گلدون وبلاگی هفتاد و هشتم هم منتشر شد
همه چیز با یک لایک شروع می شود!
وبلاگ “سرباز صفر جنگ نرم” نوشت:
افراد با نیت های مختلفی وارد شبکه های اجتماعی و جمع دوستان مجازی می شوند و یکی از نیت های شایع در میان جوان ها یافتن یک همزبان برای جلب همدردی در لحظات سخت زندگی است لحظاتی که دچار ضربه های روحی،شکست ها و سرخوردگی ها هستند اینگونه افراد برای افتادن در دام های شبکه های اجتماعی از کسانی که صرفا برای گذران اوقات به شبکه های اجتماعی می آیند مستعد ترند.
آنهایی که در همچنین لحظه هایی با اندک توجه طرف مقابل ،سفره دلشان را برایش باز می کنند و بسیاری از اسرار شخصی خود را بازگو می کنند و زمانی که اصطلاحا یک شکم سیر با طرف مقابل درد دل می کنند بدون آنکه متوجه باشند یک رابطه عاطفی و عمیق بین آنها و طرف مقابلی که هیچ شناختی از او و قصد واقعی او از این ارتباط ندارند رقم خورده است.
*********************************************
بحران جمعیت و لزوم اجرای نسخه های متفاوت
وبلاگ “دو رکعت وبلاگ” نوشت:
مطابق با میراث گرانبهای اهل بیت، تولد هر فرزند نه فقط یک رخداد فیزیکی و تولید مثل، بلکه گشودن سرفصل و پرونده جدیدی در ربوبیت خداوند نسبت به عالم هستی است.این نگرش متعالی حاصل انسان شناسی خاص اسلامی است که انسان را فرا حیوان و به عنوان خلیفه خداوند معرفی می کند.در این ساحت فرزند یک نعمت است و بارداری یک جهاد و فضیلت.
با اینحال شاید هیچ گاه به ذهن اجداد ما خطور نمی کرد که نوادگان آنها باید شاهد انقراض نسبت های خانوادگی ای چون(دائی)،(خاله)،(عمه) و (عمو) باشند. پیش بینی ناگواری که اگر رشد جمعیتی کشور ما به همین صورت منفی باشد کمتر از چهاردهه دیگر علاوه بر یوزپلنگ ایرانی! باید منزل به منزل به دنبال خویشاوند باشیم.
*********************************************
قضیه آسان است! : نگاهی به پدیده معلم آزاری
وبلاگ “زنگ کتاب” نوشت:
شاید بهتر بود از زیبایی های ارتباط بین دانش آموزان و معلمان بگوییم؛ از لحظه های نابی که فقط در مدرسه و کلاس درس اتفاق می افتد؛ لحظه های نابی که فقط معلمان می توانند آن را درک کنند، لحظه های خوب تعلیم و تربیت که هیچ چیز بالاتر از آن نیست؛ لحظه هایی که دانش آموز عاشقانه معلم اش رامی بیند. هنگامی که صبح پایت به مدرسه نرسیده، درمورد مرتب بودن لباست و این که چه رنگی به شما می آید و امروز حالتان خوب است یا نه صحبت می کنند و…
اما می خواهم در مورد مفهومی بنویسم که کمتر مورد توجه قرار گرفته است؛ “معلم آزاری”
*********************************************
تلفیق حق و باطل؛ تاکتیک علی مطهری در بیان ادعاهای اشتباه
وبلاگ “این خانه صاحبخانه دارد” نوشت:
نگاهی دیگر به اظهارات گذشته علی مطهری در موقعیت های گوناگون (مانند نطق میان دستور وی در صحن علنی مجلس شورای اسلامی پیرامون آزادی میر حسین و کروبی)، نکته ای ظریف را در روش مطهری در بیان سخنانش قابل توجه می سازد و آن تلاش وی برای نشان دادن چهره ای منطقی و آزاد اندیش از خود در مجامع سیاسی و افکار عمومی است.
به عنوان مثال، علی مطهری در سخنان روز یکشنبه (21 دی) خود در مجلس و قبل از بیان موضوع رفع حصر میر حسین و کروبی، به موارد دیگری اشاره کرد که به نظر صحبت هایی منطقی و معقول بود. شنیدن این موضوعات از مطهری که عمدتا حول محور انتقاد از برخی تصمیمات و عملکردهای مجموعه دولت است تا حدودی دور از انتظار بود.
*********************************************
ضرورت یک انقلاب رسانه ای
وبلاگ “انصار ولایت شهرضا” نوشت:
بالاخره بعد از مدتها توفیقی شد تا باز چند خطی وقت دوستان را بگیرم. امّابعد صحبت از رسانه است اثراتی که بالطبع در دنیای امروز از آن می بینیم، مکتوب یا مصوّر، روزنامه، کتاب، نشریه، سایت، وبلاگ، تلویزیون، رادیو، ماهواره و هر ابزاری که رساندن مفهومی را در بر دارد، همه اش تحت این عنوان قرار می گیرد و امآ ابزار به دستان ماهری دیده نمی شود چه بسا اصلا دیده نمی شوند چون هنوز حرارت نفوذش را و خطرات آن را در عوام جامعه درک نکرده اند و دست کم اش گرفته اند.
با تاکیداتی که از سرور و امام و مقتدایمان می شنویم و خطّی که در این میدان ترسیم کرده روی صحبتشان با عموم جامعه است نه فقط با اصحاب رسانه، چون هجمه ی یک جبهه ی رسانه ای استکباری قول پیکر بر علیه آرمانهای اسلامی و انقلابی یک امّت وارد آمده و آب از گردنمان که هیچ اگر در این لجنزار دست در دست همدیگر ندهیم تا مرگ مان فاصله ای زیاد نیست چون اثرات ضلالت هجمه های رسانه ای غرب و صهیونیسم را میبینیم و همه به این اذعان دارند که ماهواره و اینترنت و گوشی های همراه زندگی شان را به تباهی کشیده و حتی در مذهبیون هم تاثیرات بسزایی داشته است.
*********************************************
شاید پیام به «اسعد»ها برسد
وبلاگ “افاضات عقل کل” نوشت:
دو تن از افراد قبیله خزرج به نام اسعد بن زراره و ذکوان بن عبد قیس به مکه آمدند و چون با عتبة بن ربیعه سابقه دوستی و رفاقت داشتند به خانه او رفته و منظور خود را به او اظهار کرده و از او خواستند بر ضد قبیله اوس با ایشان پیمان ببندد.
عتبه در جواب آنها گفت:« اولا سرزمین شما از شهر ما دور است و فاصله زیادی میان ما و شما وجود دارد و ثانیا گرفتاری تازه ای در شهر پیدا کرده ایم که فکر همه ما را به خود مشغول ساخته و مجال هر گونه فکر و کار و تصمیم گیری را از ما گرفته است و ما را مستاصل و درمانده کرده است!»
اسعد پرسید: چه کار مهمی است که شما را نگران کرده است ، شما که در حرم امن زندگی می کنید چه گرفتاری دارید؟
*********************************************
آتشفشان درون
وبلاگ “عصر خنده” نوشت:
چند وقتیه فکرم خیلی مشغوله! این که:
اگر روزنامه هتاک فرانسوی به جای پیغمبر اسلام(صلی الله علیه و آله) از جناب شیخ حسن روحانی یا جناب آیت الله هاشمی رفسنجانی یا نعوذ بالله جناب سید محمد خاتمی کاریکاتور کشیده بود و نخست وزیر اون کشور از این اقدام اینطور دفاع کرده بود بعد یک روزنامه اصول گرا می نوشت من چیز هستم یا وزیر خارجه احمدی نژاد دو سه سال بعد که از آسمون فرانسه رد میشد به خاطر نداشتن تدبیر و سواد، یک خبر مرگی، چیزی از این نخست وزیر می گرفت، اونوقت بعضیها چند سطل آشغال باید آتش می زدند تا آتشفشان درونشان غل غل نکند؟!
*********************************************
وقتی گوشی های همراه، ما را به بازی می گیرند
وبلاگ “المصباح” نوشت:
مدت هاست در پیام های گوشی تلفن همراه خود غرق شده است و هر چقدر والدینش صدایش می زنند تا برای صرف شام از اتاقش بیرون بیاید فایده ای ندارد. مدام صدای پیام تلفنش به گوش می رسد و پیام های جدید وایبری به دستش می رسد.
هر بار که می خواهد آن را خاموش کند و کنار بگذارد، دوباره پیام جدیدی می آید و او را وادار به پاسخ دادن می کند. گاهی صداهای عجیب و غریبی از اتاقش شنیده می شود و هنگامی که مادر با تعجب از او سوال می کند، می گوید: برای تفنن و سرگرمی با دوستان مجبور بودم پیام های صوتی بگذارم. یک ساعت طول می کشد تا از اتاقش بیرون بیاید اما هنگام شام خوردن هم دست از پیام بازی بر نمی دارد.
*********************************************
چگونه انسان موفقی باشیم
وبلاگ “آرامش کجاست” نوشت:
اگر شما قصد سفر داشته باشید باید در مرحله اول مقصد خود را مشخص کنید و الا اگر مقصد سفر معلوم نباشد اصلا نمیتوانید حرکت کنید و لااقل سردرگم خواهید شد؛ پس از اینکه مقصد سفرتان مشخص شد باید مسیر صحیحی که شما را به مقصد میرساند را انتخاب کنید و در صورتی که مسیرها متعدد باشند بهترین و نزدیکترین آنها را انتخاب خواهید کرد. تنها و تنها در این صورت شانس رسیدن به مقصد را خواهید داشت.
برای اینکه ما بتوانیم در زندگی انسانی موفق باشیم لازم است چند چیز برایمان مشخص باشد:
*********************************************