چاپ خبــر

بیمار نشو هوا بس ناجوانمردانه سرد است!

کمبود پزشک چه عمومی اش و چه متخصص اش در شهرستان فریدونشهر مشکل امروز و سال های اخیر نیست بلکه از سالیان گذشته مسئله هم مسئولین شهرستان بوده و هم مردم. مردمی که به سبب دوری از مرکز استان و رنگ محرومیت بر چهره دیارشان به نظر می رسد چاره ای جز بیمار نشدن ندارند.

چشم هایش پر از اشک شده بود، نمی دانست گریه خواهش سر دهد یا غرورش را نشکند و از خواسته اش صرف نظر کند.

صبح قبل از طلوع خورشید از خانه اش  بیرون زده بود تا به شهر بیاید و برای مشکلش چاره ای بیاندیشد. کیلومترهای زیادی نیامده بود ولی ساعت ها به دلیل سختی مسیر طی راه کرده بود.

بیمار بود سنش هم کم نبود، زن بود ولی میدانم همت و غیرتش بیشتر از بسیار مردان است زیرا او زن زندگی در روستا بود.

لابد برایش آمدن به بیمارستان مهم بود که دل به سختی های راه داده بود، درد را از چهره خسته اش می شد فهمید ولی آن را مسئول نوبت دهی بیمارستان نمی دید. داشت التماس می کرد که از اول صبح اینجا هستم راهم دور است باید پیش خانم دکتر بروم یک نوبت هم به من بده جای دوری نمی رود باید برگردم به روستای خودم تا هفته بعد هم نمی توانم صبر کنم مشکل دارم و….

-نمی شود خانم نوبت این پزشک تمام شده است برو هفته بعد بیا یا برو شهر دیگه، من که مقصر نیستم زودتر می آمدی، خانم دکتر 30 نفر را بیشتر نمی بیند، نمی رسد، برو خانم وقت بقیه را نگیر.

– من که از اول صبح اینجام، کی سی نفر نوبت دادید اخه؟ اگه میشه به من هم یه نوبت بدید.

– خانم به شما نوبت بدم به بقیه هم که نوبت بهشون نمیرسه باید جواب بدم. من چه کارم مامورم و معذور به من گفتن بیشتر از این نوبت نده(راست هم می گفت)

و با اعتراض سایرین که تا ده نفر آن ور تر، صف بسته بودن از پشت شیشه اتاق نوبت دهی آمد بیرون.

نمی دانست چه کار کند، نه زبان اعتراض داشت نه کسی را برای چانه زنی. او برگشت به روستایش! شاید هفته بعد هم دیگر نیاید!

داستان نمی نویسیم اما حکایت این روزهای کمبود پزشک و بالارفتن هزینه های بهداشت و درمان حکایتی تکراری شده است که دارد به قیمت بی خیالی خیلی ها به سلامت و درمان خودشان تمام می شود.

کمبود پزشک چه عمومی اش و چه متخصص اش در شهرستان فریدونشهر مشکل امروز و سال های اخیر نیست بلکه از سالیان گذشته مسئله هم مسئولین شهرستان بوده است و هم مردم. مردمی که به سبب دوری از مرکز استان و رنگ محرومیت بر چهره دیارشان به نظر می رسد چاره ای جز بیمار نشدن ندارند.

اما داستان نوبت گرفتن و ملاقات همان پزشکانی هم که موجود هستند درد دیگری برای این مردم است، در زیر مروری کوتاه می کنیم بر یک روز حرکت برای ویزیت:

ساعت 7 صبح نوبت دهی برای ویزیت پزشکان متخصص  در بیمارستان شهرستان فریدونشهر شروع می شود، باید زود بروی در صف بمانی و حق ترک صف، گذاشتن زنبیل ویا نشستن در صندلی های انتظار را نداری، جایت را می گیرند و نمی توانی دیگر پس بگیری، پس اگر نمی توانی تا یک ساعت سر پا بایستی یا نرو یا نفر دیگری را بفرست.آنجا یک نفر بیشتر برای موجی از مراجعه کنندگان و دادن نوبت برای چند پزشک نگذاشته اند.

vater mark2

از قبل اگر می خواهی بدانی کدام متخصص در کدام روز، ویزیت می کند باید در بیمارستان آشنایی داشته باشی چون اگر هم شماره ای به این داستان اختصاص داده باشند نه به تلفن هایت  جواب می دهند و نه در سایت مرکزشان خبری از این موضوع می توانی پیدا کنی، می شود گفت هیچ موضوعی در سایتشان نیست!

حتی نه می توانی صبح یکی از روزها با مراجعه به بیمارستان و سوال حضوری به آن دست یابی چون هیچ اطلاعیه ای از ساعات حضور و روزهای مربوطه جایی نصب نشده و مسئول پاسخ این مورد هم سرش انقدر شلوغ است که به این راحتی ها جوابت را نمی دهد و باید در صف انتظار بایستی، یادت باشد جایت را ترک نکنی!

البته توصیه می کنم اگر آشنایی در بیمارستان و حتی بوفه آن داری دفترچه ات را به او بده، خیالت راحت نوبتت محفوظ می ماند و هر وقت خواستی می توانی برای ویزیت بیایی. قدمت روی چشم!

اگر خوش شانس باشی و استقامت ایستادن را هم داشته باشی (در حالیکه بسیاری از مراجعه کنندگان سن و سال بالایی دارند) و وقتت هم اول صبح تا ظهر آزاد باشد به جواب سوال یا گرفتن نوبت ویزیتت می رسی، جالب اینکه بعد از موفقیت در این امر هیچ برگه ای یا سندی به عنوان برگه نوبت هم به دستت نمی دهند و باید بروی ساعت 10 برای ویزیت بیایی؛ البته به همه مراجعه کنندگان همین ساعت اعلام می شود. نمی توانی بفهمی نفر چندم هستی؛ غیر قابل پیش بینی است!

ساعت مقرر که می روی باید از چند بیمار دیگر بپرسی که اسمت را صدا زده اند یا نه، باید بنشینی و منتظر صدا زدن بمانی، تاکی را من هم نمی دانم، یعنی هیچ کس نمی داند!

اسمت را صدا می زنند و وارد دالانی می شوی که چندین اتاق دارد، هر پزشک در یک اتاق در حال ویزیت است ولی سخت می شود بدانی کدام اتاق متعلق به پزشک مورد نظرت است، حواست باشد اشتباهی در صف ورود به اتاق پزشک قرار نگیری چون خبری از منشی و تابلو پزشک نیست. راستی صندلی برای نشستن هم نیست اگر هم هست سهم دو سه نفر است.

روی برگه ای که حالا بهت داده اند شماره ای درج شده است، این شماره برای رعایت نوبت است ولی مرتب باید حواست باشد اگر کسی دیگر قبل شماره ات انجا نیست نوبت تو شده است، زرنگ باشی با بالاترین نوبت ها هم می توانی داخل شوی کسی زیاد گیر نمی دهد مهم سماجت و زرنگی توست (البته اگر اسمش زرنگی باشد) آخر مسئول نوبت دهی هم باید نوبت دهد هم باید جواب سوال های مردم را بدهد هم اسامی را بخواند هم برای چند پزشک بیمار بفرستد و …!

تبریک می گویم نوبتت شد پزشک متخصص منتظر تو و حداقل دونفر دیگری است که باید باهم داخل اتاق پزشک شوید و اشکالی ندارد هم آن ها  از درد تو متوجه می شوند و هم تو از دلیل امدن آن ها، مهم نیست آخر جا نیست دیگر!

توصیه می کنم زیاد سوال نپرسی بنده خدا از صبح تا الان بالای 40 نفر را ویزیت کرده است چنان خسته است که حوصله تو و سوال هایت را دیگر ندارد، طبق قانون قرار بوده است هر ساعت 7 نفر را ویزیت کند ولی مراجعه کننده زیاد است و از ساعت 10 تا 13 سه ساعت بیشتر وقت ندارد باید زود به شهرش برگردد.

خسته نباشی امیدوارم خوب معاینه شده باشی و نسخه ات درست پیچیده شده باشد ولی ایمان دارم نسخه ای که برای سیستم گرفتن نوبت و ویزیت و درمان در تنها بیمارستان غربی ترین شهر استان اصفهان پیچیده می شود پر از اشکال است که با کمی مدیریت و احترام می شود به راحتی رفع کرد، تامین پزشک پیش کش!

راستی آن خانم داستان ما نفر سی ام بود که نوبت برایش تمام شد و رفت ولی تا 45 نفر را پزشک زنان ویزیت کرد!

تو، او و همه سلامت باشند توصیه می کنم بیمار نشوی هوا بس ناجوانمردانه سرد است!

پایان.

 

محسن رحیمی سردبیر پایگاه خبری پونه زار؛

 

  1. بیژن گفت:

    تشکر بابت نقد بجا فقط تو اون راهرو تنگ و تاریک مذکور توصیه می کردین کپسول اکسیژن هم ببرن نمی شه نفس بکشی . کاش مسئولین شهر مصداق آن شعر نباشند گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله ماست
    آنچه البته به جــایی نرسد فریـاد است

Go to TOP