریست‌ها هستند که جام را ‌بالای سر می‌برند!

فضای سیاست ایرانی همچون هوای بهاری است که نمی‌توان به آن اعتماد کرد؛ گاهی آفتابی و دلچسب و گاهی رگباری و بارانی است. همین فضای صفر و صدی، سیاه و سفیدی و… باعث بی‌ثباتی است و بی‌اعتمادی مردم را دامن زده است، تا جایی که در مسأله مهمی چون یارانه‌ها، اکثریتی از مردم به دولت و قول‌ها و گفته‌هایش اعتماد ندارند.

 

به گزارش «تابناک»، در جریان آزاد‌سازی سربازان ایرانی از اسارت یک گروهک تروریستی، مردم ایران، مشق اجماع و وحدت ملی کردند تا با عزمی ملی، سربازان وطن را نجات دهند. در این میان از راست و چپ و اصلاح‌طلب و اصولگرا خبری در میان نبود و این مردم بودند که می‌خواستند فرزندان خود را نجات دهند؛ خواسته‌ای ملی برای موضوعی ملی! از سوی مردم آنچه باید می‌شد، شد و سربازان آزاد شدند.

اما بلافاصله سیاستمداران و نشریات چپ و راست به جان هم افتادند که ‌ای مردم، ما گروگان‌ها را آزاد کردیم. اگر دولت گذشته بود، نمی‌توانست آنان را آزاد کند! از یک طرف، طرفداران دولت کنونی حل این مسأله را هنر دولت تدبیر و امید می‌دانند و طعنه‌ها به دولتیان سابق می‌زنند!

از این سو هم طرفداران دولت سابق می‌گویند، آزادی این سربازان که این همه تبریک و غوغا ندارد. در دولت قبل استاندار سیستان و بلوچستان، پانزده گروگان ایرانی را بیست و چهار ساعته آزاد کرده‌ و کسی هم تبریک نگفته و غوغا نکرده است!

یک جناح به صورت افراطی این کار را دستاورد خود می‌داند و یک جناح دیگر ‌افراطی، این کار را تخفیف می‌دهد و… .

این ادعا‌ها و جنجال‌ها بین دو جناح سیاسی کشور در حالی است که به خوبی همه آنان می‌دانند، این بحث و جدل‌های جناحی و باندی، فقط به نفع تروریست‌هایی چون جیش‌العدل است. انشقاق جناح‌های سیاسی کشور و نشریات آنان در مورد یک موضوع ملی، غایت آرزوی کسانی است که این کشور را یکپارچه و متحد نمی‌خواهند. حتی بیشتر از این القای چنین حسی در جامعه ایرانی از گروگان‌گیری برای تروریست‌ها مهم‌تر است.

‌مردم انتظار زیادی از سیاستمداران ندارند و تنها می‌خواهند تا حدی آنان معقول واکنش نشان دهند و معقول‌تر تحلیل کنند. اینکه مثلا یک جریان سیاسی نقش یک شخصیت محلی سیستان و بلوچستان را در آزادی گروگان‌ها آنقدر بالا می‌برند که مردم را به یاد اسطوره‌سازی‌های پیشین آنان از رئیس جمهور اسبق می‌اندازد. کاری افراط‌گریانه و بدون تعقل و خرد‌ورزی است!

از ‌سوی دیگر، برخی نقش‌‌ همان چهره محلی سیستان و بلوچستان را تا جایی که می‌توانند تخفیف می‌دهند و به تلویح او را همدست تروریست‌ها معرفی می‌کنند که مردم به تردید می‌افتند که واقعا عده‌ای می‌خواهند تا می‌توانند دوستان را از جمهوری اسلامی فراری دهند و کارخانه دشمن‌سازی خود را تقویت کنند. به راستی هدف از این دشمن‌سازی‌ها چیست؟ آیا هدفی جز بهره‌برداری‌های جناحی و باندی است؟

همه ما در روزهای پس از آزادی مرزبانان در زمین تروریست‌ها و به نفع آنان بازی می‌کنیم و مرتب به دروازه خودی گل می‌زنیم تا شاید آقای گل این بازی شویم؛ غافل از اینکه در پایان، این تروریست‌ها هستند که جام را ‌بالای سر می‌برند!

شاید به تدریج همه ما قانع شویم که در بین جناح‌های سیاسی کشور، نیرویی که بتواند تعقل کرده و منافع ملی را از منافع باندی و حزبی جدا کند، وجود ندارد، که اگر ‌بود، فرصت و عزم ملی به وجود آمده در جریان تلاش برای آزادی مرزبانان را به یک موضوع جناحی و باندی تبدیل نمی‌کردند.

  1. سلام
    در سایه مذاکرات 1+5 شاهد مذاکرات 1-5 بودیم!
    شادی روح شهدا صلوات…

Go to TOP