چاپ خبــر

چگونه با همسرمان رفتار کنیم؟

راستی با کسی که مایه ی آسایش و آرامش انسان و بانوی خانه و زمینه ساز رشد و اعتلای معنوی مرد است چه رفتاری شایسته و بایسته می تواند باشد؟

به گزارش سایت تحلیلی خبری پونه زار به نقل از حیا، برخی مردان مواجه ای صحیح و انسانی با همسر خود که به تصریح قرآن مایه ی سکینه و آرامش روحی و معنوی آنان است، ندارند و در رفتار و کردار خویش مرتکب مواردی می‌شوند که از فقر ایمانی و اخلاقی و ارزشی آنان حکایت دارد. اینان و نیز کسانی که سودای رشد اخلاقی و معنوی دارند باید از داستان بزرگان درس بگیرند.

سیره رفتاری علما و بزرگان با همسر خود
امام خمینی (ره):
در مورد حضرت امام رحمة الله از زبان فرزند بزرگوارشان چنین آمده است: مادر ما اگر سر سفره نمی نشستند ،امام غذا نمی خوردند. منتظر می ماندند ولو اینکه همه سر سفره حاضر باشند و وقتی که والده مان می آمد، آقا شروع به خوردن می کردند.
یکی از نزدیکان بیت امام (رحمة الله) در مورد کمک در منزل بیان می کند: روزی برحسب اتفاق که تعداد میهمانان منزل امام زیاد شده بود پس از صرف غذا و جمع کردن ظروف، دیدم امام به آشپزخانه آمدند. پرسیدم: چرا امام به آشپزخانه آمدند؟ امام فرمودند: چون امروز ظروف زیاد است، آمدم کمکتان کنم.

از زبان دختر بزرگوارشان چنین می شنویم: یادم می آید در دوران کودکی در اتاق با توپ بازی می کردم و شیشه را شکستم. امام خیلی ناراحت شدند که چرا این کار را کردم. من گفتم: مادر به ما گفتند در اتاق بازی کنید، عیبی ندارد. ایشان هیچ نگفتند و سرشان را پایین انداختند و از اتاق بیرون رفتند.

علامه طباطبایی
فرزند بزرگ علامه طباطبایی درباره چگونگی رفتار علامه با همسر خود می گوید: علامه در خانه خیلی مهربان و بی اذیت و بدون دستور بودند و هر وقت به هر چیزی مثل چای و مانند آن نیاز داشتند، خودشان می رفتند و می آوردند چه بسا هنگامی که عیال و یا یکی از اولادشان وارد اطاق می شدند، ایشان در جلوی پای آن ها تمام قامت بر می خاست. این قدر مودب بود، بارها اظهار می داشتند که عمده ترین موفقیت هایشان را مدیون همسرش بوده است و گفته می شود در مرگ همسرش خیلی گریه کردند.

شهید مطهری (ره)
همسر شهید مطهری نقل می کند که: یک بار برای دیدن دخترم به اصفهان رفته بودم. بعد از چند روز که به تهران آمدم، نزدیک های سحر به خانه رسیدم. وقتی وارد خانه شدم، بچه ها همه خواب بودند ولی آقا بیدار بود. چای و میوه و شیرینی آماده بود و منتظر بودند. بعد از احوال پرسی با تآثر به من گفتند: می ترسم یک وقت نباشم شما از سفر بیایید و کسی نباشد که به استقبالتان بیاید.
بیشتر صبح ها چای درست می کردند. در تمام طول زندگی به یاد ندارم که به من گفته باشند یک لیوان آب به ایشان بدهم.

علامه محمدتقی جعفری(ره)
فرزند آن فیلسوف فقید، علیرضا جعفری به خاطره ای از دوران کودکی خود اشاره می کند و می گوید: به یاد دارم روزی در منزل سوءتفاهم جزیی بین استاد و والده ام پیش آمد و عباراتی بین آنان رد و بدل شد. پس از گذشت مدت زمانی، وقتی استاد عازم رفتن به بیرون منزل بود، با نهایت فروتنی جلو آمد و دست مادرم را بوسید و عذر خواهی کرد.
اساساً علامه جعفری در برخورد با همسر جایگاه علمی و اجتماعی خویش را فراموش می کرد و هیچ گاه سختی و مشکلات مربوط به کارهای خویش را با خود به خانه نمی آورد. اگر هم خسته بود به سخنان همسرش نیکو گوش می داد و اظهارات معقول و منطقی را می پذیرفت. از کوشش های همسرش مدام در مناسبت های مقتضی قدردانی می کرد.

Go to TOP