قوم برتر (نامه هشتم)
پیشنهاد سردبیر: قبل از مطالعه این نامه، با کلیک روی هر یک از لینک های زیر نامه های قبل را مطالعه کنید.
قوم برتر(نامه اول) – قوم برتر(نامه دوم) – قوم برتر(نامه سوم) – قوم برتر(نامه چهارم) – قوم برتر(نامه پنجم) – قوم برتر(نامه ششم) – قوم برتر(نامه هفتم)
مسئول محترم سایت پونه زار و مخاطبین ارجمند
سلام علیکم
بحث ما در نامه ی قبل به این نکته رسید که نمونه ی ناقصی از آنچه امروزه در جذب مهاجر تحصیل کرده و یا ثروتمند از طریق کشورهایی چون کانادا صورت می گیرد در دوران صفویه و مشخصا توسط شاه عباس صورت گرفت. شاه عباس با این تفکر که هنر و صنعت و برخی علوم را در داخل ایران توسعه دهد اقدامات ارزشمندی انجام داده است. هرچند این اقدامات تبعات منفی نیز داشته است. به عنوان مثال آوردن شیشه گران از ونیز به اصفهان، آوردن ارامنه با هدف توسعه ی صنعت آهن و گرجیان با هدف توسعه ی کشاورزی و باغداری و رشد و شکوفایی کسانی چون شیخ بهایی که اصالتا اهل لبنان بوده و کمال الدین بهزاد که شاه اسماعیل او را از هرات با خود به تبریز آورد و علیرضا عباسی و غیره.
به هر تقدیر اگر شاه عباس نیز دست رد بر آنچه در اختیار کشورهای دیگر و ملل دیگر بود می زد و تکیه بر گرایشات ملی می کرد بسیاری از هنرهایی که امروزه میدان امام اصفهان را شهره ی آفاق کرده اند شاید دیگر نامش هم وجود نداشت. به راستی گاهی وقت ها گریزی از چشیدن شرنگ تلخ حقیقت نیست و حقیقت این است که با وجود تاکید رهبر اندیشمند انقلاب اسلامی بر نهضت نرم افزاری و توسعه ی علم و جهاد علمی، همچنان جایگاه علمی کشور ما جایگاه مطلوبی نیست. و این ها نیست جز مقاومت هایی که در سده ی گذشته و خاصه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در مقابل علوم و فنون غرب و شرق می شد. اندیشه ای کودکانه است اگر بگوییم غرب و شرق از سر دلسوزی گامی علمی برای ملل تحت سیطره برداشته باشند اما از آن طرف عاقلانه به نظر نمی رسد که قلم برداشته و خط بطلانی بکشیم بر آنچه محصول غرب و شرق است.
به هر حال به قول برخی نخبگان که معتقدند کشورهای توسعه یافته با انتقال دانش و تکنولوژی خود به میان ما ساختار زندگی ما را از زیر بنا آنطور بنیان نهادند که خود می خواستند. تحقیقا آنان خواستند تا ما امروزه از رایانه و اینترنت و فضای مجازی استفاده کنیم و بخش عمده از فعالیت های روز مره ی خود را بر پایه ی آنها قرار دهیم و آنان خواستند تا امروزه به طور متوسط هر ایرانی یک گوشی تلفن همراه داشته باشد و برخی چنان وابسته اش باشند که گویی بدون آن امکان زندگی ندارند. همینطور است حضور تلویزیون و ماهواره و لوازم برقی و سایر آنچه محصول تکنولوژی وارداتی است. امروزه نیز بسیاری از کشورها از لحاظ توسعه ی علمی و تکنولوژی بر ما پیشی دارند و تردیدی نیست در اندیشه های تحول یافته شان از شیوه های استعماری نوین بهره می برند تا همچنان پیشتاز باشند. اما ما کجای راه هستیم؟ انصافا کجای راه هستیم؟ کشمکش بر سر اینکه سایت پونه زار چرا همایش عشایر بختیاری را پوشش داد و همایش کوه سیخه را پوشش نداد؟ حقیقتا باید خندید یا گریست؟
قصد ندارم از تندیس سخن بگویم که دردنامه ای است با طول و تفصیل اما به محضر برادران و خواهران عزیز گرجی عرض می کنم: تجلی نام الله تنها و تنها در قلوب انسان هاست که نهایت تلالو و درخشش را دارد… حتما این شعر را که در باره ی بیت الله الحرام کعبه است شنیده اید: کعبه یک سنگ نشانی است که ره گم نشود … حاجی احرام دگر بند، ببین یار کجاست و یا خواجه عبدالله انصاری که می فرماید: بدان كه خداي تعالي در ظاهر ،كعبه اي بنا كرده كه او از سنگ و گل است و در باطن كعبه اي ساخته كه از جان و دل است، آن كعبه ساخته ابراهيم خليل است و اين كعبه بناکرده ی رب جلیل.
شهیدان قوم گرجی دست پرورده ی دامان پاک مادران و دستان پینه بسته ی پدرانی است که همچون آب کوهساران زلال و نیک اندیش و شریف بوده اند نه یک تندیس یا یک نماد. الله وردیخان و امام قلی خان و دیگر مفاخر قوم گرجی اگر مایه ی فخر هستند به پاس انسانیت و خدمت و عمران و آبادانی و ایستادگی در مقابل دشمن مهاجم و دشمن درون یعنی نفس خویش بوده اند… چندانکه در تاریخ نیز آمده است که الله وردیخان چون به دین اسلام و مذهب تشیع درآمد لب به شراب نگذاشت و در مجالس میگساری شاه نیز حاضر نمی شد.
ببخشید از بحث دور شدم… و حاصل کلام اینکه بنده با سواد و تجربه کم خود فکر می کنم شایسته این است که هم شهرستانی های عزیز من که از قوم عزیز گرجی هستند تعالی انسانی خود و فرزندان خویش را در کسب علوم و معارف و هنر و صنعت جستجو کنند که در آن تندیس خبری از تعالی و پیشرفت نبود و نیست. باری دنیا رو به ترقی است. قطار تکنولوژی و توسعه کمترین و کوچکترین توقفی ندارد. چندانکه گفته می شود پیشرفت علمی بشر از سال 2010 به قبل تر یک سو و از 2010 تا 2015 یک سوی دیگر… هرچند بی انصافی است اگر چشم ببندیم به این حقیقت که علوم قدیمی بشر سنگ زیربنای انفجار علمی در طلیعه ی قرن بیست و یکم است. اما به هر حال این دنیاست که با سرعت سرسام آوری در مسیر رشد و پیشرفت است و سزاوار نیست در چنین شرایطی ما در خم یک کوچه باشیم.
خوب بخاطر دارم در دوران تحصیل ما دسترسی به منابع کمک درسی محدود بود. نهایتا تعدادی جزوه رزمندگان بود که دست به دست بین بچه ها می گشت و دیگر هیچ… امروزه همین تکنولوژی یعنی اینترنت باعث شده تا هرکسی از اتاقش به جدیدترین انتشارات، مقاله ها، نظریه ها و هرآنچه به لحاظ علمی نیاز دارد دسترسی سریع و آسان داشته باشد. مردم شهرستان ما و کلا منطقه ی فریدن دارای استعداد و هوش خوبی هستند. این نعمت را امثال بنده به هدر دادیم اما ای کاش نسل حاضرمان قدرش را بدانند.
اگر بخاطر داشته باشید در نامه ی قبل از خط سوم گفتم؛ خطی ورای گرایشات قومی قبیله ای و حتی ملی گرایی. خطی که اهلش در پی کسب علم و دانش و تعالی اخلاقی و انسانی خود و تمامی نوع بشر هستند. خطی که دغدغه ی ذهنی شان این نیست که مثلا با فلانی حرف نزن از فلان قومیت است. از مغازه ی فلانی خرید بکن چون از قوم خودمان است. با فلانی رفاقت نکن چون از قوم ما نیست و این دست افکار. خطی که سقف اندیشه اش را شکسته و پر و بال خود را از این گرایشات رهانیده است و در آسمان فراقومی و فراملی پرواز می کند به سوی تعالی. به راستی کدام یک از ما اینچنین می اندیشیم و باور داریم؟ کدام یک از ما حاضریم این حقیقت و این واقعیت را بپذیریم که همه ی انسان ها برابرند و حاضریم چشم بر خودخواهی خویش ببندیم و اندیشه مان را در آسمان آبی پرواز دهیم؟
بدون تردید اگر به چنین باوری رسیدیم خیلی راحت و فارغ از حب و بغض می توانیم به فرزندان خود اینچنین زیستن و اینچنین اندیشیدن را بیاموزیم. آنگاه که این مرحله را با تمام سختی ها و تلخی پذیرش این حقیقت به جان خریدیم شهامت و شجاعت دیگری در نهاد ما جوانه می زند. بحث در مورد این جوانه را بگذاریم برای نامه ی بعد. از همه ی عزیزانی که با بنده همراه هستند سپاسگزارم.
ارادتمند همه ی شما: یک دوست
ای دوستان عزیز باعرض سلام وارادت:
باید عرض نمایم که این نامه ازقوم برتر به نظر بنده هدف اصلی اندیشمندان جهان وصلح جویان واقعی است ومطلوب نخبگان گرجی زبان وهمشهریان ارجمند این شهرستان پهناور ودوست داشتنی فریدونشهر بیایید برادرانه ازهرقوم ونژادی که هستید این تفکر منطقی وعلمی رابپذیریم که انسانیت انسان به کمال ومعرفت وخداترسی آن است ونه به زبان وقوم گرایی این افکارامروزه درمیان عالمان جهان دیگرراهی ندارد،بیاییدباتلاش علمی وفرهنگی خودمان باعث اعتلای میهن ووطنمان باشیم ودرفکر دستگیری هموطنان خود که این مقبول خداوند متعال است وما رابه سوی اینها می خواند تا انشاءالله به تقوای الهی برسیم وبرترین شویم .انشاءالله.
معلم عزیز و گرامی سلام علیکم … در مقام استادی حتما استحضار دارید که در مثل مناقشه نیست حکایت بوسعید ابوالخیر یادم آمد که : ابوسعید ابوالخیر به مجلسی دعوت شده بود که وعظ کند. جمعیت بیش از گنجایش مسجد بود و مستمعین چنان نشسته بودند که جا برای تازه واردان نبود . خدام مسجد برای گشودن جا فریاد کشید: خدای بیامرزاد کسی را که برخیزد و گامی فرا پیش نهد! و ابوسعید که تازه بر منبرنشسته بود تا سخن بیاغازد بگریست و گفت آنچه تا من این همه سال است می خواهم به مردم گویم همین است که این مرد گفت. و از منبر فرود آمد.
بیان شما چکیده ی آن است که بنده تلاش دارم به خوانندگان عزیز انتقال دهم. ممنون از همراهی شما
بد نیست چند نکته را یاد آوری کنیم :
1 – کار شاه عباسا نمی تونیم با برچسب جذب مهاجر توجیه کنیم
2 – در اینکه هدف از خلقت اساسا تعالی انسان و عبودیت خداوند متعاله هیچ شکی نیست و هر مقوله ای که این اصل را خدشه دار کنه مردوده چه اون مقوله دینی باشه ، علمی باشه ، فرهنگی باشه ، نژادی یا …
3 – خط و زبان هر قومی جزء میراث فرهنگی اون قوم محسوب میشه و بر اساس قوانین بین الملل دولتها ملزم به حمایت هستند . کسی از دولت گرجستان در این زمینه انتظاری ندارد بلکه از دولت جمهوری اسلامی این خواسته مطرح و قابل پیگیری است چه قوانین داخلی هم تاکید بر این امر دارند .
4 – اینهم که کلمه ای به خط گرجی در یک شهر گرجی نشین قابلیت نصب نداشته باشه با هیچ منطقی سازگار نیست .
5 – تاکید بر قومیت و فرهنگ درست نشانه تفرقه نیست بلکه نشانه تعلق داشتن است سند این صحبت در ازدواجها ، دوستی ها ، مراسم ، مهمانی ها و… که در بین اقوام مختلف شهرستان وجود دارد قابل مشاهده است . جالبی ازدواج بین اقوام مختلف اینه که بچه ها تعلق به دو تا قوما در خود دارن و نه تعصب به دو قومیتا .
6 – تمام مباحث شما در مورد تعداد کمی از افراد هر قومی را شامل میشه که دارای تعصبات خاصی هستن و خدا را شکر شامل آحاد جامعه نمیشه که اگه چنین بود براستی که سنگ روی سنگ بند نمیشد و جامعه ای شکل نمی گرفت .
7 – با تمام این تفاسیر مهمترین نکته را فراموش نکنیم که به خاطر بی مهری اصفهان و سیاست های مرکز گرایانه مسئولان استان معضل اصلی شهرستان که اشتغال جوانان می باشد کماکان مورد بی توجهی است و این امر همانگونه که طی سالیان گذشته باعث برون رفت جوان و جمعیت از شهرستان شده و خالی شدن روستاها، در طولانی مدت هم اثرات زیانبارش را خواهیم دید .
رهگذر عزیز سلام
ممنون که اعلام نظر کردید.
در مورد بند 1 اینکه : بنده نه در پی توجیه کار شاه عباس هستم و نه وکیل مدافع شاه عباس… اما شاه عباس این کار را کرده … حالا اسمش جذب مهاجر نباشه… رفته از ونیز شیشه گر آورده … همه ی هدفش نه اما یکی از اهدافش در انتقال اجباری گرجیان به ایران و ارامنه توسعه ی ایران در زمینه های کشاورزی و صنعت بوده… سری به کتاب آقای سپیانی بزنید به حد کافی در این زمینه توضیح داده . و اینکه این حرکت از نظر استفاده از منابع علمی و هنری دیگران مردود نیست.
در مورد بند 2 که بحثی نیست و هم عقیده ایم و در مورد بند 3 اینکه : مگر بنده جایی گفتم که گرجستان وظیفه ای در این زمینه دارد؟ نه چنین وظیفه ای دارد و نه حق چنین کاری. شاید اینکه گفتم گرجستان برای مردم گرجی زبان تا کنون هیچ کاری نکرده را می فرمایید. بله بنده حرفم این بود که گرجستان در راه تعالی گرجیان ایران واقعا هیچ کاری نکرده و تنها با ضبط برنامه هایی هدف دار و چسبانیدن انگ هایی چون حجاب اجباری و علاقه ی گرجیان ایران به شرب خمر و اعتقادات مسیحی و چیزهایی از این دست تنها خدمتش به گرجیان ایران خدشه دار کردن اعتقادات مذهبی این قوم بوده که من و شما می دانیم چقدر این مردم به اسلام و مذهب تشیع معتقدند… دسته های عزاداری و مجالس قران و برگزاری جشن های اسلامی را که انکار نمی کنید؟
4- در مورد آن نصب و حذف بعد و ماجراهایش عرض کردم که … دردنامه ای است با طول و تفصیل و اینقدر خاطرات بدی در پی دارد که نگفتنش بهتر از گفتن آن است… اما همچنان به حرفم باور دارم که آن تندیس به خودی خود کاری از پیش نمی برد و انسان ساز و باعث تعالی هیچکس نیست چه گرجی و چه غیر گرجی… انسانیت گرجیان در شرافت و نجابت خانواده ها و پدران و مادران این قوم و آموزه های آنان به فرزندان خویش است نه تندیس.
5- تاکید بر قومیت و فرهنگ با قومیت گرایی تفاوت دارد… با اینکه انسان فکر کند قوم خودش برتر و بقیه ی افوام پست تر هستند خیلی تفاوت دارد… اما این حقیقت تلخ را دیر یا زود باید بپذیریم که گرایش قومی تنها پیله ای است دور پروانه ی وجود مان. و تا در این پیله ایم از تمام دنیا عقب هستیم و خواهیم بود.
6- تمام مباحث بنده تعداد کمی از افراد هر قومی را شامل میشه که دارای تعصبات خاصی هستند ؟؟؟ واقعا اینطور است؟ نمی خواهید یک بار دیگر مطالب را مطالعه کنید؟
7- اتفاقا رفتار مرکزگرایی و سیاست های مرکز گرایانه نیز درست مثل همان قومیت گرایی است و مردود و مذموم است. تنها تفاوت در این است که آنها قدرت دارند و قومیت ها قدرت ندارد و گر نه هر نگاهی که از تساوی انسانی و عدالت به دور باشد نگاه اشتباهی است. آن آثار زیانبار که شما فرموده اید خواهیم دید کمی با نگاه بازتر و دقیق تر ببنید بعد متوجه می شوید که زمان فعلی که بکار برده اید درست نیست و به جای خواهیم دید باید می گفتید قابل مشاهده است.
توصیه ای هم دارم… این نامه ها را فارغ از قومیت خود بخوانید… به عنوان یک انسان آزاد آزاد که در قید و بند هیچ قومیت و ملیتی نیست. به عنوان یک انسان آزاد … این را عمیقا از شما خواهش می کنم حتما انجام دهید… سخت است اما نتایج قابل توجهی دارد. امتحان کنید.
باز هم ممنون که نظر گذاشتید.
سلام علیکم
در به کارگیری افراد نخبه و البته با حفظ شان انسانی که حرفی نیست که اگه انجام شده کار خوبی هم بوده اما بحث در کوچ اجباری هزاران نفری است که شامل زن و بچه و پیر و جوان می شده اینا مطرح کردم که این دو تا را یه مقوله حساب نکنین چون نوشتتون اینا القا می کرد .
بحث در کم کاری مسئولین در این زمینه است که علیرغم وجود قوانین برای دو زبانه ها تا جاییکه ، حتی در مدرسه اجازه فراگیری زبان خود را دارند و البته در کنار فراگیری سرفصلهای آموزش و پرورش و همچنین بررسی کنید الزام دولت در حمایت از خرده فرهنگها و…
بحث من در تعالی یا عدم تعالی انسان با المان نیست مگر قرآن به خودی خود تعالی بخش است جوشش درون می خواهد بصیرت و خرد و آگاهی می خواهد مگر چهره مقدس دین اسلام کم از قرآنهای روی نیزه ، قرآنهای در حافظه ، قرآنهای روی تاقچه .قرآنهای تفسیر شیطانی شده و … خراشیده تا جاییکه سینه حاملان قرآن دریده و سرهای عاملان قرآن بریده شد. بحث در اینه دوست عزیز در یک شهر که اکثر جمعیت گرجی زبان هستند تندیسی به خط گرجی گذاشته و برداشته شد چه کسی باید بیاید و از این مردم شریف عذر خواهی کند و از دلشان در بیاورد و چگونه ؟
عرض کردم یکی از نعمتها و موهبتهای الهی به انسان همین شاخه شاخه شدنها و قومیتهاست ، پیله نیست و مشیت الهی است و تا انسان هست قومیت وجود خواهد داشت شاید تعدادشان با کمال تاسف کمتر بشود اما حذف نخواهد شد دریای بیکران خلقت را خداوند عاری از سکون می خواهد و گرنه دست به خلقت دراز نمی کرد و یکی از مصادیق زیبای این دریای متلاطم ، قومیتهاست که هر انسان آگاه و خردمند با هر قومیتی راه کمال می جوید و شوق وصال دارد و انسان ناآگاه متعصب به قومیت کار بر او چنان صعب می شود که قبر مردگان را نیز خواهند شمرد تا برتری جویند و اگر به خود نیایند دیری نپاید که چون عرب جاهلیت …
رهگذر عزیز و اندیشمند سلام…
نظر زیبایی گذاشته اید…
در مورد رفتار شاه عباس مطمئنا بنده هم موافق تبعید قوم و گروهی به اجبار نیستم و باز تکرار می کنم که این رفتار از دیدگاه استفاده از علم و هنر دیگر ملل و اقوام مذموم نیست که پسندیده است. و گرنه شاه عباس هم کم و بیش چون دیگر شاهان ایران بوده با داستان ها و حواشی خاص خودش.
بدون تردید بنده هرگز به خود اجازه نمی دهم در نحوه ی آفرینش خلقت فضولی کنم. اگر مشیت الهی بر این بود که همه ی انسان ها را یک شکل و یک دست و یک رنگ بیافریند قطعا چنین می کرد. کما اینکه اگر مشیت الهی بود آفرینش را بدون حضور و یا گمراهی ملک مقربی چون شیطان می آفرید و آدم از بهشت به زمین حبوط نمی کرد و قابیل هابیل را نمی کشت و و و … در اینها هیچ جسارتی نمی کنم اما نکته این است و اتفاقا خود خداوند هم دلیل این تنوع بشر را در قرآن فرموده:
اى مردم، ما شما را از مرد و زنى آفريديم، و شما را ملّت ملّت و قبيله قبيله گردانيديم تا با يكديگر شناسايى متقابل حاصل كنيد. در حقيقت ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست. بى ترديد، خداوند داناى آگاه است. (ترجمه فولادوند) همین و بس… دیگر دلیلی غیر از این وجود ندارد. شناخت متقابل. و جالب اینکه پشت سر همین دلیل راهکار ارجمندی انسان نزد خداوند را می دهد. پس اگر خداوند دریای آفرینش را متلاطم از مباحث پیرامون خلقت می خواست نیازی به معارفه ی انسان کامل در سایه ی پرهیزگاری نبود.
و متاسفانه نوع بشر هم اکثرا در انتخاب ها راه غلط را بر می گزیند و از آن تلاطم نصیبش آن شد که می دانید و می دانیم… عرض بنده این است. در طی مسیر حیات بشر که دنیا یکی از منزل گاه های آن است در قومیت و گرایشات و همان شناخت متقابل که در قرآن آمده آنقدر توقف نکنیم که از هدف غایی آفرینش خود باز بمانیم و هدف غایی و نهایی تعالی انسان است…
در مورد تندیس و ماجراهایش آنچه نباید اتفاق افتاد و ای کاش مسئولان با درایت بیشتری عمل می کردند و اکنون نیز ای کاش خردمندان شهرستان و استان این اندیشه ای کنند و راه گشایش این بغض فرو خفته را ( که همچنان تبعات جلی و خفی دارد) باز کنند و صورت مساله طرح و حل شود نه اینکه پاک شود. و البته اینکه نبود گنجایش خرد ورزی در میان برخین متعصبین مانعی است بر سر این راه.
و این تلاش ناقابلی که بنده می کنم برون رفت از این تعصب و بغض عده ای است که گره بر گره می زنند. و در این راه دست یاری به سوی عزیزانی چون شما و دیگران دراز کرده ام تا با نگاهی فرا قومی به نتیجه ای برسیم. به آن خط سوم که قبلا عرض کردم…
باز هم ممنون از اینکه با نظرات خود همراهی می کنید.
درایت شما ستودنی است اما کاش مسئولین اندکی به دردهایی که تبدیل به حرف شده اند ، گوش فرا می دادند فقط صورت مسئله را پاک کردند و کسی نیامد تا کلیت قضیه را کارشناسی و آسیب شناسی کند و تبعات به قول شما پیدا و پنهان را بررسی کند راهکاری منطقی و جامع ارائه کند و اجرا نماید و امثال من و شما با متصدیان امر حکایت آنچه البته به جایی نرسد فریاد است ، می باشد و گرنه انسان نمی تواند جامعه را به حال خود رها کند که انسان بدبخت در جامعه خوشبخت ، خوشبخت است و انسان خوشبخت در جامعه بدبخت ، بدبخت . بازهم باید مردم همانند گذشته آستین بالا بزنند و مسئولین هم فکر صندلی خود باشند
سلام دوست عزیز با اجازتون سوالاتی از شما دارم و از کسانی که به نام الله سنگ زدند1.قبلا فرمودید فرهنگ با همین سلام کردن شروع میشه احسنت به نظر من هم پیشرفت یک شهر و جامعه مشروط به *توجه* به همه اقوامه. بیش از 90درصد جمعیت فریدونشهر گرجیها هستند و باید قبول کرد که سایت پونه زار به گرجیها کمتوجهی میکنه یک نمونه که قراربود متون و اخبار گرجی در پونه زار قرار بگیره که به خاطر دو سه تا نظر پوچ و بیهوده دیگه قرار نمیدن سایتی که به بانیان و اکثریت جمعیت شهر کم توجهی میکنه. به بی عدالتی باید گریست2.دوست من درست میفرمایید چه بسا مرا اتش بزنند و تکه تکه کنند اما به روح خداپرست من حتی ذره ای اسیب نمیتوانند بزنند یا به نام الله سنگ زدند ایا به خود الله هم میتوانند اسیبی بزنند اما ظاهر هم در جای خودش مهمه اگر نه خدا میگذاشت لشکر ابرهه هم کعبه را نابود کنند -خیلی ها بادیدن معنویت و عظمت کعبه مسلمان شدن کسانی که میخوان مسلمان بشن اول از همه ظاهر اسلام رو میبینن از نمادها و نشانه ها تا کعبه و عظمتش بعد راجع به اسلام تحقیق میکنن-در ظاهر بودن هم حکمتیست و نمیتوان همه چیز را به باطن برگرداند ایا شیطان پرستان از ما در نصب و گسترش دین بیهودشون جلو نیوفتادن؟ تا سر میچرخونی نماد شیطان پرستی میبینی چه اشکال داره الله به هر زبانی نوشته بشه و اسلام گسترش پیدا کنه تقصیر ما چیه فرهنگ بسیاری از اقوام به اون حدی نرسیده که خطی اختراع کنن؟3. درباره المان الله نفر اومده میگه برای بعضیها خدا یه چیزه و برای بعضیها چیز دیگر-باشه ما که به گرجی ننوشتیم خدا. که با عقاید مشرکانتون بگید خدای گرجیها! نوشتیم الله که نام اصلی خدای دو عالم و مسلمانان هست 4.دوست گلم این کار غیر انسانی سنگ زدن رو توجیه نکنید و کسانی که پشت پرده بودن روز به روز چهره زشت و اعمال پلیدشان نمایان میشه حکمت برداشتن المان الله هم همین بود که چهره کریه منافقان -نفاق گران بین اقوام-که تعداد کمی بودن مشخص بشه. جسارت یا بهتر بگم بیچارگیشون به حدی رسید که به شهدا هم توهین کردند وای بر انها تعداد کمی که بین اقوام تفرقه افکندند و وحدت رو از بین بردند چه عاقبت دردناکی خواهند داشت در روز قیامت .
نام و نام خانوادگی عزیز سلام علیکم ( این نام و نام خانوادگی هم داستانی است… ای کاش شما هم مثل رهگذر عزیز یک اسم مستعار برای خودتان انتخاب کنید… چون نام و نام خانوادگی ها زیادند )
باز هم ممنون که نظر گذاشتید…
در مورد حفظ ظاهر که فرمودید بله … حتی اسلام هم تاکید بر این دارد که در کنار حفظ باطن حتما باید ظاهر امور رعایت شود… همان بحث شعار و شعور که هر دو توام باید باشند. حتی توجه کنید در موردی مثل روزه داری و روزه خواری می گویند اگر روزه هم نیستید باید رعایت ظاهر را بکنید و در ملا عام روزه نخورید… یا در مراسم امام حسین علیه السلام تباکی کنید هم ثواب دارد. و مثال های زیبایی که خودتان فرمودید… پس بدون تردید حفظ احترام نام الله واجب است به هر خط و زبانی که باشد… حتی بزرگان عرفان اسلامی می فرمایند اگر به کلیسا یا کنیسه و هر معبدی متعلق به ادیان توحیدی رفتید احترام آنجا را حتما حفظ کنید. در نامه ام عرض کردم حکایت تندیس دردنامه ای است با طول و تفصیل…ای کاش این اتفاق نمی افتاد… در مورد بند سه اون نفری که اومده و اون حرف را زده خودش باید جوابگوی صحبتش باشه نه بنده و در مورد بند 4 بنده سنگ زدن را توجیه کردم؟؟؟ کجای متن بنده اصلا صحبتی از وقایع پیرامون تندیس بود که من توجیهی بکنم یا نه؟؟؟ سنگ به نماد شیطان می زنند آن هم در رمی جمرات. نه به کسی یا چیزی دیگر… آن وقت بنده چطور این را توجیه کنم و کی توجیه کردم؟
بنده تمام عرضم این بود که این تندیس به خودی خود نمی توانست انسان ساز باشد و باعث تعالی گرجیان یا غیر گرجیان… ای کاش به جای هزینه برای ساخت تندیس امثال آقای باتوانی ، گوگونانی، اصلانی، استاد سپیانی و دیگر اهل قلم را حمایت می کردند برای تالیف و نوشتن و ترجمه و بالابردن سطح آگاهی و فرهنگ و درایت مردم. اگر این حرفم غلط است دیگر حرفی ندارم…
باز ممنونم که نظر دادید.
مسلمان واقعی خدارو میپرسته ولی نباید اجازه بده افرادی از نمادهای اسلام سوئ استفاده کنند .. سنگر گرفتن پشت نمادهای اسلامی کار مسلمان واقعی است؟؟؟ دعوا و زخمی کردن برای نصب المان چطور ؟؟؟ واقعا الله مهم بود یا خطی که به آن نوشته شده بود؟؟؟ راستی چرا الله یک (ل) کم داشت؟؟؟
فریدنی عزیز سلام … قبلا عرض کنم که نوشتار شما کمی تلخ و گزنده است… این لحن زیبنده ی سلسله گفتاری که با هدف تعالی انسانی نوشته می شود نیست… حتی پاسخ مخالفان را بدون طعنه دادن هنر است. اما در مورد مطالبی که فرمودید:
بله مسلمان واقعی خدا را می پرسته و اتفاقا از نمادهای اسلامی استفاده می کنه نه سوء استفاده… درست مثل استفاده از اسامی دینی و طرح های اسلیمی و علم و بیرق در مراسم های عزاداری و جشن ها و غیره … حدس بنده این است که شما یک عینک بدبینی به چشم زده اید و ماجرا را نگاه می کنید… واقعا کسی نیاز به سنگر گرفتن پشت نمادی را داشت؟ سنگر گرفتن در مقابل چه کسی؟ دعوا و زخمی کردن از طرف هرکسی بوده مذموم بوده و ربطی به هیچ قومیتی ندارد. چه اینکه کسانی که سنگ پرانی کرده و کتک کاری کردند مشخص است چه کسانی بودند… اما اینکه واقعا الله مهم بود یا خطی که به آن نوشته شده نیتی قلبی است و توصیه می کنم در مورد نیت قلبی انسان ها هرگز قضاوت نکنید که در صورت قضاوت ناصحیح دچار معصیت خواهید شد. و مورد آخر هم ظاهرا یک شوخی تخریبی و تحقیر آمیز است… تا جایی که بنده می دانم زبان گرجی تشدید ندارد. توصیه می کنم تحقیر آمیز صحبت نکنید… مجدد توصیه می کنم هدف از این مجموعه نامه ها تحقیر اقوام نیست تلاش برای تعالی انسانیت است و انسانیت با تلخ زبانی و قضاوت در مورد نیات دیگران راه به جایی نمی برد…
ممنون که نظر گذاشتید.
سلام دوست عزیز
بیانم شاید تلخ نه طعنه آمیز بود ولی آخرین سوالم به هیچ وجه شوخی و تحقیر آمیز نبود …بستگی به نوع خوندن شما داره … ولی تا جایی که من می دونم کلمه ی الله به هر خطی نوشته بشه با دو (ل) نوشته میشه مثل انگلیسی که میشه allah
فریدنی عزیز سلام مجدد
بحث بنده یک یا دو لام نیست . کورش را ما کورش می نویسیم کوروش هم می نویسیم و در ممالک دیگر کی روش کیوروس سیروس و نام های دیگر می نامند… گرجی ها هم نه نام الله که هرچه مشدد باشد را بدون تشدید می نویسند… و نکته ی فراتر اینکه مشکل حضرتعالی در مخالفت با این تندیس یا برخی دیگر در طرفداری از این تندیس ارتباطی به ساحت مقدس الله ندارد بلکه ریشه در گرایشات قومی دارد و قومیت گرایی. و این دردی است که بنده هشت نامه نوشته ام در رد آن و اینکه باید این درد درمان شود. شما نیز اگر نگاهی فراقومیتی داشته باشید خواهید دید ما حقیقت را نمی بینیم که ره افسانه می زنیم.
بدون تردید کسی در فراز قله ی انسانیت می ایستد که تمام زندگانی اش تمثیلی از صفات الله باشد.
داستان موسی و شبان را که به یاد بیاورید در قید تکرار یا عدم تکرار یک حرف لام نخواهید بود.
دید موسی یک شبانی را به راه
کو همی گفت ای خدا وای اله
توکجایی تا شوم من چاکرت
چارقت دوزم کنم شانه سرت
…
گفت موسی، های خیره سرشدی
خود مسلمان ناشده کافر شدی
…
وحی آمد سوی موسی از خدا
…
ما برون را ننگریم و قال را
ما درون را بنگریم و حال را
و الی آخر… و از نیت درونی افراد هم که عرض کردم حتی با احتمال یک در صد خطا شایسته نیست قضاوت کنیم…
و سخن آخر اینکه … بیایید در پی وصل کردن باشیم… به اندازه کافی فصل و فاصله بین ما افتاده و تجربه اش کرده ایم. اینطور نیست؟
دوست عزیز در تمام لغت نامه های گرجی کلمه جلاله الله با یک ل نوشته می شود اما در تلفظ مشدد ادا می شود لذا به جهت املایی مشکا ندارد
در جواب دوستی که گفتن بعضی ها فرهنگشون به حدی نرسیده که خطی اختراع کنند دوست عزیز شما چقدر از تاریخ عیلام خبر دارید از خط میخی چیزی میدونین.. تمدن عیلام قبل از ماد هخامنشی بر ایران حکومت میکرد که برخی مورخین اون رو اولین حکومت ایران میدونن این حکومت خطش میخی بود باید به عرضتون برسونم که بختیاریها از نسل عیلامیان هستند پس پنج هزار سال پیش فرهنگشون به حدی رسید که خطی اختراع کردند و از اولین جوامع بشری بودند که نوشتن . …در سیر تایخ خط و زبان پیشرفت میکنه .. پیشرفتی که برای زبان و خط ایران اتفاق افتاد تا جایی که الان به فارسی و البای فارسی رسیده چرا فکر میکنین ما خط نداریم؟؟؟
نام و نام خانوادگی عزیز ، برادر یا خواهر ارجمند بختیاری سلام
ممنون که نظر گذاشتید هرچند نظر شما پیرامون بحث اصلی نیست اما خوب اطلاعات خوبی به دست می دهد. در هر حال هر قوم و ملتی برای گویش و ثبت آثار مکتوب خود دارای خط و زبان است… البته زبان فارسی حاضر حتما استحضار دارید که ریشه ی پهلوی دارد و خیلی به عیلام باستان مرتبط نمی شود. عیلامی ها توسط آشور تقریبا نابود شدند و تمدن شان نیز تا حدود زیادی از بین رفت… به هر تقدیر قصد این بحث را ندارم چه اینکه تفاخر به خط و زبان به تنهایی خیلی ارزش محسوب نمی شود. زبان عربی زبان قرآن است اما آیا زبان عربی می تواند مفخر وهابیت و داعش باشد؟ یا زبان انگلیسی که حکم زبان بین المللی را دارد با این همه سلطه جویی و مکر انگلیس می تواند باعث فخر این کشور باشد؟
و نکته ی پایانی اینکه دوست ما اشاره ای به قوم خاصی نکرده و ای کاش شما هم به خودتان نمی گرفتید.
باز هم تشکر که پیام گذاشتید.
با سلام اختیار دارید قبلنم گفتم فقط اختلاف نظرهای جزئی بود که حل شد دوست من و منظورم این بود که حرف شما باعث نشه اونایی که سنگ زدند باز بهانه پیدا کنند و بگن ظاهر اصلا اهمیت نداره و از این حرفها. با اجازتون جواب دوستان را میدهم=1.دوست فریدنی به نظر شما مسلمان واقعی به نام الله سنگ میزنه؟مگه نمادی باقی گذاشتن که کسی بخواد پشتش قایم بشه؟ نیمه پر لیوان را ببینیم شاید نام الله با خط گرجی باعث میشد مردم گرجستان بیشتر راجع به اسلام تحقیق کنن و عده ای مسلمان میشدند این بده؟متاسفانه این شمایید که با نام اسلام و بهانه های پوچ میخواهید به فرهنگ و خط وزبان گرجی حمله کنید چرا خواهر -و- داره اما خونده نمیشه و میگیم خاهر؟برید از استادهای زبانشناس بپرسید.در مورد نظر دوم جوابم همون جواب یک دوست عزیزه2. نام و نام خانوادگی ایا الان هم به خطی میخی مینویسند؟ باشه منم که گفتم نام الله به هر زبانی مقدسه و مگه اشکالی داره به خط میخی هم نوشته بشه اطلاعات تاریخیتون اشتباهه گیریم که فارسی هم نتیجه این خطوط باستانیه و- لهجه بیستم عربی نیست-به فارسی هم بنویسیم من کلی عرض کردم نگفتم که بختیاریها فقط خط ندارن- بلوچها کردها اذریها گیلکها ترکمن ها و…هم خط ندارن .تمام. دوست من-یک دوست- میخوام مطلبی رو برات تعریف کنم وقتی عثمان به قتل رسید و میخواستن امام علی ع را به عنوان خلیفه انتخاب کنن افراد پست و کینه توزی مثل معاویه و امثال معاویه وقتی نتونستن عیبی از مرد مردان عالم بگیرن گفتن علی خیلی خوشروست و همیشه لبخند بر لبانش هست خلیفه باید عبوس و خشن باشه!!! بله بعضی ها از هر دروغ و بهانه ای استفاده میکنن تا امر خیری انجام نگیره.
با سلام
بحث نامه ها چیز دیگه ای و ما درمورد چیزهای دیگه بحث میکنیم ..البته طبیعیه هر کنشی یه واکنشی رو به وجود میاره ..شاید خیلی از اینها اطلاعات اشتیاه دادن باشه پس بهتره موضوعی که مطمعا نیستیم رو مطرح نکنیم .. دوست عزیز زبان فارسی لهجه بیست عربی نیست(پروفسور ژیلبر لازار ایرانشناس مشهور اهل فرانسه: زبانی که امروزه بهنام فارسی نو میشناسیم و در دوران نخستین اسلامی به فارسی دری شهره بود را میتوان به عنوان دنباله زبان فارسی میانه، که زبان رسمی، دینی و ادبی ایران ساسانی بود طبقهبندی کرد که خود این زبان اخیر نیز بازمانده زبان فارسی باستان، زبان دربار هخامنشیان بودهاست.خطی که فارسی باستان به آن نوشته میشد در زمره الفباهایی است که به خط میخی مشهورند. نوشتار فارسی باستان تنها خط بکار رفته در زبانهای باستانی ایرانی است که از چپ به راست نوشته میشدهاست. این خط که احتمالاً در زمان داریوش یکم (یا شاید پیش از آن) از خط عیلامی اقتباس شده )
درمورد عیلام:سقوط یک حکومت به معنای نابودی اون قوم وتمام فرهنگ وتمدنش نیست بلکه بازماندهای آن این فرهنگ و تمدن رو حفظ میکنند…رومن گیرشمن باستانشناس سرشناس فرانسوی :من جای جای این سرزمین (بختیاری) پا نگذاشتهام، مگر اینکه عیلامی را یافتهام…
مسلمان واقعی الله رو سنگ نمیزنه ولی حرمت امام زاده با متولی است ..واقعا چرا در سرزمینی که تنوع اقوام داره کاری رو انجام بدیم که وحدت رو از بین ببره .. وحدت مهمه خیلی هم مهمه اونقدر مهم بوده که پیامبر بخاطرش مسجد ضرار رو خراب کنه .
جواب شما در مورد کلمه الله به خط گرجی سه کلمه ای که من اطلاع دارم و در متون اسلامی ترجمه شده به گرجی استفاده شده عبارتند از : ალლაჰ , ალაჰი , ალახი که البته کلمه خداوند در گرجی معادلهای خودش را دارد .
سئوال و بند آخر حرفتون نقض بدیهیاته . مسجد ضرار پایگاهی شده بود برای منافقان و تجمعاتی برای شکستن وحدت مگر المان قابلیت پایگاه شدن را داشت مسجد ضرار ابزاری اسلامی بود برای کوبیدن اسلام مثل قرآن معاویه ، مگر نه اینکه در پرچم ایران کلمات عربی است مگر تندیس بزرگان این کشور با هر قومیتی ساخته و در جای جای میهن اسلامی نصب نشده ، آنهم ایرانی با این تعدد قومیت و البته تعدد ادیان ، اگر دنبال این فکر شما برویم پس هیچ کلمه ای و تندیسی نباید ساخته بشه چون در ایران تعدد اقوام و ادیانه . اینکه مرتب گفته میشه وحدت را از بین می بره میشه لطف کنید و حداقل منا مجاب کنید که الله به خط گرجی که در یک فلکه ی شهر گرجی نشین نصب می شود چگونه می تواند وحدت را از بین ببرد ؟ باحکم تخریب معابد سایر ادیان موافقید پس ، فرهنگها را چطور می خواین از بین ببرین ، پوششها را ، عقاید و افکارا و …
سلام رهگذرعزیز..
در مورد کلمه الله من یه سوال واسم پیش اومد که چرا یه (ل) کم داره که دوستان جوابای مختلف دادن شما هم سه عبارت رو نوشتین(ალაჰი .ალლაჰ .ალახი) ولی تندیس شبیه هیچکدوم از اینها نبود (انتظار من این بود که به این صورت .ალლაჰ باشه که دوستان گفتن زبان گرجی تشدید نداره ولی نمیدونم چرا اینجا رعایت شده این تناقض نیست؟)
بحث مسجد ضرار اصلا مقایسه کردن نیست بحث اینه که یک نماد رو اگر مشکلی داشته باشه می تونیم برداریم …
تندیس بزرگان و قهرمانان رو با خط برابر ندونین یک قهرمان فراتر از قوم خود است فقط متعلق به یک گروه خاص و هم نژادان و هم زبانان خود نیست تمام جامعه بشری می تونه بهش افتخارکنه و یا از اقدامات اون بهرهمند بشه پس میتونه درکش کنه پس طبیعیه که تندیس اونها بدون در نظر گرفتن قومیتشون در سراسر ایران برپا بشه……
اما خط چی این قابلیت رو داره .. همه می تونن درکش کنن .. جواب نه .. چون خط از ویژگی های قومیه ..مختص یه گروه ..اگر تندیس قهرمانها با قومیت های مختلف درایران باشه مشکلی رو به وجود نمیاره چون همه قهرمانها رو دوس دارن فرای قومیتشون..اما خط های متفاوت و استفاده از اونها بی نظمی به وجود میاره به خاطر همینه در یک سرزمین با وجود تنوع زبان یک زبان به رسمیت شناخته میشه ما شش قومیم توی یک سرزمین به نظرتون جالبه شش خط و پرچم داشته و از اونها استفاده کنیم؟؟؟؟
تخریب معابد؟؟؟ معبد خاص یک مذهبه خاص یک گروهه ..متعلق به اونهاست .. کسی حق خراب کردنشو نداره اما میدون یک شهر خاص یک گروهه ؟؟؟؟ متعلق به یک قومه؟؟؟ دیگران حقی ندارن ؟؟؟ دیگرانی که شاید حضورشون بیش از مدت زمان حضور شما در ایران باشه.
سلام علیکم و با آرزوی سلامتی برای شما و همه دوستانی که نظر میذارن
طبق متونی که نوشتم شما برای کلمه الله به هر کدوم از این سه کلمه گرجی استناد کنید اشکالی بر آن مترتب نیست شکلهای دیگر را من اطلاعی ندارم .
بحث من هم همینه که این جمله را باز کنید مشکل نماد چی بود ؟
البته این اولین تندیسی نبود که در ایران گذاشته و برداشته شد در بعضی شهرها تندیس شخصیتها هم دچار این مشکل گردید که داستان خود را دارد . در مورد پرچمها می دونید که ارتش سلاطین پرچمها واحد کرده اند و قضیه را بازت نکنم که هم شما انسان فهمیده ای هستید و هم پونه زار معذور از درج تمام نقدهای من .
آفرین نکته همینجاست الله به زبان گرجی در فلکه ورودی شهر گرجی نشین نصب شد اینکه اظهر من الشمس است تندیس که اول دوراهی یا در فلکه ورودی شهر عزیزان ترک زبان یا در مبادی ورودی دهستانهای عزیزان بختیاری که نذاشتیم . بحث که واضحه الان گرجی زبانان در این شهرن و نماد هم که دلالت بر توهین به سایر همشهریان نبود و اگر زمانی به خاطر مهاجرت گرجیان اکثریت قوم دیگری شد این حق برای نصب تندیسی که خودشان بخواهند محفوظ است این مطلبا چرا قبول نمی کنید ؟
سلام رهگذر عزیز
نمیدونم شما چرا اصرار دارین فریدونشهر را فقط متعلق به گرجی ها بدونین شما گرجی های عزیز 400 سال پیش وارد ایران شدین و خیلی بعد از اون وارد فریدن .. ولی قبل از حضور شما این خاک خالی از سکنه بود ؟؟؟؟ فریدن قبل از این که شما باشین ییلاق بختیاری بوده و هست و سکونتگاه فارس فریدونشهر جزئی از فریدن بزرگ هست جزئی از خاک ایرانه و قبل از هرکسی نژاد ایرانی مالکیت داره بر اون … فریدونشهر صددرصد گرج نشین نیست .. گرج ها ساکن فریدونشهر هستن ولی مالک کل شهر نه ….
سلام علیکم… در مورد دو نظر اخیر بنده حرفی ندارم مبادا متهم به جانبداری شوم… فقط ذکر چند سوال…
منصفانه است تندیس را با مسجد ضرار و کسانی که آن را برداشتند با رسول الله مقایسه کنیم؟
آیا با حذف تندیس، واقعا تندیس حذف شد یا تبدیل شد به یک سمبل و مجسمه های چوبی،گچی و آهنی اش و نیز برچسبش پشت خودروها تکثیر شد؟
آیا امکانش نبود با افزودن نمادهایی دیگر از بختیاری ها و ترک های عزیز میدان را به سمبل اتحاد تبدیل کرد؟
آیا با وجود و ادامه این اختلافات راهی برای پیشرفت شهرستان و تعالی انسانی در این منطقه باقی می ماند؟
چرا به یک خرد جمعی نمی رسیم؟
آیا نوشتن این هشت نامه هنوز نتوانسته آسیب گرایشات قومی را تبیین کند؟
و سوال آخر… بیرون کشیدن عیلامیان از مقبره تاریخ و استناد به آنان از سوی هر قوم و ملتی مصداق آیه شریفه حتی زرتم المقابر نیست؟
ممنونم – یک دوست.
سلام فریدنی عزیز چیزهای خوبی از نظرتون یاد گرفتم که تا حالا نمیدونستم اما باز از شما و نام و نام خانوادگی که از خط میخی حرف زدن سوال دارم که شما که خود را منصوب به مردمی میدانید که خط میخی را اختراع کردن چرا نسل به نسل حفظ نکردید که الان هم بنویسید ؟این مشکل شماست ونه ما .در دنیای امروز هزاران زبان وجود داره اما فقط 14 زبان خط و الفبا دارن که گرجی هم شامل این 14تاست و عربی هم شامل این14تاست اما فارسی نه چون از عربی گرفته شده یا آلمانی همون انگلیسیه با تفاوتهای بسیار جزئی. اگر تعصب بود الان خط میخی هم جزو این زبانها بود و مینوشتید.فریدنی عزیز درد منم همینه الله به خط گرجی میذاشتیم چی میشد بختیاریها به فارسی بنویسن تو شهرشون نصب کنن بحث بختیاری نیست که هی مطرح میکنید تاریخ و مهمتر از اون خدا گواهه که گرجی و بختیاری چه اتحادی داشتن و به کوری حسودان اتحاد حفظ میشه عده ای زرل و پست به خاطر ریاست و… گرجی ها رو یه طرف بختیاریها رو طرف دیگه قراردادن و میانشون اتیش روشن کردن منظورم سنگ پران به نام الله هست که من اصلا اونا رو بختیاری نمیدونم خود بختیاریها هم از اونا متنفرن اونا ارازل بودن – یه چیزم بگم که سینه ام داره از این درد میسوزه خیلی جالبه کسانی که میگفتن مثلا اتحاد به هم میخوره با نصب الله به گرجی خودشون دست به اشوب زدند و شیشه فرمانداری رو اوردن پایین یه لحظه فکر کنید اگه بود چی میشد هیچی نمیشد با برداشتنش اتحاد رو عده ای مخدوش کردن و عده ای اسیب دیدن
وقتی انصاف و عدالت نصبت به هر قومی رعایت نشه هیچوقت اسیب گرایشهای قومی تموم نمیشه وقتی شما خواسته به حق گرجیها نسبت به پوشش خبری تسیخه رو باعث عدم پیشرفت میدونید و نمیدونید بخندید یا گریه کنید و عمل نا مشروع و غیر انسانی سنگپران به الله رو خبری نمیکنید و عدم پیشرفت نمیدونید بایدم گرایشات افراطی قومی افزایش پیدا کنه وقتی نمیدونید چی رو کجا بگید نتیجه عکس رو از هدفتون که اتحاد اقوامه میگیرید متاسفم
سلام به نام و نام خانوادگی عزیز. بنده همواره تاکید کرده و می کنم که کل مطلب را بخوانید… گزینش چند کلمه از یک نامه و بلکه مجموعه نامه همین میشه… به حال شهر و شهرستانی که اقوامش درگیر پوشش یا عدم پوشش خبری همایش سیخه یا عشایر بختیاری هستند و غافل از دنیایی محرومیت نباید گریه کرد؟ شما شاید بگویید نه اما بنده تکرار می کنم باید گریست به این همه تعصب و درجازدن. باید گریست…
سلام دوستی که اصلا جانبداری نمیکنی …..
منصفانه است تندیس را با مسجد ضرار و کسانی که آن را برداشتند با رسول الله مقایسه کنیم؟
در جواب دوست رهگذر گفتم ..مقایسه نیست ما هنوز به این شدت از هم فاصله نگرفتیم …
آیا با حذف تندیس، واقعا تندیس حذف شد یا تبدیل شد به یک سمبل و مجسمه های چوبی،گچی و آهنی اش و نیز برچسبش پشت خودروها تکثیر شد؟
اشتباه از زمان برداشتنش شروع نشدساختش از اول اشتباه بود از همان زمانی که فقط یه ایده بود در ذهن ایده پردازش ایده ای که به دقت برسی و تحلیل نشه میشه این
آیا امکانش نبود با افزودن نمادهایی دیگر از بختیاری ها و ترک های عزیز میدان را به سمبل اتحاد تبدیل کرد؟
بله میشد ولی اگر نمادها به درستی انتخاب میشدن .. نمادهایی که همه درکش کنن نمادهایی که فقط باعث افتخار یه قوم نباشه
آیا با وجود و ادامه این اختلافات راهی برای پیشرفت شهرستان و تعالی انسانی در این منطقه باقی می ماند؟
پیشرفت وقتی میسر میشه که به جای شعار بی تعصبی واقعا در برخورد با اقوام دیگه به شایستگی افراد نگاه کنیم نه قومیتش
چرا به یک خرد جمعی نمی رسیم؟
چون اعتقادی به کار گروهی نداریم همیشه می خوایم تک رو باشیم جمع برامون معنی نداره
آیا نوشتن این هشت نامه هنوز نتوانسته آسیب گرایشات قومی را تبیین کند؟
معذرت می خوام ولی یکم اعتماد به نفستون بالاست … خیلی بیشتر از این کارمیبره
و سوال آخر… بیرون کشیدن عیلامیان از مقبره تاریخ و استناد به آنان از سوی هر قوم و ملتی مصداق آیه شریفه حتی زرتم المقابر نیست؟
نه نیست این آیه شریفه برای کسانیست که نسبت به هم دیگه تفاخر میکنند خودمونی بگم واسه هم کلاس میزارن ..بیهوده..در حلالی که من نقل تاریخ کردمو یه آگاهی تاریخی رو بیان ن کردم .. فراوون توی قرآن ایات هست درمورد درمورد توجه به تاریخ و گذشتگان مثلا لَقَدْ کانَ فی قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِی الْأَلْبابِ ما کانَ حَدیثاً یُفْتَرى وَ لکِنْ تَصْدیقَ الَّذی بَیْنَ یَدَیْهِ وَ تَفْصیلَ کُلِّ شَیْءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ.[iv] در داستان هایشان خردمندان را عبرتى است. این داستانى برساخته نیست، بلکه تصدیق سخن پیشینیان و تفصیل هر چیزى است و براى آنها که ایمان آوردهاند هدایت است و رحمت.
یا این آیه : قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ”[9] بگو در زمین سیر کنید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را بوجود آورده است
قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُجْرِمِینَ”[8]، بگو بروید در روى زمین گردش کنید سپس بنگرید عاقبت و سرانجام گناهکاران چگونه بوده است.
تفاخر کردن با آگاهی تاریخی دادن زمین تا آسمون با هم فرق داره ..
مقبره تاریخ؟؟؟؟؟بدترین نسبتی که به یه علم میشه داد .. تاریخ یه علمه .. شمای تحصیل کرده چرا؟؟ اگر قراره تاریخ رو به قبرستون تشبیه کنیم فایده ی ثبت وقایع چیه
سلام
دوستی گفتن چرا ما خط میخی رو حفظ نکردیم دوست عزیز ما همچنان خطمون رو داریم ولی به یه شکل دیگه خط میخی از 5هزار تا حدود 2500 سال رواج داشت میدونین که انسان توی این زمان از ساده ترین اشکال واسه ی نوشتن استفاده میکرد آخه تازه اول راه بود همچنان که زمان میگذشت خط هم تکامل پیدا میکرد و تغییر شکل میداد تا شد شکلی که بهش میگیم پهلوی البته توی این زمان مانی که دستی هم توی نقاشی داشت خط دیگه ای رو به وجود اورد ایرانیان توی سدههای نخستین اسلامی به خطهای مانوی و پهلوی مینوشتن در همین حال ایرانیان مسلمان نظیر یزید فارسی تلاش کردند شیوه نوشتن قرآن را که به خط نبطی بود و در آن ابهامات زیادی بود بهبود بخشند. در خط سریانی یا کوفی حروف بدون نقطه نوشته میشدند و مصوتهای کوتاه و برخی مصوتهای بلند مانند «ا» نوشته نمیشد. از آن رو که قرآن به زبان عربی بود، عربها در خواندن آن مشکلی نداشتند، ولی ایرانیان نمیتوانستند آن را بخوانند؛ ازاینرو ایرانیان با ذوق و سلیقه خود و با نیم نگاهی به خط پهلوی و خط اوستایی، نقش مهمی را در تکامل خط نوشتاری قرآن و در واقع خط عربی بازی کردندبا وجود این میتوان ادعا کرد که خط اسلامی، خطی است که ایرانیان در شکلگیری آن سهم عمدهای داشتهاند. از آن گذشته بعدها ایرانیان براساس نیازهای زبانی خود الفبای فارسی را پدید آوردند و از سده سوم هجری به علت رواج نامهنگاریهای دیوانی، کمکم خطهای مانوی و پهلوی، جای خود را به الفبای فارسی دادند. شما اگر شکل خط کوفی و پهلوی رو ببینین متوجه شباهتش میشین با این شیوه بود که ایرانی الان فارسی می خونه و مینویسه ولی مشکلی هم توی خوندن قران نداره .. عربها عادت دارن دنیارو مال خودشون بدونن اونها خلیج فارس رو هم از خودشون میدونن
باسلام:
عزیزان ،برادران وخواهران ارجمند ایمانی:
این مباحث وموضع گیری های شما دوستان راه به ناکجا آباد است واگرسالهای سال هم ادامه یابد نتیجه ای منطقی نخواهد داشت جز دلتنگی وخسارت معنوی ومادی برای همه.
پس بیایید گذشته ها را به پاس خدمات گذشتگان پاس بدارید چون بازگشت به گذشته امکان ندارد وبرای آینده ایده های برترخود راهدیه افکارعمومی کنید وراهکارعلمی وعملی برای برون رفت ازاین معضلاتی که گریبانگیرجامعه هاست راارائه دهید.تاکی می خواهید درخم کوچه های غفلت توقف کنید؟آیا این همه پس ماندن ازجوامع جهانی نباید مارابه خود آورد؟به آینده خود وآیندگان فکرکنید.مگرنباید تاریخ راآینه عبرت بدانیم؟پس کی وچگونه؟ همت کنید…فقط
سلام بله از این نظر هم موافقم که وقتی عده ای نتونن الله رو درک کنن و بهش ایمان داشته باشن نبایدم تندیسی میبود *
سلام علیکم… قبلا دست شما معلم عزیز را می بوسم که ظاهراً از معدود افرادی هستید که درد بنده را درک می کنید.
احساس میکنم اگر باز بخواهم پاسخ فریدنی عزیز را بدهم باز بنده را تحت اللفظ متهم به جانبداری از قومیتی بکنند. ایشان حتی فریدونشهر را ملک خودشان و دیگران را تنها ساکن آن می دانند. گو اینکه به استناد تاریخ گفتن مدینه النبی هم اشکال دارد چون حضرت محمد صلی الله علیه و آله هم اصالتا اهل مکه بودند. با این تعریف ایشان آیا جایی برای سخن از برون رفت از گرایشات قومی می ماند؟
هفت نامه قبل را ملاحظه کنید و نظرات مندرج در ذیل آنها را…
و اینجا را هم ببینید…
فریدنی عزیز تاثیر حضور و نظراتتان را بین خود و خدای خود بخوانید و ببینید در مسیر اتحاد و برون رفت از گرایشات قومی بوده یا دمیدن به آتش اختلاف؟
نظرتان چیست گرجی ها و ارامنه را بازگردانیم به گرجستان و ارمنستان؟ و ترک های عزیز را هم که زمین ها و خانه هایشان رفت زیر آب سد زاینده رود برگردانیم سر جایشان؟
آخر ای عزیز با ادعایی که یکی از خوانندگان کردند در خصوص خط گرجی شما جوری عیلامیان را تعریف کردید که گویی هیچ ورثه ای جز شما ندارند. و بحث های تخصصی شما در مورد زبان و طرح بحث مسجد ضرار که اوج نماد نفاق در اسلام بوده در جایی که بحث از تندیس است اگر مقایسه نیست پس چیست؟
خدا را گواه می گیرم و هرچند از قسم بیزارم اما سوگند جلاله یاد می کنم این نامه ها را بدون ذره ای جانبداری از قوم خاصی نوشته ام و جواب نظرات را هم بر این اساس داده ام. شما در خود می بینید که سوگند جلاله یاد کنید بدون گرایش قومی نظر می دهید و هدف شما برون رفت از گرایشات قومی است؟ اگر بله که بمانید و ادامه دهید اما اگر نه خواهش میکنم زحمت کشیده شده تا اینجا را بر باد تعصب ندهید.
دوست فریدنی سلام
علیرغم اینکه در جواب سئوالاتم استناد به کلی گویی می کنی و کم کم در بعضی مواضع تعصبات خاصی دارید دوباره برایتان مینویسم چه تبادل افکار برای تعالی افکار است .
در اینکه گرجیان ایران زمین حضورشان در فریدونشهر به صدها سال می رسد شک و شبه ای نیست . در این هم که کسی را از این منطقه بیرون نکرده اند هم حرفی نیست مالکیت هم که توسط دولتها داده می شود و در اینکه اکثر ساکنان این شهر گرجیانند هم حرفی نیست و من جایی نگفتم همه ساکنان و البته از افتخارات همین شهر هم اینکه کسانی در این شهر از اقوام مختلف با ما زندگی می کنند . آیا نژاد ایرانی به کسی غیر از ، آدم و هوا می رسد که نژاد لر و گرجی و ترک و … نمی رسد بحث و حرف از نژاد بیهوده است انسان نژاد نمی سازد و نژاد ساخته محیط است اما میراث معنوی و تمدن را انسان میسازد فکر والا ارائه می کند و خط و زبان و فرهنگ میراث معنویست و تعامل و همزیستی مبتنی بر ارزشهای انسانی محصول فکر والا . بحث شما هم در مورد اینکه حالا در هر کجای این شهرستان تندیسی خواست نصب شود همه اقوام حضور داشته باشند ؟؟ فردا در فلکه شهر برف انبار تندیسی از بزرگان یا حتی به زبان ترکی بگذارند چه دخلی به من گرجی و شمای فارس دارد که تندیسهایمان در فلکه آنها باشد یا در دهستانهای پیشکوه و پشتکوه تندیسهای مشاهیر ترک و گرجی بگذارند . بحث فقط در خط نیست که اگر به قول شما حتی تندیس شخصیتها که متعلق به تمام اقوامند مثل الاوردی خان و امامقلی خان ( اوندیلادزه ) در فلکه گذاشته می شد به ادعای شما هیچ اتفاقی نمی افتاد ؟
سلام
دوست عزیز در اینکه متن نامه های شما بدون جانبداری و برای برون رفت از گرایشات قومی بوده شکی نیست …ولی قبول کنید که پاسخ نظرات بدون جانبداری نبود یا این گونه احساس میشد ..بحث تندیس و غیره را فریدنی شروع نکرد بلکه از سوی دوستانی که هر فرصتی را غنیمت شمرده و بحث را پیش میکشند وخیال تمام کردن آن را ندارند بود …. من نمیدونم شما نظرات من را چطور خوانده وبرداشت میکنید … من فریدونشهر را ملک خودم نخوندم .. به شهر بندی ها اعتراض داشتم (شهر گرجی ها .. شهر ترک ها ..شهر بختیاری ها وغیره و غیره ) ما هیچ شهری را نداریم که صددر صد از یک قوم باشد به خصوص فریدن که تنوع اقوام دارد پس همه سهیم اند..
ارزوی پیشرفت ومحرومیت زدایی فریدن را اگر بیشتر از شما خواهان نباشم مطمئن باشید کمتر از شما هم نیست ..من که در تمام نظراتم حرفم همه ی قومیت ها بود و تاکید کردن روی ویژگی هایی که برای همه خوشایند باشد..
آگاهی دادن از تمدنهای دیگر چرا اینقدر شما را ناراحت کرد .. اینها پاسخ به سوالاتی بود که دوستان پرسیدن تفاخر نبود..
رهگذر عزیز ما قرار نیست دچار تفریط یا افراط شویم …نصب تندیس بزرگان اگر متناسب با اقدام آنان و مکان مناسب باشد چرا باید اتفاقی رخ دهد؟؟مثل تندیس الله وردی در بوشهر
آخرین نظری بود که گذاشتم .. تحمل یه غیر گرج بین شما که اکثرا ویا شاید همه گرج هستین شاید سخت است این خود نشانه ای از قوم گرایی است.
با تمام این احوال امیدوارم موفق باشید
سلام فریدنی عزیز.
از اینکه مثل قبل باز هم قضاوت قبلی کردید نمی دانم چگونه ابراز تاسف کنم.
و بعد اینکه بنده با تمام خطراتی که بود این مجموعه نوشتار را آغاز کردم. به هر حرکت قوم گرایانه هم نقدی وارد کردم. به شما هم عرض کردم :شما در خود می بینید که سوگند جلاله یاد کنید بدون گرایش قومی نظر می دهید و هدف شما برون رفت از گرایشات قومی است؟ اگر بله که بمانید و ادامه دهید اما اگر نه خواهش میکنم زحمت کشیده شده تا اینجا را بر باد تعصب ندهید. حال رفتن شما را چگونه تفسیر کنم؟
به هرحال کسی جای شما را تنگ نکرد. احتمالا خودتان متوجه شدید در مسیری حرکت می کنید که مناسب نیست. باز هم ممنون بابت نظرات شما.
بد نیست نظر بنده را هم که فکر می کنید گرایش به قومی خاص دارم در مورد تندیس بدانید… تندیس و ساخت و نصب آن اشتباه کوچکی بود که به دست عده ای تبدیل به اشتباهی بزرگ شد.
بحث قوم گرایی نیست فریدنی شما تحمل حرف حق و حقیقت رو نداری وقتی به بهانه های شما جواب داده شد در مورد تندیس نتونستید جواب دیگری بدهید چون حرف حق و حساب جوابی نداره واقعا فکر میکنید اگر تندیس الله گرجی دوتا ل داشت میذاشتن باقی بمونه ؟ لیاقت عده ای همین پوچی و نیستیه
خداوند متعال جزای تفرقه اندازان بین جامعه رابه خودشان برگرداندوبدانید این یک واقعیتی است که تحقق پذیراست.تندیس وامثال آن وسیله اند این نیات افراد است که این تفرقه هارابه بارمی آوردوکسانی که دنبال تفرقه امت هستندخداوند هدایتشان کندواگرقابل هدایت نیستند جزای الهی نصیبشان شود انشاءالله
باعرض ارادت خدمت مدیر محترم سایت قرار بود بااین سوال یک سری مسایل بی ارزش وتفرقه انگیز کمرنگ یابکلی ازجامعه مارخت بربندد ولی ظاهرادارد بیشتر به آن دامن زده میشود .خواهشا این موضوع راازروی سایت حذف کن واسم دیگری برای آن انتخاب کن که این کار عاقبت خوبی ندارد.اگرواقعاهدفت خدایی است که هست انشالله
محضر دوستان محترم و اندیشمند و مدیر محترم سایت
سلام علیکم
راستش بنده هم از نظراتی که در ذیل نامه هشتم درج شد رضایت ندارم. قرار ما این نبود که مطالب فاصله افکن را مطرح کنیم و خدای ناکرده پنجه در چهره ی هم بگشیم. اما از این حیث که گاه تحمل افکار مخالف باعث پختگی انسان می شود بد نبود. به هر جهت تضارب افکار اگر در مسیر صلاح و تعالی باشد اشکالی ندارد اما اگر خدای ناکرده بشود شبهه افکنی و نیش و کنایه و تحقیر باعث تخریب افکار می شود نه تضارب افکار.
در هر حال از دوستان عزیزی که نظر گذاشتند ممنونم و از مدیر سایت که انصافا جسورانه نظرات را تایید و ثبت کردند نیز تشکر می کنم. انشاالله به زودی و با کاهش مشغله کاری نامه ی نهم را خدمت دوستان تقدیم خواهم کرد.
در پاسخ به پیام دوستی عزیزی گه فرمودند : «« خواهشا این موضوع راازروی سایت حذف کن واسم دیگری برای آن انتخاب کن که این کار عاقبت خوبی ندارد.اگرواقعاهدفت خدایی است»» عرض می کنم که حذف یعنی پاک کردن صورت مساله و پاک کردن صورت مساله حل مساله نیست… هرچند بله حرف شما صحیح است. قرار ما این است که با طرح این موضوع یک سری مسائل بی ارزش و تفرقه انگیز از جامعه ی ما رخت بربندد… صرف نظر از نظرهای ذیل این نامه و با مطالعه ی نامه ها و نظرات قبلی خواهید دید که اراده ی خرد جمعی بر همین اساس استوار است…
تشکر و عرض معذرت ……… یک دوست
خداشما راجزای خیردهدماهمه برادریم ویرای ساختن شهرومنطقه مثل هشت سال جنگ تحمیلی که تمام اقوام کنار هم وبرای یک هدف می جنگیدند باشیم .برین ازدوستان جبهه وجنگ بپرسید وقتی همسنگر گرجی شهید می شد همسنگر دیگرش که بختیاری بود سراورا به دامن میگرفت واورابدوش میکشیدوپشت جبهه میآورد .وبرعکس. این راگفتم تابلکه ازآن عزیزان درس همدلی وفاورایاد بگیرم.باتشکر