شوراها آرمانگرایانه به شهردار نگاه نکنند/ویژگی های یک شهردار خوب چیست؟
به گزارش پایگاه خبری پونه زار؛ به موجب مفاد ماده یک آییننامه اجرایی شرایط احراز تصدی سمت شهردار و تبصرههای ذیل آن، کسانی را میتوان به سمت شهردار انتخاب نمود که دارای شرایط زیر باشند:
الف) ـ تابعیت جمهوری اسلامی ایران.
ب) ـ حتی المقدور متاهل و دارای حداقل (25) سال سن و (5) سال سابقهی اجرایی در موقع انتخاب شدن.
پ) ـ انجام خدمت وظیفهی عمومی (دورهی ضرورت) یا داشتن معافیت دایم در زمان صلح.
ت) ـ اعتقاد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و قانون اساسی.
ث) ـ دارا بودن حسن شهرت.
ج) ـ داشتن توانایی جسمی و روحی برای انجام کار.
چ) ـ نداشتن محکومیت کیفری که مستلزم محرومیت از حقوق اجتماعی باشد.
ح) ـ دارا بودن تحصیلات و تجربه به شرح زیر:
ـ1ـ حداقل تحصیلات کارشناسی (لیسانس) برای شهرداریهای درجه (1 تا 6).
ـ2ـ حداقل تحصیلات کارشناسی (لیسانس) با گرایشهای مشخص شده توسط وزارت کشور برای شهرداریهای درجه (7 تا10).
ـ3ـ برای شهرداریهای درجه (11 و 12) حداقل تحصیلات کارشناسی ارشد (فوق لیسانس) با گرایشهای مشخص شده توسط وزارت کشور …..
بدین ترتیب اعضای شوراهای اسلامی شهر با رعایت ضوابط و شرایط آییننامه مربوطه، اولین انتظارخود را از شهردار منتخب با عنوان قانونمداری منعکس میکنند.
با این حال، در صورتی که اعضای شورای شهر دارای شناختی نظری در مقولهی انتخاب شهردار باشند، در ارزیابی گزینههای مختلف به گونهای موفقتر عمل خواهند کرد. این بحث نظری بدین صورت آغاز میگردد که اصولا به هنگام انتخاب شهردار، مقامات تصمیمگیرنده میبایست پاسخهای مناسبی برای سه پرسش نظری و بنیادین مرتبط با یکدیگر، ارایه کنند:
ـ1ـ انتخاب شهردار برای تامین چه هدف و مقصدی است؟ (WHAT)
ـ2ـ انتظار میرود شهردار منتخب چگونه و به چه نحوی به اهداف و مقاصد نائل گردد؟ (HOW)
ـ3ـ و بالاخره چه افرادی میتوانند با پاسخ این دو پرسش تناسب داشته باشند؟ (WHO)
به عبارت دیگر، برای تشخیص و ارزیابی اینکه کدام گزینه از میان گزینههای واجدشرایط از حیث ضوابط برای احراز سمت شهردار مناسبتر است و در نهایت چه کسی میتواند شهردار خوبی برای شهر باشد، میبایستی به دو نکتهی مهم و بنیادین نظری نیز توجه داشت:
ـ هدف و مقصد چیست؟
ـ چگونه و چه شیوهای برای رسیدن به آن هدف و مقصد خوب است؟
به طور کلی شهردار خوب کسی است که علاوه بر دارا بودن منش مدیریتی خوب، میتواند هدف و چشم اندازی مناسب را برای شهر ترسیم کند.
هدف و مقصد (WHAT)
مسلما هدف اساسی همانا نیل به کیفیت خوب شهری است، اما پیش از آن، شناخت وضع موجود هر شهر در چارچوب بینش استراتژیک شامل نقاط ضعف و قوت و همچنین فرصتها و تهدیدها، ضروری است. علت شکلگیری و ظهور شهرها یکسان نیست. عامل پیدایش شهر هر چه باشد هدف همهی شهرها، تعالی و رشد و تامین آسایش است. در این خصوص میتوان این پرسش را از حیث نظری و کلی برای کاندیداهای احراز مقام شهردار طرح کرد که مشخصههای کلی و عمومی شهر خوب چیست و شهر مورد نظر چقدر با وضع مطلوب فاصله دارد؟
پروفسور لئونارد دهُل، استاد برنامهریزی شهری دانشگاه برکلی، شهر خوب را اینگونه توصیف مینماید: شهر سالم و خوب، شهری است که همواره محیطهایی اجتماعی و کالبدی ایجاد میکند و بهبود میبخشد و منافع اجتماعیاش را گسترش میدهد، به طوری که مردم را قادر سازد در اجرای همهی عملکردهای زندگی اجتماعی و در پرورش حداکثر تواناییهای بالقوهشان به طور متقابل از یکدیگر حمایت و پشتیبانی کنند. شهر خوب محیط اجتماعی و کالبدی با چنان امکاناتی است که انجام کلیهی فعالیتهای زندگی را به سهولت و با کارایی مطلوب امکانپذیر میسازد.
این توصیف، مستند به شروطی است که با انتخاب شهردار مناسب تامینشدنی است:
ـ1ـ پاسخهای شهر به نیازهای گستردهی مردم و سازمانهایش، مناسب و موثر باشد.
ـ2ـ شهر، توان مقابله با ناتوانیها و کاستیهای سیستمی را داشته باشد.
ـ3ـ شهر بتواند برای تامین نیازهای فزاینده و متغیر زندگی، تغییر و تطبیق یابد.
ـ4ـ شهر بتواند ساکنان را به استفاده از مزایا و تسهیلات آن ترغیب کند.
ـ5ـ اینها در صورتی میتوانند کامل شوند که مردم آموزشهای لازم را ببینند.
به عبارت بهتر، شهر باید به گونهای عمل کند که در نهایت، حافظ منافع و ضامن خوشبختی ساکنان باشد. علاوه بر این شروط، معیارهای هدفگونه نیز برای رسیدن به شهری خوب ارایه شده است:
ـ1ـ سرزندگی: شهر تا چه حد حامی عملکردهای حمایتی، نیازهای بیولوژیکی و تواناییهای انسانی است؟ محیطی سکونتگاه خوب تلقی میشود که سلامت و بهزیستی افراد و بقای موجودات زنده را تامین کند. سه خصوصیت اصلی که در ایجاد سرزندگی نقش عمده دارند عبارتند از:
ـ بقا: کیفیت مقدار لازم آب، هوا، غذا، انرژی و خدمات مربوط به مواد زائد.
ـ ایمنی: سکونتگاهی خوب است که در آن خطرها، سموم و بیماری وجود نداشته باشد و یا تحت کنترل قرار گرفته و بنابراین ترس از مواجه شدن با آنها نیز به حداقل کاهش یافته باشد.
ـ سازگاری: محیط باید با ساختار اصلی بیولوژیکی انسان سازگاری داشته باشد. در واقع باید اطلاعات بصری را در حد مطلوبی در اختیار بگذارد.
ـ2ـ معنی: یعنی اینکه شهر تا چه اندازه میتواند به وضوح درک شود، از نظر ذهنی قابل شناسایی باشد، و ساکنانش بتوانند آن را در زمان و مکان به تجسم درآورند، و تا چه اندازه آن ساختار ذهنی، با ارزشها و مفاهیم جامعه منطبق است یعنی انطباق محیط با تواناییهای احساسی و ذهنی و ساختار فرهنگی.
ـ3ـ تناسب: یعنی اینکه شکل و ظرفیت فضاها، معابر و تجهیزات شهر تا چه اندازه با الگو و کمیت فعالیتهایی که مردم عادتا به آن اشتغال دارند یا پیدا خواهند کرد منطبق است. در واقع تناسب، به انطباق بین مکان و کلیهی الگوهای رفتاری مربوط میشود و بنابراین کاملا به فرهنگ یعنی انتظارات، هنجارها و روشهای معمول انجام کارها وابسته است. مکانها مورد تغییر و اصلاح قرار میگیرند تا با نحوهی رفتارها تطبیق پیدا کنند و رفتارها نیز به نوبهی خود تغییر مییابند تا با مکان خاصی منطبق گردند.
ـ4ـ دسترسی: یکی از امتیازات شهرها، تامین دسترسی مناسب در آنهاست و دستیابی و توزیع آن از شاخصهای اصلی کیفیت سکونتگاه به شمار میآید. شهر خوب، شهری است که در آن دسترسی به انواع فراوان خانهها، خدمات و افراد دیگر وجود داشته باشد. توانایی دسترسی به سایر افراد، فعالیتها، منابع، خدمات، اطلاعات و یا اماکن، شامل کیفیت و تنوع عناصری که میتوان به آنها دسترسی پیدا کرد، به عنوان یکی از ویژگیهای مهم شهر خوب تلقی میگردد.
ـ5ـ نظارت و اختیار: یعنی اینکه فضاها و فعالیت ها و همچنین ایجاد،تعمیر، اصلاح و مدیریت آنها تا چه اندازه مورد استفاده و در دسترس ساکنان است.
ـ6ـ کارآیی: به این مفهوم که میبایست هزینهی ایجاد و نگهداری شهر در هر سطح مورد نظر از محورهای محیطی مذکور براساس هر چیز با ارزش دیگر تصریح شده باشد.
ـ7ـ عدالت: به معنی چگونگی توزیع سود و زیان محیطی بین افراد بر طبق اصول خاصی چون برابری، نیاز، ارزش ذاتی، قدرت پرداخت،کمک بالقوه و یا قدرت، عدالت، معیاری است که منافع بین افراد را متعادل میسازد، درحالی که کارایی درواقع منافع حاصل از ارزش های مختلف را متعادل می کند.
خوشبختانه اهداف و معیارهای مطرح شده به لحاظ ارزش ذاتی آنها تابع مکان و زمان نیستند. از این رو می توان مجموعهی آنها را به عنوان اهداف نهایی همهی شهرها به هنگام تدوین سیاستها، برنامهها و نیز در انتخاب شهرداران مدنظر قرار داد. به عنوان مثال، در انتخاب شهرداران، مقامهای تصمیمگیرنده میبایست علاوه بر در نظر گرفتن تمامی ضوابط و آییننامهها و بررسی تطبیقی شرایط و صلاحیت فردی و عمومی کاندیداهای احراز سمت شهردار، به این نکته نیز توجه کنند که کدامیک از افراد میتوانند مجموعهی شهری را در مسیر پیشبرد اهداف و معیارهای مذکور هدایت کنند. همچنین علاوه بر این شرایط و مختصات عمومی شهرهای خوب، که در قالب اصول و معیارها مطرح شد، شوراهای شهری میتوانند با توجه به شرایط خاص مکانی و زمانی هر یک از شهرها، اصول و معیارهای اختصاصیتری را به آنها بیفزایند. اصولیتر آن است که در فرصت مغتنم همهی آنها پس از انجام مطالعات و شناخت برنامههای توسعهی ملی و در قالب چشمانداز استانی، برنامههای میانمدت و بلندمدت شهر همسو با برنامهها و طرحهای بالادست تهیه شود و به تصویب اعضای شورا برسد و همواره برنامهمداری، محور اساسی فعالیتها باشد. از اینرو در شروع هر دوره از فعالیتهای شورا و یا شهردار، در صورتی که برنامههای مصوبی از قبل وجود دارد، استمرار فعالیتها در چارچوب برنامه توصیه و تاکید میشود.
چگونه و به چه طریقی (HOW)
اساسا برای نیل به هدف خوب، میبایست راه و روش خوب نیز مدنظر قرار گیرد. به عبارت بهتر، تنها میتوان از راه و روش خوب، انتظار مقصد و اهداف خوب را داشت. در واقع برای ادارهی خوب یک شهر به هدف و چشمانداز نیاز است ولی کافی نیست. این امر باید با یک منش مدیریتی خوب تکمیل شود. در کنفرانس بزرگ سکونتگاههای بشری سازمان ملل متحد که در سال 1996 در شهر استانبول ترکیه برگزار شد، اصول و معیارهای چگونگی حاکمیت شهری خوب و مطلوب بدین شرح تعیین شد:
ـ1ـ مشارکت: بر این اساس، مقامات شهری و به ویژه شهرداران میبایست بر نقش مشارکت مردم در تصمیمگیریهای اساسی تاکید کنند و سازوکارهای آن را نهادینه سازند.
ـ2ـ شفافیت: در زمینهی اطلاعات و فرایند تصمیمگیریها، باید سازوکاری سالم برای دسترسی آزادنه مردم به اطلاعات سطوح مختلف مدیریت شهری و فرآیند تصمیمگیری فراهم آید.
ـ3ـ اثربخشی و کارآیی: همواره باید به عنوان اساسیترین معیارهای میزان رضایت بهرهبرداران و نیز نحوهی استفاده از منابع برای ارایهی خدمات و اجرای طرحها، مدنظر قرار گیرد.
ـ4ـ پاسخدهی: شهردار و مقامات شهری باید ضمن توانایی درک نیازها و خواستههای جامعهی شهری، توان پذیرا بودن و پاسخدهی را داشته باشند.
ـ5ـ بینش استراتژیک: به معنى داشتن نگاهی آیندهنگر است. مقامات شهری از جمله شهردار و شورای شهر باید چشمانداز مشترکی را برای آیندهی شهر پیشبینی کنند.
ـ6ـ تمرکززدایی: مقام شهردار باید وظایف و قدرت خود را به نحو سازگار و منطقی بین سطوح پایینتر نظام مدیریت شهری توزیع کند، به نحوی که به سطوح بالای سیستم مدیریت شهری بیشتر جنبهی نظارتی بخشد.
ـ7ـ مسئولیتپذیری: منظور، پاسخگو بودن و مسئولیتپذیری در برابر آثار و پیامدهای اجرای تصمیمهاست.
ـ8ـ عدالت: نگرش عدالتمدار و فراگیر به امور و فراهم ساختن امکان بهرهمندی یکسان شهروندان از خدمات مطلوب.
چنین مواردی، مختصات منش مدیریتی خوب را به اختصار نشان میدهد. بنابراین در انتخاب شهردار و ارزیابی گزینههای مختلف توصیه میشود گزینههایی مدنظر قرار گیرد که اینها در آن نهفته است. شهردار منتخب باید با هدف و مقصد متعالی آشنا باشد و متناسب با شیوه و چگونگی نیل به اهداف، فردی توانا و شایسته باشد. شهردار شهر حق اشتباه کردن ندارد و در صورت اشتباه کردن، جامعه شهری را آسیبپذیر میسازد. بنابراین شهردار کسی است که پیش از انتخاب شدن تصور درستی از وضع مطلوب و شناخت کاملی از وضع موجود دارد و به چگونگی پر کردن شکاف میان وضع موجود و وضع مطلوب آگاه است. شناختی درست از وضع موجود و ارایهی چشماندازی واقعبینانه و مطلوب برای شهر میتواند انگیزهی خوبی را برای هدفمندی فعالیتهای شهردار و تهیهی برنامههای مطلوب فراهم سازد. شناخت و درک نحوهی مدیریت و حاکمیت شهری خوب نیز از سوی شهردار منتخب میتواند موید و نویدبخش اجرای مطلوب و صحیح برنامهی مصوب در طول دورهی تصدی مقام شهردار باشد.
بدین ترتیب پیشنهاد میشود که شوراهای اسلامی شهرها پس از آنکه از ملاکهای قانونی و اداری احراز صلاحیت شهردار اطمینان یافتند، در انتخاب نهایی شهردار، ملاکهایی از این دست را نیز در نظر بگیرند:
ـ1ـ میزان شناخت از شهر (نقاط قوت و ضعف، فرصتها و تهدیدها)
ـ2ـ میزان شناخت و درک از اصول و معیارهای شهر خوب به عنوان چشمانداز.
ـ3ـ میزان شناخت از برنامههای توسعهی ملی، استانی به عنوان برنامهها و طرحهای بالادست و نحوهی تفسیر برنامهها و طرحهای شهری موجود.
ـ4ـ میزان شناخت و درک از مختصات مدیریت شهری خوب و رویکردهای آینده فرد کاندیدای احراز سمت شهردار در ادارهی امور و اجرای برنامهها.
بدین ترتیب، علاوه بر اصل زیربنایی «قانونمداری» و در نظر گرفتن ملاکهای قانونی در انتخاب شهردار، میتوان کلیهی اصول و معیارهای مطرح شده در این نوشتار را در قالب سه مولفه «میزان هدفمندی»، «برنامهمداری» و «حاکمیتمداری خوب» خلاصه کرد.
همچنین به صورت منطقی و با عقل سلیم میتوان موفقیت سه دسته افراد ذیل را در پیشبرد امور و وظایف شهردار در مقایسه با سایر افراد پیشبینی کرد. سه ویژگی آتی، به عنوان ویژگیهای مکمل ملاکهای کلی و عمومی مطرح شده برای انتخاب شهردار یادآوری میگردد:
ـ افرادی که سابقهی سکونت و یا کار در شهر محل پیشنهاد تصدی سمت شهردار را دارند (به لحاظ امکان شناخت بیشتر با مسایل فرهنگی: اجتماعی و … مردم شهر).
ـ افرادی که سابقه کار در شهرداری همان شهر و یا شهرداریهای مشابه را دارند.
ـ افرادی که در زمینههای تحصیلی نزدیک با مدیریت و برنامهریزی شهری دارای تحصیلات عالیه هستند.
***
در خاتمه، با پذیرش این نکتهی اساسی که براى انتخاب شهردار مولفههاى زیادى وجود دارد که البته نمیتوان همهی آنها را در یک فرد پیدا کرد و در هر شهر با توجه به وضعیت ویژگىهاى اجتماعى، فرهنگى، سطح توسعه و نظایر اینها، شوراها میبایست براى انتخاب شهردار، کاندیداها را با استفاده از معیارها و ویژگیهاى متنوع مورد سنجش قرار دهند؛ لذا به صورت فهرستوار از موارد ذیل نیز میتوان به عنوان شاخصها و ویژگیهای انتخاب شهردار کارآمد در تراز شهردار مطلوب جمهوری اسلامی بهره برد:
ـ1ـ ولایتپذیری
ـ2ـ از نظر اعتقادی و ایمانی باید سلامت نفس داشته باشد
ـ3ـ کاردانی و لیاقت و کارآمدی (شیفته خدمت و نه تشنه قدرت)
ـ4ـ نجابت و حسن سلوک، تواضع و فروتنی در برابر مردم و رعایت عدالت همه جانبه
ـ5ـ انتقادپذیر بودن آنهم در کنار نداشتن روحیه تطمیع و تهدید
ـ6ـ دارا بودن صلاحیتهای دینی و انقلابی
ـ7ـ امانتداری در بیتالمال و دوری از تجمل و اشرافیگری
ـ8ـ پاکدامنی و پاکدستی
ـ9ـ حسن شهرت و مقبولیت اجتماعی
ـ10ـ خستگیناپذیری
ـ11ـ اجرایى بودن و نه سیاسى بودن
ـ12ـ پرهیز از سیاسی کاری و عدم دخالت انگیزههای جناحى، حزبی، قومی و طایفهای در ادارهی شهر
ـ13ـ داشتن تجربهی کافى در مدیریت و دارا بودن سابقهی فعالیت در شهردارى
ـ14ـ داشتن تخصص و درک صحیح از امور شهر و شهرسازى
ـ15ـ شجاعت و جسارت لازم براى تصمیمگیرىهاى بزرگ
ـ16ـ خوش فکر و برنامه محور
ـ17ـ توانایی ارایهی پروژههاى کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت مبتنی بر توسعهی پایدار در افق سند چشمانداز استان و کشور
ـ18ـ نگاه دوراندیشانه به کمیسیونهاى مرتبط با شهر و شهردارى
ـ19ـ استفاده از نیروى متخصص در ادارهی امورشهر
ـ20ـ داشتن شناخت مناسب از سازمان اداری کشور
ـ21ـ داشتن روحیهی مشارکتپذیری، مردمگرایى و اعتقاد به مشارکت عمومى مردم در ادارهی امور شهر
ـ22ـ آشنایی و آگاهی از قوانین و مقررات شهری به ویژه قانون شهرداریها و شوراها
ـ23ـ دارا بودن شناخت کامل از حوزهی کاری (سازمانهای وابسته به شهرداری و حوزههای مختلف فرهنگی، اقتصادی، عمرانی، اجتماعی و … )
ـ24ـ توان و برنامه ایجاد هماهنگی و یکپارچگی بین واحدهای مختلف شهرداری و نهادهای اجرایی دیگر شهر
ـ25ـ توان و برنامهی ایجاد تعادل بین درآمد و هزینههای عمرانی و جاری شهرداری
ـ26ـ توانایی تعامل و هماهنگی با مردم و نهادهای دولتی (جاذبه به جای دافعه)
ـ27ـ دارا بودن نگرش مدیریت بحران در حل معضلات زیست محیطی، اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و فرهنگی شهر
ـ 28ـ ارایهی برنامه جهت جذب و جلب منابع مالی از طریق سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی
ـ29ـ ارایهی برنامه جهت ایجاد درآمدهای پایدار و فعال کردن کدهای راکد بودجه شهرداری
سخن پایانى
با توجه به آنچه مطرح شد و به عنوان پیشنهادهای کاربردی برای شوراها در زمینهی انتخاب شهردار خوب؛ میتوان درخواست نمود که شوراها آرمانگرایانه به شهردار نگاه نکنند و با توجه به وضعیت شهرها و نارساییهای شهرداری به انتخاب شهردار بپردازند. شوراها لازم است ضمن توجه به موارد مطرح شده در مورد ویژگیهای علمی، اجرایی و فردی شهردار خوب، در انتخاب شهردار به ویژه در شهرهای کوچک از طایفهگرایی و قبیلهگرایی بپرهیزند و بکوشند تا ضمن پاسخ به مطالبات مردم از شهرداریها، بیشتر به برنامههای اجرایی و کاربردی شهردار توجه کنند و در صورت امکان شهردار را با توجه به برنامههایش برگزینند.
مجددا تاکید مىشود که عوامل فراوانى در موفقیت شهرداران تاثیر دارند و فهرست ویژگىهاى شهردار خوب میتواند همچنان ادامه یابد و نیز باید پذیرفت که هیچگاه یک نفر نمیتواند تمام ویژگىهایى را که براى پذیرش سمت شهردارى لازم است دارا باشد. تلاش براى به حداقل رساندن نقاط ضعف مدیریتى، از اصول پذیرفته شدهی اعضاى شوراى اسلامى شهر به شمار مىآید. باید تلاش کرد تا با توجه به معیارهایى که به آن اشاره شد و همچنین اولویتبندى آنها با توجه به ویژگىهاى شهر به ارزیابى کاندیداهاى شهردارى و نهایتا انتخاب مدیرى اصلح و توانمند و آگاه، متناسب با شرایط خاص شهر خود پرداخت.
***
ماخذ:
ماهنامهی شوراها