بیدار شو مادر؛ از مرز رد شدیم!
در روزهای اخیر تصویر این کودک در شبکههای اجتماعی بارها و بارها منتشر شده و عکسالعملهای متفاوتی از آن ابراز شده است. شاعران نیز در این امر بینصیب نبودهاند. تعدادی از آنها جدیدترین اشعار خود را در رثای همه کودکانی که در جنگ و نزاع میان آدمها جان خود را از دست دادهاند، تقدیم کردند.
نمیشود
این شعرها نمیتوانند بلند شوند
و موسی را که تنهاست
از این دریایِ غم نجات دهند
بیدار شو مادر
بیدار شو
دریا قبولم نکرد
و آب از سرم گذشت
بیدار شو مادر
از مرز رد شدیم
و من تابعیت بهشت را
با دیپلماسی نهنگها گرفتهام
بیدار شو مادر
ساحل بهانه خوبیست
که حرفهایت را بشنوند
علیرضا رضایی
آهای مردم دنیا آهای مردم عاقل
ازین تلاطم و طغیان نمیرسید به منزل
چقدر جنگ و سیاهی، چقدر ظلم و تباهی
چقدر غنچه پرپر، چقدر ماهی در گل
گل است اینکه به دست گلولهها شده پرپر
مقابل سر سرنیزهها شکسته دل است،دل
رساندهاید به اوج فضا سفینه و موشک
سفر به دورترین نقطه کردهاید، چه حاصل؟!
یکی میآید و میپرسد از من و تو و آنها
یکی میآید و میپرسد از تمام مسائل
گمان کنید بپرسد «چه کردهاید در اینجا؟!»
جواب پرسش آسان، چقدر پاسخ مشکل
گمان کنید بپرسد «خدا،خدای شما کیست»
چه پاسخی است به جز «حی حق، شاهد عادل»؟
بخواب کودک دلتنگ قرن آتش و آهن
رسانده مادر دریا تو را به دامن ساحل
نغمه مستشار نظامی
تو را
نه کوسه درید و نه آب دریا خورد
تو آن کنایه ی تلخی
که در شبی غمگین
زبان موج ، به تدریج بر لبت آورد؛
تو چشم بخت منی!
اینچنین به خواب مرو
تو آبروی جهانی!
به روی آب مرو!
حسین جنتی
لعنت براین بشر بیحقوق ،،حقوق بشر