سرمقاله صریح کیهان علیه دولت روحانی
گاهی در عرصه سیاسی، شاهد رفتارهایی هستیم که بیاختیار آدمی را به یاد بعضی بازیکنان فوتبال میاندازد! بازیکنانی که با عناوین پرطمطراق وارد زمین میشوند و رجزخوانیهای قبلیشان، باعث میشود که تماشاچیان هر لحظه منتظر کاری خارقالعاده و به ثمر رسیدن گلی زیبا باشند اما دریغ از یک کار معمولی و بیحاشیه! خود آن فوتبالیست که بهتر از بقیه میداند بیش از آنکه توان داشته باشد رجز خوانده، دست به کارهایی میزند که کمکاری و ناتوانیاش کمتر جلوه کند! گاهی با داور درگیر میشود، گاهی روی بازیکن حریف خطا میکند، گاهی تمارض میکند و حتی گاهی برای جلب نظر تماشاچیان، رفتارهای عاطفی و احساسی از خودش نشان میدهد! اما همه میفهمند که او «بازیکن» خوبی نیست و هر کاری میکند جز یک بازی خوب!
حالا حکایت اقدامات برخی دولتمردان است که به جای ایفای نقش اصلی خود و پاسخ عملی به مطالبات مردم، دنبال رفتارهای خاص و رد گم کردن هستند تا در سایه این حرفها و سخنان حاشیهای، آنقدر فضا شلوغ شود و آنقدر پیرایه ایجاد شود که کسی سراغ موضوعات اصلی را نگیرد و اگر هم صدای کسی بلند شد در میان هیاهوی خودساخته و انعکاس رسانههای گوش به فرمان! گم شود.
از چند ماه قبل و پس از آنکه رئیسجمهور محترم کار خود را رسماً آغاز کرد، با توجه به وعدههای داده شده و با توجه به مشکل اصلی کشور یعنی مسئله اقتصاد و وعده دولت در بهبود معیشت در یکصد روز ، مردم هر روز در انتظار خبری تازه و اقدامی موثر در جهت تحقق آن وعدهها بودند. اما گذر زمان نشان داد برخی از اطرافیان رئیس جمهور محترم که سابقه حضور در فتنه 88 را در کارنامه خود دارند، ترجیح میدهند از ایشان چهره همان فوتبالیستی را ارائه کنند که مردم نباید از وی انتظار «گل» داشته باشند.
جلوگیری دستوری از کاهش قیمت دلار، افزایش قیمت خدمات دولتی و عمومی مثل آب و برق، افزایش قیمت خودرو و… همان نتیجهای بود که برخلاف وعدههای گذشته مردم شاهدش بودند و البته کاری هم از دستشان برنمیآمد. از اینجا به نظر میرسد خطی در حال شکلگیری است که موضوعات اصلی و مطالبات عمده مردم را تحتالشعاع قرار داده و توجه مردم را از متن به حاشیه منتقل کند. یک روز عدهای برای جامی که از ایران دزدیده شده و آمریکاییها مال دزدی را به خودمان هدیه! کردهاند جشن میگیرند! بعد که معلوم میشود تقلبی بوده و در هدیه هم سر ما کلاه رفته میگویند هدیه، هدیه است تقلبی و اصلی ندارد! روز دیگر مردم و خانوادهها را به کشیدن قلیان دعوت میکنند، دیگر روز خوانندگی زنان، حاشیه جدید میشود، روزی دیگر وزیری خود را به جای قانون میگذارد و فیس بوک را برخلاف مصوبه قانونی ترویج میکند و توضیح میدهد که خودش هم صفحهای دارد! و از خود نمیپرسد اگر مردم در برخورد با قوانین و مقررات مملکت به روش این مسئولان محترم عمل کنند، چه چیزی از کشور باقی میماند! و بالاخره یک روز در جلسهای رسمی، نیمی از مردم کشور، تنها به جرم اینکه به شخص خاصی رأی ندادهاند، افراطی و طرفدار خشونت نامیده میشوند!